حُرّ (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حُرّ (به ضم حاء و راء مشدد) از
واژگان نهج البلاغه به معنای آزاد و مقابل
عبد است.
آزاد مرد و آدم بزرگوار را نيز
حُرّ گويند.
جمع
حُرّ اَحْرار (به فتح همزه و سکون حاء) است و آن چهار بار در «
نهج البلاغه» آمده است.
حُرّ به معنای آزاد و مقابل عبد است.
آزاد مرد و آدم بزرگوار را نيز
حُرّ گويند.
جمع
حُرّ،
اَحْرار است.
برخی از مواردی که در «نهجالبلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل میباشد:
امام (صلواتاللهعلیه) فرموده:
«أَلاَ حُرٌّ يَدَعُ هذِهِ اللُّماظَةَ لاَِهْلِها؟ إِنَّهُ لَيْسَ لاَِنْفُسِكُمْ ثَمَنٌ إِلاّ الْجَنَّةَ فَلا تَبيعوها إِلاّ بِها.» يعنى «آيا آزاد مردى نيست اين
دنیا را به اهلش برگذارد براى وجودتان قيمتى جز
بهشت نيست، فقط براى بهشت خود را بفروشيد (
عمل كنيد).»
لماظه به ضم
اوّل بقيه طعام است در دهان و منظور از آن دنيا است.
امام (علیهالسلام) فرموده:
«الْمَسْؤولُ حُرُّ حَتَّى يَعِدَ.» «آدم مسئول تا
وعده نداده آزاد است ولى چون وعد دهد بايد در پى آن باشد.»
امام (صلواتاللهعلیه) فرموده:
«وَ إِنَّ قَوْماً عَبَدوا اللهَ شُكْراً فَتِلْکَ عِبادَةُ الاَْحْرارِ.» (و گروهى
خدا را به خاطر شكر نعمتها (و اين كه شايسته
عبادت است) مىپرستند، اين عبادت آزادگان است.)
اَحْرار چهار بار در «نهج البلاغه» آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «حرّ»، ص۲۶۳.