حَیاء (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حَیاء (به فتح حاء) از
واژگان نهجالبلاغه به معنای شرم است.
استحيا به معنای خجل شدن است.
این واژه دارای مشتقاتی است که در
نهج البلاغه بهکار رفته است، مانند:
کالْحَياءِ (به فتح حاء) به معنای حیا است.
اسْتَحْيَيْتُ (به کسر الف، سکون سین و فتح تاء) به معنای خجل شدم، است.
لا تَسْتَحِ (به فتح تاء، سکون سین) به معنای حیا مکن، است.
از این مادّه مواردی متعدد در نهجالبلاغه آمده است.
حَیاء حیاء از ریشه «ح ی و» یا «ح ی ی» به معنای شرم است.
به برخی از مواردی که در نهج البلاغه بهکار رفته است، اشاره میشود:
حضرت علی (علیهالسلام) در مقام
موعظه فرمود:
«لا عِلْمَ كالتَّفَكُّرِ، وَ لا عِبادَةَ كَأَداءِ الْفَرائِضِ، وَ لا إِيمانَ کالْحَياءِ وَ الصَّبْرِ، وَ لا حَسَبَ كالتَّواضُعِ، وَ لا شَرَفَ كالْعِلْمِ، وَ لا عِزَّ كالْحِلْمِ، وَ لا مُظاهَرَةَ أَوْثَقُ مِنَ الْمُشاوَرَةِ.» «هيچ علمى همچون
تفکّر نيست، هيچ عبادتى همچون اداى
فرایض و
واجبات نيست، هيچ ايمانى همانند
حیا و
صبر نيست، هيچ سابقه شخصيّتى چون
تواضع نيست، هيچ شرافتى چون
علم نيست، هيچ عزّتى چون
حلم نيست و نه هيچ پشتيبانى مطمئنتر از مشورت.»
حضرت علی (علیهالسلام) درباره
زهد خودش فرموده:
«وَ اللهِ لَقَدْ رَقَّعْتُ مِدْرَعَتِي هذِهِ حَتَّى اسْتَحْيَيْتُ مِنْ رَاقِعِها.» «به
خدا قسم اين لباسم را گفتم وصله بزنند، تا حدّی كه از وصلهزن خجل شدم.»
حضرت درباره بخشش کم فرمود:
«لا تَسْتَحِ مِنْ اِعْطاءِ الْقَلیلِ فَاِنَّ الْحِرْمانَ اَقَلُّ مِنْهُ.» «از بخشش کم،
حیا مکن زیرا محروم ساختن، از آن هم کمتر است.»
از این مادّه مواردی متعدد در
نهجالبلاغه آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «حیاء»، ج۱، ص۳۱۹.