• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

خَمْسَة (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





خَمْسَة:(وَ يَقولونَ خَمْسَةٌ)
«خَمْسَة» اسم عدد براى معدود است. پنج (با معدود مذكر مؤنث و با معدود مؤنث مذكر است مانند:
خمس نساء: پنج زن و خمسة رجال: پنج مرد.
در جمله‌اى فوق قرآن با صراحت تعداد اصحاب کهف را بیان نكرده است، ولى از اشاراتى كه در آیه وجود دارد مى‌توان فهميد كه قول سوّم همان قول صحيح و مطابق واقع است، چرا كه به دنبال قول اوّل و دوّم كلمۀ «رجما بالغيب» (تير در تاريكى) كه اشاره به بى‌اساس بودن آن‌هاست آمده، ولى در مورد قول سوّم نه تنها چنين تعبيرى نيست، بلكه تعبير «بگو پروردگارم از تعداد آن‌ها آگاه‌تر است.» و همچنين «تعداد آن‌ها را تنها گروه كمى مى‌دانند» ذکر شده است كه اين خود دلیل است بر تأييد اين قول.



به موردی از کاربرد «خَمْسَة» در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ - خَمْسَة (آیه ۲۲ سوره کهف)

(سَيَقولونَ ثَلاثَةٌ رّابِعُهُمْ كَلْبُهُمْ وَ يَقولونَ خَمْسَةٌ سادِسُهُمْ كَلْبُهُمْ رَجْمًا بِالْغَيْبِ وَ يَقولونَ سَبْعَةٌ وَ ثامِنُهُمْ كَلْبُهُمْ قُل رَّبّي أَعْلَمُ بِعِدَّتِهِم مّا يَعْلَمُهُمْ إِلّا قَليلٌ فَلا تُمارِ فيهِمْ إِلّا مِراء ظاهِرًا وَ لا تَسْتَفْتِ فيهِم مِّنْهُمْ أَحَدًا)
«به زودى گروهى خواهند گفت: «آن‌ها سه نفر بودند، كه چهارمين آن‌ها سگشان بود.» و گروهى مى‌گويند: «پنج نفر بودند، كه ششمين آن‌ها سگشان بود.»- در حالى كه اين‌ها سخنانى بى‌دليل است- و گروهى مى‌گويند: «آن‌ها هفت نفر بودند، و هشتمين آن‌ها سگشان بود.» بگو: «پروردگار من از تعدادشان آگاه‌تر است.» جز گروه كمى، تعداد آن‌ها را نمى‌دانند. پس درباره آنان جز با دلیل سخن مگو؛ و از هيچ كس درباره آن‌ها سؤال مكن.»


۱.۲ - خَمْسَة در المیزان و مجمع‌البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرمایند:
(سَيَقولونَ ثَلاثَةٌ رابِعُهُمْ كَلْبُهُمْ‌ ... وَ ثامِنُهُمْ كَلْبُهُمْ) خدای تعالی در اين آيه اختلاف مردم را در عدد اصحاب کهف و اقوال ايشان را ذکر فرموده، و بنا به آن‌چه كه خداوند در قرآن نقل كرده- و قوله الحق- مردم سه قول داشته‌اند كه هر يک مترتب بر ديگرى است، يكى اين‌كه اصحاب كهف سه نفر بوده‌اند كه چهارمى سگ ايشان بوده.
دوم اين‌كه پنج نفر بوده‌اند و ششمى سگشان بوده كه قرآن کریم بعد از نقل اين قول فرموده:
رجم به غیب مى‌كردند يعنى بدون علم و اطلاع سخن مى‌گفتند.
و اين توصيفى است بر هر دو قول، زيرا اگر مختص به قول دوم به تنهايى بود حق كلام اين مى‌بود كه قول دومى را اول نقل كند و آن گاه اين رد خود را هم دنبالش بياورد بعدا قول اول و بعد سوم را نقل كند.
قول سوم اين‌كه هفت نفر بوده‌اند كه هشتمى سگ ايشان بوده، خداى تعالى بعد از نقل اين قول چيزى كه اشاره به ناپسندى آن كند نياورده، و اين خود خالى از اشعار بر صحت آن نيست.

۱. کهف/سوره۱۸، آیه۲۲.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۲۹۹.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۴، ص۶۶.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌ ط-دار الکتب الاسلامیه، ج۱۲، ص۳۸۳.    
۵. کهف/سوره۱۸، آیه۲۲.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ج۱، ص۲۹۶.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۳۷۲.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۳، ص۲۶۷-۲۶۸.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۵، ص۳۸.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۷۱۰.    



• شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «خمسة»، ج۱، ص ۷۴۱.


رده‌های این صفحه : لغات سوره کهف | لغات قرآن




جعبه ابزار