خَبْأ (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خَبْأ (به فتح خاء و سکون باء) از
واژگان نهج البلاغه و به معنی پوشاندن و مستور كردن است. اگر به عنوان
اسم بیاید به معنى پوشيده و مستور گرديده، است.
مَخْبوء (به فتح میم و سکون خاء) بر وزن
مفعول به معنى پوشيده است.
مُخْتَباء (به ضم میم و سکون خاء و فتح تاء) به معنی محل مخفى شدن است.
خَبايا جمع
خَبِيَئة است يعنى مخفى شده. از اين ماده هفت مورد در
نهج البلاغه ذکر شده است.
خَبْاً به معنی پوشاندن و مستور كردن است. «خَباَ الشيءَ خبئا: سترهُ» اگر به عنوان اسم بیاید به معنى پوشيده و مستور گرديده، است.
آن حضرت فرمايد:
«مَا قَالَ النَّاسُ لِشَيْء: طُوبَى لَهُ، إِلاَّ وَقَدْ خَبَأَ لَهُ الدَّهْرُ يَوْمَ سَوْء» «
مردم به هيچ چيز بهبه نگفتهاند مگر آنكه
روزگار روز بدى را براى آن مخفى كرده است.»
(شرحهای حکمت:
)
و نيز فرموده:
«الْمَرْءُ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِهِ» (
انسان زير زبان خود پنهان است.)
(شرحهای حکمت:
) مَخْبوء بر وزن مفعول به معنى پوشيده است و چون
سخن گويد شخصيتش
آشکار مىشود.
در جاى ديگرى فرموده:
«تَكَلَّمُوا تُعْرَفُوا، فَإِنَّ الْمَرْءَ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِهِ» (سخن بگوييد تا شناخته شويد، چراكه انسان در زير زبان خود پنهان است.)
(شرحهای حکمت:
)
مُخْتَباء به معنی محل مخفى شدن است.
«عَالِمُ السِّرِّ مِنْ... مُخْتَبَاَ الْبَعُوضِ بَيْنَ سُوقِ الاَْشْجَارِ» «
خدا عالم است به محل مستور شدن پشه ريز در ميان ساقههاى درختان.»
(شرحهای خطبه:
)
خَبايا جمع خَبِيَئة است يعنى مخفى شده، در رابطه با
معاد فرموده:
«ثُمَّ مَيَّزَهُمْ لِمَا يُريدُهُ مَنْ مَسْأَلَتِهِمْ عَنْ خَفَايَا الاَْعْمَالِ وَخَبَايَا الاَْفْعَالِ» (سپس آنها را براى پرسشهايى كه از اعمال مخفى و كارهاى پنهانيشان مىخواهد بكند از هم جدا ساخته و دو دسته مىكند)
(شرحهای خطبه:
)
از اين ماده هفت مورد در نهج البلاغه ذکر شده است.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «خبأ»، ج۱، ص۳۲۲.