• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

خَضْد (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





خَضْد (به فتح خاء و سکون ضاد) از واژگان قرآن کریم به معنای خم کردن شاخه نرم است.
اين كلمه در قرآن مجید فقط يک دفعه آمده است.



خَضْد به معنای خم كردن شاخه نرم‌ است.
در مجمع البیان می‌گويد: اصل خضد خم كردن چوب نرم است.
در نهایه آورده: اصل خضد شكستن شى‌ء نرم است به طوری كه از محل جدا نشود و گاهى به معنى قطع باشد.
در صحاح نيز خم كردن گفته است.
در قاموس و اقرب يكى از معانى آن را شكستن بدون جدا شدن از محل گفته است.


به موردی از خَضْد که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - مَخْضُودٍ (آیه ۲۸ سوره واقعه)

(وَ أَصْحابُ الْيَمِينِ ما أَصْحابُ الْيَمِينِ فِي سِدْرٍ مَخْضُودٍ وَ طَلْحٍ مَنْضُودٍ)
«اصحاب یمین چه اصحاب يمين در كنار درخت سدر مخصوصى‌اند كه شاخه‌اش از كثرت ميوه خم شده و درخت مخصوصى كه ميوه آن بالاى هم ديگر است.»
على هذا مراد از (مَخْضُودٍ) در آیه شريفه خم شده از كثرت ميوه است.
راغب آن را به معنى قطع گرفته و مخضود را مكسور الشوك (بى‌خار) معنى كرده است.
در مجمع با آن كه اصل خضد را خم كردن گفته ولى مخضود را درختی كه خارش قطع شده (بى‌خار) تفسير نموده است.
کشاف نيز آن را درختی كه خار ندارد معنى كرده است.
بیضاوی احتمال داده كه مراد بى‌خار و يا خم شده از كثرت بار باشد. احتمال دوّم در کشاف از مجاهد نقل شده است



موردی که در «نهج‌البلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل می‌باشد:

۳.۱ - الْمَخْضُودِ - خطبه ۱۰۴ (درباره دنیا)

امام علی (علیه‌السلام) در رابطه با دنیا فرموده:
«قَدْ صَارَ حَرَامُهَا عِنْدَ أَقْوَام بِمَنْزِلَةِ السِّدْر الْـمَخْضُودِ
«حرام دنیا در نزد اقوامی (چنان زیاد شده) که مانند شاخه خم شده از کثرت میوه گشته است.»
محمد عبده نيز هر دو احتمال را داده است.


اين كلمه در کلام‌ اللَّه مجید فقط يک دفعه آمده است.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۲، ص۲۵۶.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ص۲۸۵.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت-الحسینی، ج۳، ص۴۳.    
۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۱۴۸.    
۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۳۶۲.    
۶. ابن‌اثیر، مجدالدین، النهایه فی غریب الحدیث والاثر، ج۲، ص۳۹.    
۷. جوهری، ابونصر، الصحاح تاج اللغه وصحاح العربیه، ج۲، ص۴۶۸.    
۸. فیروزآبادی، مجدالدین، قاموس المحیط، ج۱، ص۲۹۱.    
۹. شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۲، ص۶۳.    
۱۰. واقعه/سوره۵۶، آیه۲۷-۲۹.    
۱۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۲۱۲.    
۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۱۲۳.    
۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۱۵۰-۱۵۱.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۳۲۹.    
۱۵. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، دار القلم، ص۲۸۵.    
۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۱۴۸.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۳۶۲.    
۱۸. زمخشری، جارالله، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج۴، ص۴۶۱.    
۱۹. بیضاوی، عبدالله بن عمر، تفسیر البیضاوی (انوار التنزیل واسرار التاویل)، ج۵، ص۲۸۶.    
۲۰. زمخشری، جارالله، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج۴، ص۴۶۱.    
۲۱. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۲۳۳، خطبه ۱۰۴.    
۲۲. عبده، محمد،نهج البلاغه، ط مطبعه الاستقامه، ج۱، ص۲۰۰، خطبه ۱۰۳.    
۲۳. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ج۱، ص۱۵۱، خطبه ۱۰۵.    
۲۴. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۲۲۱، خطبه ۱۰۵.    
۲۵. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۴۱.    
۲۶. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۴۵.    
۲۷. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمؤمنین، ج۴، ص۴۵۱.    
۲۸. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۷، ص۲۱۶.    
۲۹. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۷، ص۱۱۹.    
۳۰. عبده، محمد، نهج البلاغة، ط مطبعه استقامه، ص۲۰۰، خطبه ۱۰۳.    
۳۱. واقعه/سوره۵۶، آیه۲۸.    



قرشی بنابی، سید علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «خضد»، ج۲، ص۲۵۶.    






جعبه ابزار