حَشْو (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حَشْو (به فتح حاء و سکون شین و واو) از
واژگان نهجالبلاغه، به معنای پر کردن است.
«حشا الوسادة بالقطن: ملاها».
حشو به معنی فضول الکلام و بیفایده نیز آید.
از این مادّه دو مورد در
نهجالبلاغه آمده است.
حَشْو به معنای پرکردن است، همچنین به معنای بیفائده نیز میآید.
به برخی از مواردی که در نهجالبلاغه به کار رفته است، اشاره میشود:
امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) در رابطه با
ملائکه فرموده:
«وَمَلاََ بهِمْ فُرُوجَ فِجَاجِهَا، وَحَشَا بِهِمْ فُتُوقَ أَجْوَائِهَا» «
خداوند برای
اسکان آسمانهایش،
خلق عجیبی از ملائکهاش آفرید راههای آنها و شکافهای جوّهای آنها را با ملائکه پر کرد.»
(شرحهای خطبه:
)
امام علی (علیهالسّلام) همچنین درباره
قضاوت جور فرموده:
«فَإِنْ نَزَلَتْ بِهِ إِحْدَى المُبْهَمَاتِ هَيَّأَ لَهَا حَشْواً رَثّاً مِنْ رَأْيِهِ، ثُمَّ قَطَعَ بِهِ» «چون یکی از مشکلات به او روی آورد چیزی زاید و بیفایده و پوسیدهای از
رأی خویش برای آن آماده کرده و با آن
حکم میکند.»
(شرحهای خطبه:
)
از این مادّه دو مورد در نهجالبلاغه آمده است.
بنابی، سید علی اکبر، مفردات نهجالبلاغه، برگرفته از مقاله «حشو»، ج۱، ص۲۸۰.