حکم تکفیر (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
آیه ۹۴
سوره نساء به خوبی این
حقیقت را روشن میسازد که هیچ
مسلمانی نباید برای هدف مادی گام در میدان
جهاد بگذارد و به همین دلیل باید نخستین
اظهار ایمان را از طرف دشمن بپذیرد، و به ندای
صلح او پاسخ گوید؛ اگر چه از غنائم مادی فراوان محروم گردد؛ زیرا هدف از
جهاد اسلامی، توسعهطلبی و جمع غنائم نیست؛ بلکه هدف آزاد شدن انسانها از قید
بندگی بندگان و خداوند زور و زر است و هر زمان که روزنه امیدی به سوی این حقیقت گشوده شد، باید به سوی آن شتافت.
تکفیر کردن اظهارکننده
اسلام بدون هرگونه بررسی و
تحقیق حرام است:
•• «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِذَا ضَرَبْتُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ فَتَبَيَّنُواْ وَلاَ تَقُولُواْ لِمَنْ أَلْقَى إِلَيْكُمُ
السَّلاَمَ لَسْتَ مُؤْمِنًا تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فَعِندَ اللّهِ مَغَانِمُ كَثِيرَةٌ كَذَلِكَ كُنتُم مِّن قَبْلُ فَمَنَّ اللّهُ عَلَيْكُمْ فَتَبَيَّنُواْ إِنَّ اللّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا»؛
«اى کسانى که ايمان آوردهايد! هنگامى که در راه
خدا گام مىزنيد (و به سفرى براى جهاد مىرويد)، تحقيق کنيد! و به خاطر اينکه سرمايه ناپايدار
دنیا (و غنايمى) به دست آوريد، به کسى که اظهار صلح و
اسلام مىکند نگوييد: «
مسلمان نيستى» زيرا غنيمتهاى فراوانى (براى شما) نزد خداست. شما قبلاً چنين بوديد؛ و خداوند بر شما منت نهاد (و
هدایت شديد). پس، (به شکرانه اين
نعمت بزرگ،) تحقيق کنيد! خداوند به آنچه انجام مىدهيد، آگاه است».
کلمه (ضرب) به معنای سیر در
زمین و
مسافرت است و اگر ضرب را مقید کرده به قید (سبیل الله)، برای این بود که بفهماند منظور از این سفر خارج شدن از خانه به منظور جهاد است.
کلمه (تبین) به معنای تمیز دادن و منظور از آن تمیز دادن
مؤمن از کافر است به قرینه اینکه میفرماید: (و به کسانی که در برابر شما القای
سلام میکنند نگویید: تو مؤمن نیستی) و مراد از القای
سلام همان
تحیت سلام است که
تحیت اهل ایمان است؛ ولی بعضی آیه را به صورت (لمن القی الیکم
السلم) به
فتح لازم خواندهاند که به این
قرائت منظور
سلام دادن نیست؛ بلکه
تسلیم شدن و تقاضای صلح است.
و مراد از اینکه فرمود: (لست مؤمنا تبتغون عرض الحیوة الدنیا) (به ابتغاء عرض حیاة دنیا به او مگویید تو مؤمن نیستی)، این است که
مسلمانان به خاطر اینکه مجاز باشند در جنگیدن و گرفتن
غنیمت مسئله
مسلمان نبودن آنان را بهانه نکنند، میفرماید: چنین هدف پست و مادی را مجوز جنگیدن با آنان نسازید زیرا: (عندالله مغانم کثیرة) نزد خدا مغانم بسیار هست و کلمه (مغانم) جمع مغنم است و مغنم به معنای غنیمت است میفرماید: غنیمتها و فوایدی که نزد خدای تعالی است افضل از غنیمتهای دنیایی است، برای اینکه هم بیشتر است و هم باقی و دائمی است؛ پس اگر شما طالب غنیمتید، جا دارد غنیمتهای الهی را مقدم بدارید و بر غنیمتهای دنیایی ترجیح دهید.
کَذَلِک کنتُم مِّن قَبْلُ فَمَنَّ اللَّهُ عَلَیْکمْ فَتَبَیَّنُوا...
یعنی شما قبل از اینکه ایمان بیاورید، همین وضع را داشتید؛ یعنی همه پیدرپی به دست آوردن عرض و متاع حیات دنیا بودید؛ ولی خدای تعالی بر شما منت نهاد، ایمانی به شما داد که آن ایمان شما را از آن هدف پست منصرف نموده، متوجه به سوی خدا و مغانم بسیاری که نزد اوست کرد، حال که خدا چنین منتی بر شما نهاده، وقتی با جمعیتی روبهرو میشوید که وضعشان برایتان روشن نیست که آیا دوستاند یا دشمناند؟ میخواهند با شما بجنگند و یا سر جنگ ندارند؟
مسلماناند و یا کافرند؟ تحقیق کنید، تا بیگدار به آب نزده باشید و اگر (تبین) را تکرار کرد، برای این بود که حکم را تایید کرده باشد.
این آیه شریفه، گذشته از اینکه در مقام نصیحت و موعظه است، مشتمل بر نوعی
توبیخ و
سرزنش نیز هست؛ ولی تصریح ندارد به اینکه آن قتلی که (علی الظاهر) واقع شده، قتل عمد و آن هم قتل مؤمن بوده، و بنابراین از ظاهر آیه برمیآید که قتل خطایی بوده که به وسیله بعضی از
مؤمنین صورت گرفته، و او کسی از
مشرکین را کشته، به خیال اینکه
مشرک است و اگر القای
سلام کرده از
ترس بوده، و حال آنکه اینطور نبوده و او به راستی
مسلمان شده و یا میخواسته
مسلمان شود؛ و آیه شریفه توبیخش میکند به اینکه
اسلام، ظاهر حال و گفتار افراد را معتبر میداند و مسلمانان
حق تفتیش از باطن کسی ندارند،
باطن هر کسی را خدا میداند و امر دلها به دست خدای لطیف و خبیر است.
و بنا بر آنچه ما از ظاهر آیه فهمیدیم جمله: (تبتغون عرض الحیوه الدنیا) از باب اقتضاى حال در
کلام آمده، مىخواهد بفهماند حال و وضع شما که این کار را کردید و شخصى را با اینکه اظهار
اسلام و
ایمان کرد بدون اعتنا به
سرنوشت او و بدون تحقیق از
اسلام و کفرش به قتل رساندید، حال کسى است که در پى غنیمت است و جز به دست آوردن مال از هر راهى که باشد، هدفى ندارد؛ هر چند که کشتن افراد با ایمان باشد. و معلوم است که چنین کسى کوچکترین مسئله را بهانه قرار مىدهد و بدون هیچ عذر موجهى افراد را مىکشد، تا
اموال کشته خود را به غنیمت بردارد و این همان حال است که مؤمنین قبل از ایمان آوردن داشتند، آرى در دوره
جاهلیت مردم هیچ هدفى به جز دنیا و مادیات نداشتند و امروز که خداى منان بر آنان منت نهاده و
نعمت ایمان را انعامشان کرده،
واجب است که دیگر چنین کارى را نکنند و وقتى مىخواهند عملى را انجام دهند، تحقیق کنند و باز هم تابع و منقاد خلق و خوى دوران جاهلیت و آثارى که از آن دوره باقى مانده نشوند.
براساس شأن نزول است که گروهی از مسلمانان عازم
جنگ، به یک نفر برخورد کردند و او به آنان
سلام کرد و
شهادتین گفت؛ اما مسلمانان او را کشتند.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «حکم تکفیر».