• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حَفْو (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





حَفْو (به فتح حاء و سکون فاء) و اِحْفاء (همزه مکسور و سکون حاء) از واژگان قرآن کریم به معنای مبالغه در سؤال یا مبالغه در دانستن حال شخص است.
مشتقات حَفْو که در آیات قرآن آمده عبارتند از:
فَیُحْفِکُم (به ضمه یاء، سکون حاء و کسر فاء) به معنای مبالغه کند؛
حَفِی (فتح حاء و کسر فاء) به معنای دانایی؛
حَفِیًّا (فتح حاء و کسر فاء) به معنای مهربان است.


حَفْو و اِحْفَاء به معنی مبالغه در سؤال یا مبالغه در دانستن حال شخص است.
در نهایه آمده که زنی به محضر آن حضرت آمد: «فَسَاَلَهَا فَاَحْفَی‌ وَ قَالَ اِنَّهَا کَانَتْ تَاْتِینَا زَمَنَ خَدِیجَةَ» حضرت از او به طور تفصیل احوال‌پرسی کرد و فرمود: او در زمان خدیجه (سلام‌الله‌علیها) به منزل ما می‌آمد.


به مواردی از حَفْو که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - فَیُحْفِکُم (آیه ۳۷ سوره محمد)

(وَ لا یَسْئَلْکُمْ اَمْوالَکُمْ اِنْ یَسْئَلْکُمُوها فَیُحْفِکُمْ‌ تَبْخَلُوا)
«اموال شما را نمی‌خواهد و اگر بخواهد و در خواستن مبالغه کند بخل می‌ورزید و نمی‌دهید.»


۲.۲ - حَفِی (آیه ۱۸۷ سوره اعراف)

(یَسْئَلُونَکَ کَاَنَّکَ‌ حَفِیٌ‌ عَنْها قُلْ اِنَّما عِلْمُها عِنْدَ اللَّهِ‌)
«از تو از قیامت می‌پرسند گویا به آن دانایی، بگو علم آن پیش پروردگار من است‌.»
(عَنْها) به‌ (یَسْئَلُونَکَ) متعلّق است و تقدیر چنین است: (یَسْئَلُونَکَ عَنْهَا کَاَنَّکَ حَفِیٌّ) طبرسی گوید: حفی به معنی عالم است یعنی آن‌قدر سؤال کرده تا دانسته است.


۲.۳ - حَفِیًّا (آیه ۴۷ سوره مریم)

(قالَ سَلامٌ عَلَیْکَ سَاَسْتَغْفِرُ لَکَ رَبِّی اِنَّهُ کانَ بِی‌ حَفِیًّا)
«گفت: سلام بر تو حتما از پروردگارم برای تو آمرزش می‌خواهم که او به من مهربان است.»
طبرسی «حفیّ» را مهربان معنی کرده است و گوید: حفیّ آن است که در سؤال مبالغه کند و نیز کسی است که در عطا کردن نعمت‌ها لطف کند.
اصل باب به معنی آخر رساندن (مبالغه) است؛ گویی «تَحَفَّیْتُ‌ بِهِ اَیْ بَالَغْتُ فِی اِکْرَامِهِ» در نهایه هست: «اَحْفَی‌ فلانٌ بصاحبه و حَفِیَ‌ بِهِ و تَحَفَّی‌: ‌ای بالغ فی برّه و السئوال عن حاله.»



۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۲، ص۱۵۷.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دار القلم، ص۲۴۵.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۱، ص۱۰۳.    
۴. ابن اثیر، مجدالدین، النهایه فی غریب الحدیث والاثر،ج۱، ص۴۰۹.    
۵. محمد/سوره۴۷، آیه۳۷.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۳۷۴.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۲۴۹.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۳، ص۹۴.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۱۶۳.    
۱۰. اعراف/سوره۷، آیه۱۸۷.    
۱۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۸، ص۴۸۳.    
۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۸، ص۳۷۱.    
۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۰، ص۱۳۰.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۷۷۸.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۷۷۸.    
۱۶. مریم/سوره۱۹، آیه۴۷.    
۱۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۷۸.    
۱۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۵۹.    
۱۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۵، ص۱۷۵.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۷۹۸.    
۲۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۷۹۸.    
۲۲. ابن اثیر، مجدالدین، النهایه فی غریب الحدیث والاثر، ج۱، ص۴۰۹.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «حفو»، ج۲، ص۱۵۷.    






جعبه ابزار