• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حَنَف (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





حَنَف (به فتح حاء و فاء)، از واژگان قرآن کریم به معنای میل به حق است. مشتقات این واژه در قرآن آمده، به صورت: حَنیف (به فتح حاء) به معنی کسی است که بر دین راست ثابت باشد؛ و حُنَفاء (به ضم حاء و فتح نون) جمع حنف به معنی میل کننندگان به حق است. حنیف ده بار و حنفاء دو بار در قرآن آمده است.



حَنَف به معنی میل به حق است. راغب گفته حنف میل از ضلال به استقامت و جنف میل از استقامت به ضلال است.


(ما کانَ اِبْراهِیمُ یَهُودِیًّا وَ لا نَصْرانِیًّا وَ لکِنْ کانَ‌ حَنِیفاً مُسْلِماً) «ابراهیم (علیه‌السّلام) نه یهودی بود و نه نصرانی بلکه مایل به حق و مسلمان بود.» گویا منظور آن است که ابراهیم (علیه‌السّلام) کسی بود که از قبول حق امتناع نداشت و هر چه حق بود می‌پذیرفت.
(وَ اَنْ اَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ‌ حَنِیفاً وَ لا تَکُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِکِینَ‌) «توجّه خود را برای دین کن حال آنکه مایل به حقی و از مشرکان مباش.»
جمع آن حنفاء است؛ مثل‌ (وَما اُمِرُوا اِلَّا لِیَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ‌ حُنَفاءَ) (و به آنها دستورى داده نشده بود جز اينكه خدا را بپرستند و دين خود را براى او خالص كنند.)
احنف کسی است که در پایش کجی بوده باشد. طبرسی در ذیل آیه ۱۳۵ بقره آورده: گفته‌اند حنیف کسی است که بر دین راست، ثابت باشد. ابن اثیر در نهایه گوید: حنیف کسی است که به اسلام مایل و در آن ثابت باشد. ناگفته نماند: این سخن حق است زیرا که حنیف صفت مشبهه است و آن دلالت بر ثبوت دارد. ابن اثیر از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نقل کرده که فرمود: «بُعِثْتُ‌ بِالْحَنِیفِیَّةِ السَّهْلَةِ السَّمْحَةِ». مراد از حنیفیّة دین اسلام است که به حق مایل و یا از یهودیت و نصرانیت به دین ابراهیم (علیه‌السّلام) مایل است.


حنیف ده بار و حنفاء دو بار در قرآن آمده است.


۱. قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۲، ص۱۸۷.    
۲. ابن فارس، احمد، معجم مقائیس اللغة، ج۲، ص۱۱۰.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۵، ص۴۱.    
۴. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ط دار القلم، ص۲۶۰.    
۵. آل عمران/سوره۳، آیه۶۷.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، ج۳، ص۲۵۳.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۳، ص۴۰۰.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۲، ص۳۱۷-۳۱۸.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۴، ص۱۱۵.    
۱۰. یونس/سوره۱۰، آیه۱۰۵.    
۱۱. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، ج۱۰، ص۱۳۲.    
۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۰، ص۱۹۶.    
۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۵، ص۲۳۷.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۳۷۵.    
۱۵. ابن اثیر، مجدالدین، النهایه فی غریب الحدیث والاثر، ج۱، ص۴۵۱.    
۱۶. بینه/سوره۹۸، آیه۵.    
۱۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۹۸.    
۱۸. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، ج۲۰، ص۳۳۹.    
۱۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۵۷۵.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۱۴.    
۲۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۷، ص۲۱۵.    
۲۲. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ط دار القلم، ص۲۶۰.    
۲۳. بقره/سوره۲، آیه۱۳۵.    
۲۴. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۱، ص۴۰۲.    
۲۵. ابن اثیر، مجدالدین، النهایه فی غریب الحدیث والاثر، ج۱، ص۴۵۱.    
۲۶. ابن اثیر، مجدالدین، النهایه فی غریب الحدیث والاثر، ج۱، ص۴۵۱.    



قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «حنف»، ج۲، ص۱۸۷-۱۸۸.    






جعبه ابزار