حکم بول (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
آیاتی از
قرآن کریم به برخی از احکام بول اشاره نموده است که به توضیح آن آیات می پردازیم.
آیات قرآن خروج
بول را از موجبات
وضو دانسته است.
یـایها الذین ءامنوا لا تقربوا الصلوة... وان کنتم مرضی... او جاء احد منکم من الغائط... فلم تجدوا ماء فتیمموا صعیدا طیبـا فامسحوا بوجوهکم وایدیکم..
"
ای کسانی که
ایمان آوردهاید! در حال
مستی به نماز نزدیک نشوید،... و اگر بیمارید... یا «قضای حاجت» کردهاید، .... و در این حال، آب (برای وضو یا
غسل) نیافتید، با خاک پاکی تیمم کنید! (به این طریق که) صورتها و دستهایتان را با آن مسح نمایید.... "
«غائط» در لغت به مکان گودی گفته میشود که معمولا هنگام قضای حاجت بدان جا میروند
«غوط» و آیه فوق میتواند
کنایه از بول و غائط باشد.
کلمه" او" در او جاء احد منکم من الغائط به معنی واو است زیرا تنها بیمار بودن یا مسافر بودن سبب تیمم نمیشود، بلکه در چنین حالی اگر موجبات وضو یا غسل حاصل شود، آن گاه تیمم واجب میگردد.
عفت بیان قرآن در این آیه همانند بسیاری از آیات دیگر کاملا مشهود است زیرا هنگامی که میخواهد از قضای حاجت سخن بگوید تعبیری را
انتخاب میکند که هم مطلب را بفهماند و هم واژه صریح و نامناسبی به کار نبرده باشد و می- گوید: او جاء احد منکم من الغائط توضیح اینکه" غائط" بر خلاف مفهومی که امروز از آن میفهمند در اصل به معنی
زمین گودی است که
انسان را از انظار دور میدارد و افراد بیابان گرد و مسافر در آن زمان برای" قضای حاجت" آنجا میرفتند، تا از دیدگاه مردم دور باشند، بنا بر این معنی جمله چنین میشود:
" اگر یکی از شما از مکان گودی آمده باشد... " که روی هم رفته کنایه از قضای حاجت است و جالب اینکه به جای" شما"" یکی از شما" به کار رفته تا عفت بیان آن بیشتر باشد.
یـایها الذین ءامنوا اذا قمتم الی الصلوة فاغسلوا وجوهکم وایدیکم الی المرافق وامسحوا برءوسکم وارجلکم الی الکعبین... وان کنتم مرضی... اوجاء احد منکم من الغائط... فلم تجدوا ماء فتیمموا صعیدا طیبـا فامسحوا بوجوهکم وایدیکم..
"
ای کسانی که ایمان آوردهاید! هنگامی که به نماز میایستید، صورت و دستها را تا
آرنج بشویید! و سر و پاها را تا مفصل برآمدگی پشت پا مسح کنید!. .. و اگر بیمار یا
مسافر باشید، یا یکی از شما از محل پستی آمده(قضای حاجت کرده)، .... و آب (برای غسل یا وضو) نیابید، با خاک پاکی تیمم کنید! و از آن، بر صورت(پیشانی) و دستها بکشید... "
رعایت ادب در تعبیر از قضای حاجت در جمله: " او جاء احد منکم من الغائط"
توجه بفرمائید که در عبارت" او جاء احد منکم من الغائط" تا چه اندازه و چقدر زیبا رعایت
ادب شده است، ادبی که بر هیچ متدبری پوشیده نیست، برای اینکه منظور خود را با کنایه فهمانده، و آن
کنایه آمدن از غائط (چاله گودی) است، چون کلمه غائط به معنای محلی است که نسبت به اطراف خود گود باشد، و مردم صحرانشین همواره برای قضای حاجت به چنین نقطههایی میرفتند، تا به منظور رعایت ادب نسبت به مردم خود را در آنجا پنهان سازند و استعمال کلمه" غائط" در معنایی که امروز معروف است یک استعمال جدید و نو ظهور، و از قبیل کنایاتی است که حالت کنایه بودن خود را از دست داده (نظیر کلمه" توالت" که در آغاز ورودش به ایران به معنای
آرایش بود، و چون کلمه مستراح از معنای خود کسب زشتی کرده بود آن را کنار گذاشته توالت را در معنای آن بطور کنایه استعمال کردند، و اکنون حالت کنایه بودن خود را از دست داده و معنای مستراح را به خود گرفته) و نیز نظیر کلمه"
عذرة" که به گفته صاحب صحاح در اصل به معنای درگاه در خانه بوده، و مرسوم چنین بوده که اهل خانه کثافات خانه را که در کنیف جمع میشده به درگاهی منتقل میکردند، خرده خرده کلمه"
عذرة" به معنای کثافات و سپس به معنای مدفوع استعمال شده، و این
استعمال آن قدر شایع شده که مدفوع معنای واقعی آن گشته.
قرآن کریم در جمله مورد بحث میتوانست منسوب الیه را معین کند، و بفرماید" او جئتم من الغائط" و یا از غائط آمدید و یا اگر به این اندازه مشخص نکرد، به کمتر از این معین میکرد، و میفرمود: " او جاء احد منکم من الغائط" و یا یکیتان از غائط آمد، ولی به این مقدار از تعیین نیز راضی نشد بلکه
ابهام و گنگ گویی را به نهایت رسانیده و فرمود: " او جاء احد منکم من الغائط" و یا یکی از شما از غائط آمد، تا رعایت ادب را به نهایت درجه رسانده باشد.
قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «حکم اختلاف (قرآن)».