حَناجِر (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حَناجِر: (لَدَى الْحَناجِرِ كاظِمينَ) جمع «
حنجره» به معنى «
ناى، راه تنفس»، حفرهاى است در ابتداى ناى كه توليد صدا مىكند.
آیه مورد بحث در توصيف
قیامت است كه حوادث هولانگيز و دهشتزاى آن هر
انسان مؤمنى را عميقا در
فکر فرومىبرد. به هنگامى كه انسان در تنگناهاى سخت قرار مىگيرد احساس مىكند كه گويى قلبش دارد از جا كنده مىشود، گويى مىخواهد از حنجرهاش بيرون پرد،
عرب از اين حالت تعبير به
(بَلَغَتِ اَلْقُلُوبُ اَلْحَنٰاجِرَ) مىكند و شايد معادل آن در
فارسی اين باشد كه مىگوييم «
جانش به لب رسيد» وگرنه روشن است كه
قلب به معنى مركز پخش خون هرگز از جاى خود حركت نمىكند و به گلوگاه نمىرسد.
به موردی از کاربرد حَناجِر در
قرآن، اشاره میشود:
(وَ أَنذِرْهُمْ يَوْمَ الْآزِفَةِ إِذِ الْقُلُوبُ لَدَى الْحَناجِرِ كاظِمينَ ما لِلظّالِمينَ مِنْ حَميمٍ وَ لا شَفيعٍ يُطاعُ) «و آنها را از روز نزديک (روز قيامت) بترسان، هنگامى كه از شدّت وحشت دلها به گلوگاه مىرسد در حالى كه تمامى وجود آنها مملوّ از اندوه است؛ براى
ستمکاران نه دوستى وجود دارد، و نه
شفاعت كنندهاى كه شفاعتش پذيرفته شود.»
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید:
حناجر جمع حنجره به معناى سر حلق است. اين جمله
کنایه است از نهايت درجه ترس، گويا كار مردم از شدت وحشت به جايى مىرسد كه گويى دلهايشان از جاى خود كنده مىشود و تا حنجره بالا مىآيد. و كلمه كاظمين اسم فاعل از كظم است و كظم به معناى شدت اندوه است.
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله « حَناجِر »، ص ۵۹۸.