خَلِیْفَة (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خَلِیْفَة: (فِی الاَرْضِ خَلیفَةً)«خَلِیْفَة» به معنای جانشین است.
(وَ إِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلاَئِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُواْ أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاء وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ) (به ياد آور هنگامى را كه پروردگارت به
فرشتگان فرمود: «من بر روى زمين، جانشينى (نمايندهاى) قرار خواهم داد.» فرشتگان گفتند: «پروردگارا! آيا كسى را در آن قرار مىدهىكه
فساد و خونريزى كند؟! حال آنكه ما
تسبیح و
حمد تو را به جا مىآوريم، و تو را
تقدیس مىكنيم، و براى جانشينى شايستهتريم.» فرمود: «من حقايقى را مىدانم كه شما نمىدانيد.»)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: پاسخى كه در اين
آیه از
ملائکه حكايت شده، اشعار بر اين معنا دارد، كه ملائكه از كلام خداى تعالى كه فرمود:
میخواهم در زمين
خليفه بگذارم، چنين فهميدهاند كه اين عمل باعث وقوع فساد و خونريزى در زمين میشود، چون میدانستهاند كه موجود زمينى به خاطر اينكه مادى است، بايد مركب از قوايى غضبى و شهوى باشد، و چون زمين دار تزاحم و محدود الجهات است، و مزاحمات در آن بسيار میشود، مركباتش در معرض انحلال، و انتظامهايش و اصلاحاتش در مظنه فساد و بطلان واقع میشود، لا جرم زندگى در آن جز به صورت زندگى نوعى و اجتماعى فراهم نمیشود، و
بقاء در آن به حد
کمال نمىرسد، جز با زندگى دسته جمعى، و معلوم است كه اين نحوه زندگى بالاخره به فساد و خونريزى منجر میشود.
در حالى كه مقام
خلافت همانطور كه از نام آن پيداست، تمام نمیشود مگر به اينكه
خليفه نمايشگر مستخلف باشد، و تمامى شئون وجودى و آثار و احكام و تدابير او را حكايت كند، البته آن شئون و آثار و احكام و تدابيرى كه به خاطر تامين آنها
خليفه و جانشين براى خود معين كرده. و خداى سبحان كه مستخلف اين
خليفه است، در وجودش مسماى به
اسماء حسنی، و متصف به صفات عليايى از
صفات جمال و جلال است، و در ذاتش منزه از هر نقصى، و در فعلش مقدس از هر
شر و فسادى است.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «خَلِیْفَة»، ص۲۱۳.