خاندان آلخرسان
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
آلخِرسان، خاندانی از عالمان و ادیبان شیعی
نجف است.
نسب این خاندان از طریق
محمد عابد به فرزند
امام موسی کاظم (علیهالسلام) میرسد.
این خاندان علاوه بر
شهرت در
علم و
ادب، عهدهدار نظارت بر حرم مطهر
امام علی (علیهالسلام) و اداره امور زائران در
نجف اشرف بودهاند.
خاندان خرسان در آغاز ساکن
شهر حلّه بودند، سپس برخی از آنان به
کربلا مهاجرت کردند تا اینکه سیدابوالحسن معصوم در
قرن ششم در نجف اشرف اقامت گزید،
ازاینرو در قرن پنجم، ششم و اوایل قرن هفتم این خاندان به آلمعصوم مشهور بودند،
اما شهرت این خاندان به اخرس، از زمان ابوالفتح بن ابیمحمد بن ابراهیم بن ابیفتیان غنائم بن عبداللّه بن حسن برکه است که به اخرس
شهرت داشته و به فرزندان او بنواخرس گفته شده است.
برخی از مشهورترین افراد این خاندان عبارتاند از:
ابوالحسن معصوم بن احمد بن حسن حائری، جد اعلای آلخرسان که در قرن پنجم و ششم میزیسته و او را بسیار ستودهاند.
وی عهدهدار امور
حرم امام علی (علیهالسلام) بود و بدینسبب
مَقریزی از وی با عنوان «امام مشهد علی» یاد کرده است. در زمان تولیت او طلائِع بن رُزِّیک، وزیر مقتدر فاطمیان به
زیارت مرقد مطهر امام علی (علیهالسلام) رفت و ظاهرآ میان این دو مناسبات خوبی برقرار شد، چنانکه ابنرُزِّیک سالیانه مبلغی را نزد ابوالحسن معصوم میفرستاد.
شمسالدین محمد بن احمد بن علی، از عالمان و فقیهان (زنده در ۷۵۴) که کتابهای
زادالسبیل در
فقه و
المشجَّر الکشّاف لاصول السادة الاشراف در
نسب از جمله تألیفات اوست.
احمد بن درویش بن محسن،
فقیه و
ادیب. او در نجف به
دنیا آمد و نزد فقیهان و بزرگان آن شهر دانش آموخت و از خواص و ملازمان شیخ
موسی کاشفالغطا (متوفی ۱۲۴۳)، فقیه بزرگ
عراق، و کاتب شخصی او شد و به همراه او به بسیاری از شهرهای
ایران سفر کرد. او خطی خوش و در ادبیات مهارت داشت و به دو
زبان عربی و فارسی
شعر میسرود.
وی در
ربیعالآخر ۱۲۴۶ در نجف از دنیا رفت.
از جمله
آثار وی میتوان به مجموعه ادبی در دو جلد اشاره کرد.
حسن بن علی بن شکر، فقیه امامی قرن سیزدهم. او در حدود ۱۲۰۰ در نجف به دنیا آمد. فقه را در محضر شیخ
محمدحسن صاحب جواهر (متوفی ۱۲۶۶) آموخت و در همان زمان مجلس درسی برپا کرد که عالمان بسیاری از دانش وی بهره بردند.
به درخواست برخی از تجار و اعیان
بغداد به آن شهر رفت و تا پایان عمر
مرجعیت مردم را برعهده گرفت و در ۱۲۶۵ در همین شهر درگذشت و در نجف اشرف به خاک سپرده شد.
او علاوه بر تألیف رسالههای فقهی، کتابخانه نفیسی داشت که پس از مرگش در آتش سوخت.
جعفر بن احمد بن درویش،
عالم، ادیب و شاعر. او در ۱۷
ذیحجه ۱۲۱۶ به دنیا آمد
و پس از فراگیری مقدمات علمی در مجلس درس شیخ
مرتضی انصاری حاضر شد. جعفر بن احمد شعر کم میسرود،
اما مکاتبات بسیاری با شاعران و ادیبان معاصر خود داشت.
امین و
خاقانی بخشی از این مراسلات را ذکر کردهاند. او در دوم
رجب ۱۳۰۳ در نجف درگذشت.
از وی دو مجموعه ادبی برجای مانده است.
محمدحسین بن حسن بن علی،
فقیه و ادیب و زاهد امامی. وی در نجف به دنیا آمد، دوره مقدماتی را نزد پدرش و سپس فقه و
اصول را نزد فقیهانی چون
محمدحسین کاظمی،
میرزاحسین خلیلی و شیخ
محمد طه نجف آموخت. وی مجلس درسی نیز برپا کرد. در سالهای آخر عمرش نابینا شد و در ۱۳۲۲ چشم از
جهان فروبست.
از وی تقریرات درسهای فقه و اصول و دیوان شعر کوچکی باقیمانده است.
عبدالرسول بن محمدحسین بن حسن، فقیه زاهد و مجاهد امامی. وی پس از خواندن دروس مقدمات، مباحث فقه و اصول را نزد محمد طه نجف و دیگران آموخت. وی از جمله کسانی است که در رکاب فقیه مجاهد
سیدمحمدسعید حبوبی به جنگ با قوای
انگلیس پرداخت.
او در ۲۱
محرّم ۱۳۶۱ درگذشت و در مقبره خانوادگی آلخرسان به خاک سپرده شد.
عبدالمرتضی بن موسی، فقیه و زاهد امامی. او پس از تکمیل دوره مقدماتی، فقه و اصول را نزد فقیهانی چون
علی بن یاسین رفیش نجفی (متوفی ۱۳۳۴) و شیخالشریعه اصفهانی و
علم رجال را از
ابوتراب خوانساری و حکمت را نزد شیخ
نعمتاللّه دامغانی آموخت.
وی نیز از مجاهدان و مبارزان با
استعمار انگلیس بود. او در ۲۷
ربیعالاول ۱۳۶۱ وفات کرد.
حسن بن عبدالهادی بن موسی، فقیه و محقق آثار علمای بزرگ
شیعه. تولد وی را به اختلاف ۱۳۲۱
و ۱۳۲۶
ذکر کردهاند. پس از تکمیل دروس مقدمات، فقه و اصول را نزد فقیهانی چون
سیدابوالحسن اصفهانی،
میرزای نائینی،
آقاضیاء عراقی و
رجال را نزد
سیدابوتراب خوانساری و
اخلاق را نزد
شیخ علی قمی و حکمت را از محضر نعمتاللّه دامغانی کسب کرد.
وی در تحقیق و احیای شماری از آثار علمی شیعه سهمی اساسی داشت، از جمله تحقیق و چاپ
تهذیبالاحکام شیخ طوسی همراه با شرح مشیخه آن در نجف اشرف در ۱۳۸۲
و تحقیق و چاپ
الاستبصار شیخ طوسی همراه با مقدمه و شرح مشیخه آن.
روش شرح ایشان در شرح مشیخه بدینترتیب است که در آغاز خلاصهای از
جرح و تعدیل راوی را ذکر نموده، سپس به اختصار پارهای از منابع
رجال یا تراجم موجود وی را نقل کرده است.
اثر دیگر او تحقیق و چاپ کتاب
من لایحضره الفقیه همراه با مقدمه مبسوطی به نام
حیاةالشیخ الصدوق به پیوست شرح مشیخه صدوق است که در ۱۳۷۹ در نجف اشرف به چاپ رسیده است.
وی علاوه بر این، کتابی در شرححال خاندانش با عنوان
یتیمةالزمان فی ما قیل فی آلخرسان تألیف کرده است.
محمدمهدی بن سیدحسن، محقق و مؤلف. وی در ۱۳۴۷ در نجف به دنیا آمد و پس از اتمام تحصیلات به نگارش و تحقیق روی آورده و آثار فراوانی را تحقیق و تألیف کرده است؛ از جمله کتابی در شرححال
عبداللّه بن عباس در چهار جلد؛
المشجَّر المبیَّن فی مَنْ ذُکِرَ فی منتقلة الطالبیین؛
نشوةالامانی که منظومهای است در ۷۸ بیت در نسب آلخرسان؛
و
قَلائد العِقْیان فی ما قیل فی آلالخرسان.
وی همچنین تمام آثار باقیمانده از
ابنادریس حلّی را تحت عنوان
موسوعة ابنادریس حلّی (قم ۱۳۸۷ش) به چاپ رسانده است. وی علاوه بر این بر بسیاری از کتابها مقدمه نوشته است، که تمام این مقدمهها در کتابی با عنوان مقدمات کتب تراثیه (قم ۱۳۸۵ش) به چاپ رسیده است. وی همچنین در کتاب اخیر، ضمن آوردن شرح حال خود، فهرست کاملی از آثارش (از جمله آثار چاپ نشده) آورده است.
(۱) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیفالشیعه، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۲) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلامالشیعه: الحقائق الراهنة فی المائة الثامنة، چاپ علینقی منزوی، بیروت ۱۹۷۵.
(۳) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلامالشیعه: الضیاءاللامع فیالقرن التاسع، چاپ علینقی منزوی، تهران ۱۳۶۲ش.
(۴) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلامالشیعه: الکرام البررة، قسم ۱ـ۲، مشهد ۱۴۰۴.
(۵) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلامالشیعه: نقباءالبشر فیالقرنالرابع عشر، مشهد، قسم ۱ـ۴، ۱۴۰۴.
(۶) جعفر بن باقر آلمحبوبه، ماضیالنجف و حاضرها، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
(۷) ابنعنبه، عمدةالطالب فی انساب آل ابیطالب، بیروت: دارمکتبة الحیاه، (بیتا).
(۸) ابنعنبه، الفصولالفخریه، چاپ جلالالدین محدث ارموی، تهران ۱۳۶۳ش.
(۹) محسن امین، اعیانالشیعه.
(۱۰) عبدالحسین امینی، شهداء الفضیله، قم ۱۳۵۲ش.
(۱۱) محمدهادی امینی،
معجمالمطبوعات النجفیه: منذ دخول الطباعة الیالنجف حتیالآن، نجف ۱۳۸۵/۱۹۶۶.
(۱۲) محمدهادی امینی،
معجم رجال الفکر و الادب فیالنجف خلال الف عام، (نجف) ۱۴۱۳/ ۱۹۹۲.
(۱۳) محمدعلی جعفر تمیمی، مشهد الامام، او، مدینةالنجف، نجف ۱۳۷۴/۱۹۵۵.
(۱۴) محمدعلی حبیبآبادی، مکارمالآثار، ج ۲، اصفهان ۱۳۶۲ش.
(۱۵) محمد حرزالدین، معارف
الرجال فی تراجم العلماء و الادباء، قم ۱۴۰۵.
(۱۶) علی خاقانی، شعراءالغری، او، النجفیات، نجف ۱۳۷۳/۱۹۵۴، چاپ افست قم ۱۴۰۸.
(۱۷) محمدعلی روضاتی، جامعالانساب، اصفهان ۱۳۳۵ش.
(۱۸) ضامن بن شدقم، تحفة الازهار و زلال الانهار فی نسب ابناء الائمة الاطهار، چاپ کامل سلمان جبوری، تهران ۱۳۷۸ش.
(۱۹) محمد بن حسن طوسی، الاستبصار، چاپ حسن موسوی خرسان، تهران ۱۳۹۰.
(۲۰) کورکیس عواد،
معجمالمؤلفین العراقیین فی القرنین التاسع عشر و العشرین، بغداد ۱۹۶۹.
(۲۱) احمد بن علی مَقریزی، المواعظ و الاعتبار فی ذکر الخطط و الآثار، چاپ ایمن فؤاد سید، لندن ۱۴۲۲ـ۱۴۲۵/ ۲۰۰۲ـ۲۰۰۴.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرةالمعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «آلخرسان»، ج۱، ص۶۹۸۹.