حَوَیٰ (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حَوَیٰ (به فتح حاء و واو) از
واژگان نهجالبلاغه به معنای جمع کردن است.
حَوِیَّه به معنای روده است و چون
روده در شکم جمع شده و مستدیر است لذا به آن حویّه گفته اند. از این مادّه چهار مورد در
نهجالبلاغه آمده است.
حَوَیٰبه معنای جمع کردن است.
در
اقرب گوید:
«حَوَاهُ یعنی جَمَعَهُ و مَلَکَهُ و اَحْرَزَهُ».
بعضی از مواردی که در
نهجالبلاغه استفاده شده به شرح ذیل میباشد.
در وصف
خدا فرموده:
«لاَ يَشْغَلُهُ شَأْنٌ، وَلاَ يُغَيِّرُهُ زَمَانٌ، وَلاَ يَحْوِيهِ مَكَانٌ، وَلاَ يَصِفُهُ لِسَانٌ، وَلاَ يَعْزُبُ عَنْهُ عَدَدُ قَطْرِ الْمَاءِ، وَلاَ نُجُومِ السَّماءِ... وَلاَ دَبِيبُ الـنَّمْلِ عَلَى الصَّفَا وَلاَ مَقِيلُ الذَّرِّ فِي اللَّيْلَةِ الظَّلْمَاءِ.»«هيچ كارى وى را به خود مشغول نمىسازد و گذشت
زمان در او دگرگونى ايجاد نمىكند و مكانى وى را در بر نمىگيرد؛ هيچ زبانى
قدرت توصيفش را ندارد. نه تعداد فراوان قطرات آبها و نه ستارگان
آسمان، نه ذرات خاک همراه گردبادها در هوا و نه حركات مورچگان بر سنگهاى سخت و نه استراحت گاه مورچههاى ريز در شبهاى تار، هيچ كدام از اينها از او مخفى و پنهان نيست.»
شرحهای خطبه: (
)
امیرالمومنین علی (علیهالسلام) در وصف
خدا میفرمایند:
«لاَ يُقَالُ لَهُ:«مَتَى»؟ وَلاَ يُضْرَبُ لَهُ أَمَدٌ «بِحَتَّى»، الظَّاهِرُ لاَ يُقالُ: «مِمَّ»؟ وَالْبَاطِنُ لاَ يُقَالُ: «فِيمَ»؟، لاَ شَبَحٌ فَيُتَقَصَّى، وَلاَ مَحْجُوبٌ فَيُحْوَى.»«درباره او هيچگاه نمىتوان گفت از «كى» بوده؟ و برايش نيز سرآمدى نتوان تعيين كرد كه گفته شود تا «كى» خواهد بود؟، آشكارى است كه دربارهاش نتوان گفت «از چه چيز پيدا شده؟» و مخفى و پنهانى است كه نمىتوان گفت: «در كجاست؟» نه
جسم است كه بتوان به پايانش دست يافت و نه پوشيده و محجوب است كه چيزى بر او محيط گردد.»
(شرحهای خطبه:
)
از این مادّه چهار مورد در
نهجالبلاغه آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «حوی»، ج۱، ص۳۱۶.