• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

خانواده درمانی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



خانواده درمانی، یکی از مباحث مطرح شده در علم روان‌شناسی بوده که یک روش سیستماتیک مداخله‌درمانی است که هدف آن، رفع اختلالات پیچیده و متقابل عاطفی در گروه خانواده است. در واقع خانوادهدرمانی، شکلی از درمان کل خانواده به عنوان یک گروه است که توسط یک یا دو درمان‌گر انجام می‌شود. در این نوع درمان، آسیب‌شناسی یا بیماری یکی از اعضای خانواده، انعکاس پاتولوژی یا اختلالات عمیق‌تر در سیستم خانواده تلقی می‌شود.



خانواده، یک گروه طبیعی است با اهداف و نقش‌های بسیار که برای همه اعضای خانواده مهم و ضروری است. همچنین خانواده، یک گروه قوی و سازمان‌یافته است که درمان‌گر را به خاطر اهدافی که در سیاست و فرآیند آن نهفته است به خدمت می‌گیرد. لذا در خانوادهدرمانی، درمان‌گر با یک گروه طبیعی مواجه است که باید به نوعی در آن وارد شده و آن را تحت تاثیر قرار دهد، که این کار احتیاج به دیپلماسی قابل ملاحظه و مهارت‌های اجتماعی ضروری برای درمان‌گر دارد.


شاید بتوان گفت: خانوادهدرمانی یک روش سیستماتیک مداخله‌درمانی است که هدف آن، رفع اختلالات پیچیده و متقابل عاطفی در گروه خانواده است. خانوادهدرمانی، در واقع صحنه برخوردهای انسانی (human drama) است و در جستجوی حقایق اساسی بشری است و بالاتر از همه در پی التیام زخم‌ها و ضعف‌های خانواده است. لذا مسوولیت عمده خانوادهدرمانی از این قرار است: بالا بردن احساس همبستگی و وحدت خانواده، فعال کردن نقش طبیعی خود در شفابخشی (healingـself) خانواده، و تجربه‌ای که راه را برای رسیدن به یک گروه طبیعی واقعی باز می‌کند.
[۱] هی لی. جی، روان‌درمانی خانواده، ص۲۰-۲۱، باقر ثنایی، تهران، امیر کبیر، ۱۳۸۳، چاپ نهم.

خانوادهدرمانی، نوعی گروه‌درمانی است که در آن، واحد درمانی، هسته خانوادگی است و در جلسات درمانی یک یا چند درمان‌گر با تمام اعضا خانواده (یا بخشی از آن‌ها) سر و کار دارد و هدف از آن حل و فصل یا تخفیف تعارضات بیماری‌زا و اضطراب در درون واحد خانواده است.

روان‌درمانی خانواده بر این نظریه مبتنی است که، خانواده نماینده سیستمی است که سعی در حفظ تعادل یا هموستاز (Homeostasis) دارد. مهم این است که این سیستم تا چه حد غیرانطباقی بوده باشد. این نظریه اصطلاحا گرایش به سیستم‌های خانواده نامیده می‌شود و روش‌های مربوط به آن بیشتر شامل تمرکز بر خانواده است، تا یک بیمار خاص.
[۲] اسدی نوقابی، احمدعلی، بهداشت روان ۲، ص۵۹، تهران، بشری، ۱۳۸۴، چاپ پنجم.

در واقع خانوادهدرمانی، شکلی از درمان کل خانواده به عنوان یک گروه است که توسط یک یا دو درمان‌گر انجام می‌شود. در این نوع درمان، آسیب‌شناسی یا بیماری یکی از اعضای خانواده، انعکاس پاتولوژی یا اختلالات عمیق‌تر در سیستم خانواده تلقی می‌شود. لذا خانواده واحد درمانی به حساب می‌آید و تغییر تعامل خانواده، راه تغییر عضو بیمار محسوب می‌شود.


به طور کلی خانوادهدرمانی به شکل زیر عمل می‌کند:
· هیچ یک از اعضای خانواده به عنوان بیمار، متمایز و مشخص نمی‌شود، در عوض این کل اعضای خانوده هستند که آشفتگی و پریشانی خانواده را انعکاس می‌دهند.
· اعضای خانواده را به طور فردی درمان نمی‌کنند، بلکه کل اعضا باید مشترکا در جلسات درمانی حضور داشته باشند.
· تشخیص اختلال عاطفی یا رفتاری، مبنی بر مشاهدات خانواده به عنوان یک واحد، صورت می‌گیرد. مفاهیم تشخیصی جدید در این درمان به کار می‌روند. نظریه‌ها و مفاهیم سنتی که عملکرد تشخیصی را جهت توضیح رفتار فردی، توصیف می‌کنند، معمولا برای تشخیص و درمان آسیب‌شناسی خانواده مناسب نیستند.
· درمان‌گر با کل اعضای خانواده به جای یک فرد خاص ارتباط دارد. اگر درمان‌گر در ملاقات با خانواده آن را یک واحد فرض کند، اما فقط به درمان یک عضو بپردازد، در واقع به خانوادهدرمانی نپرداخته است.
· اهداف و روش‌های درمانی، خانواده‌محور هستند، یعنی اطراف خانواده سیر می‌کنند. درمان‌گر، به منظور رفاه کل خانواده، ابتدا به پیامد درمان می‌پردازد.

در واقع خانوادهدرمانی، چیزی بیش از یک تکنیک درمانی جدید است و این درمان در حقیقت رویکردی کاملا بدیع و نو برای درک رفتار انسان است. پیش از ظهور خانوادهدرمانی، رفتار، محصولی از شخصیت‌های افراد تلقی می‌شد که تحت تاثیر رویدادهای مجزای گذشته قرار گرفته بودند. این فلسفه مبنی بر علیت خطی است، در حالی که نظریه‌ای که رفتار را نشات گرفته از سیستم خانواده می‌داند، بر علیت حلقوی استوار است.
[۳] تبریزی، مصطفی، فرهنگ توصیفی خانواده و خانواده درمانی، ص۱۵۴-۱۵۵، تهران، فراروان، ۱۳۸۵، چاپ اول.



اهداف درمانی خانواده مشتمل است بر:
· تغییر اصول غیرانطباقی که بر خانواده مسلط است.
· بالا بردن آگاهی اعضای خانواده در زمینه راه‌های مختلف حل مشکل.
· متعادل ساختن تفرد و پیوستگی.
· افزایش روابط مستقیم چهره به چهره و کاهش از سرزنش.
· کاهش یا رفع تعارض و اضطراب در روابط بین فردی.
· تقویت حساسیت نسبت به نیازهای هیجانی اعضای خانواده به وسیله یکدیگر و برآورده‌سازی نیازها.
· تقویت ظرفیت افراد خانواده برای مقابله با نیروهای مخرب درون و بیرون محیط خانواده.
· نفوذ بر هویت خانوادگی و ارزش‌های آن، به طوری که اعضای خانواده به سوی رشد و سلامتی گرایش یابند.
[۴] اسدی نوقابی، احمدعلی، بهداشت روان ۲، ص۵۹، تهران، بشری، ۱۳۸۴، چاپ پنجم.



در اکثر مشاوره‌های خانوادگی و خانوادهدرمانی‌ها، خانواده یک نظام (system) است. نظام عبارتست از، یک رشته روابط متقابل میان اجزا و عناصر به سیاقی که هر یک از این عناصر بر یکدیگر تاثیر گذارند و از هم تاثیر پذیرند. رفتار هر بخش از نظام، منعکس کننده سازمان کل نظام است و به خود نظام برمی‌گردد. ضمن این که نظام‌ها غالبا به سوی توازن تا "تعادل هموستاتیک" پیش می‌روند. در دیدگاه نظام‌ها، مشکل اعضای خانواده تا حدودی نشان‌گر درست کار نکردن کل نظام خانواده است. وقتی یک نظام به تعادل هموستاتیک رسیده باشد، در برابر هر تهدیدی به سرعت دوباره به حالت توازن برمی‌گردد. رویکردهای خانوادهدرمانی طیف وسیعی دارند که یک سر آن را رویکردهای نظام‌گرا می‌سازند و سوی دیگرش را رویکردهای روان‌پویایی و فرآیندهای فردی و رویکردهای سیستمی‌تر.
[۵] تاد، جودیت، اصول روان‌شناسی بالینی و مشاوره، ص۵۱۳، مهرداد فیروزبخت، تهران، رسا، ۱۳۷۹، چاپ اول.



آغاز نهضت "خانوادهدرمانی" مقارن اواخر دهه ۱۹۴۰ و اوایل دهه ۱۹۵۰، یعنی بعد از جنگ جهانی دوم و گردهمایی مجدد اعضای خانواده بعد از جدایی‌هاست. در واقع خانوادهدرمانی به عنوان شاخه جدیدی از علم روان‌شناسی، در نیمه دوم قرن بیستم پدید آمد. جنبش خانوادهدرمانی عمدتا تحت تاثیر نظریه سیستم‌ها، گسترش درمان روان‌کاوی به حوزه خانواده، پیدایش مراکز راهنمایی کودک و مشاوره زناشویی و گروه‌درمانی شکل گرفت. در این نگرش و رویکرد، هنجارها و ناهنجاری‌های رفتار فرد در بستر خانواده، تجزیه و تحلیل، ادراک و درمان می‌شود.
[۶] تبریزی، مصطفی، فرهنگ توصیفی خانواده و خانواده درمانی، ص۱۳، تهران، فراروان، ۱۳۸۵، چاپ اول.

ریشه فعلی درمان نظام‌های خانوادگی به رویکردهای نظری، عملی و تحقیقات مختلفی برمی‌گردد که در زمینه کمک به کودکان، زن و شوهر و اشخاص دارای مشکلات خانوادگی مورد استفاده قرار گرفته‌اند. برای شناخت خانوادهدرمانی فعلی بهتر است نقش و سهم درمانگاه‌های راهنمایی کودکان و مشاوره ازدواج در نظر گرفته شود.

فروید و دیگر روان‌کاوان از لحاظ نظری و ژرف‌نگری نقش مهمی در بررسی خانواده داشته‌اند، زیرا بر اهمیت وقایع اوایل کودکی و تاثیر این وقایع بر بزرگسالی، تاکید می‌کردند و کودکان را تحت روان‌درمانی قرار می‌دادند. تحقیقات اولیه در مورد کودکان و نوجوانان مبتلا به اسکیزوفرنی که بخشی از نظام‌های خانوادگی بودند، نیز مفاهیم و ایده‌هایی را در پی داشت که در خانوادهدرمانی کنونی مورد استفاده قرار می‌گیرند. خانوادهدرمانی به خارج از حوزه علوم اجتماعی نیز وام‌دار است، یعنی نظریه نظام‌های کلی (در این نظریه تعاملات و فرآیندهای حوزه‌هایی چون مهندسی، زیست‌شناسی، اقتصاد، سیاست، جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و روان‌درمانی به عنوان اجزای یک کلیت بررسی می‌شود).
آشنایی با این رویکردهای کاربردی و نظری متفاوت، شناخت سیر تحول رویکردهای نظری به خانوادهدرمانی را آسان‌تر می‌سازد.
خانوادهدرمانی در کشور ما نسبت به سایر شاخه‌های روان‌شناسی، نگرشی نوپاست و منابع و کتب‌اندکی در این زمینه به زبان فارسی منتشر شده است که پاسخ‌گوی نیاز روزافزون دانشجویان و محققان و درمان‌گران فعال در این رشته نیست.
[۷] شارف، ریچارداس، نظریه‌های روان‌درمانی و مشاوره، ص۴۲۸، مهرداد فیروزبخت، تهران، رسا، ۱۳۸۶، چاپ سوم.



۱. هی لی. جی، روان‌درمانی خانواده، ص۲۰-۲۱، باقر ثنایی، تهران، امیر کبیر، ۱۳۸۳، چاپ نهم.
۲. اسدی نوقابی، احمدعلی، بهداشت روان ۲، ص۵۹، تهران، بشری، ۱۳۸۴، چاپ پنجم.
۳. تبریزی، مصطفی، فرهنگ توصیفی خانواده و خانواده درمانی، ص۱۵۴-۱۵۵، تهران، فراروان، ۱۳۸۵، چاپ اول.
۴. اسدی نوقابی، احمدعلی، بهداشت روان ۲، ص۵۹، تهران، بشری، ۱۳۸۴، چاپ پنجم.
۵. تاد، جودیت، اصول روان‌شناسی بالینی و مشاوره، ص۵۱۳، مهرداد فیروزبخت، تهران، رسا، ۱۳۷۹، چاپ اول.
۶. تبریزی، مصطفی، فرهنگ توصیفی خانواده و خانواده درمانی، ص۱۳، تهران، فراروان، ۱۳۸۵، چاپ اول.
۷. شارف، ریچارداس، نظریه‌های روان‌درمانی و مشاوره، ص۴۲۸، مهرداد فیروزبخت، تهران، رسا، ۱۳۸۶، چاپ سوم.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «خانواده درمانی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۹/۰۴/۲۳.    







جعبه ابزار