حَشّ (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حَشش و
حَشّ (به فتح حاء و تشدید شین) از
واژگان نهجالبلاغه، به معنای افروختن آتش است.
«
حَشّ النار: اوقدها».
«
حشّاش» جمع حاشّ به معنای افروزنده است.
حشاشات جمع حشاشه و حشاش به معنی بقیّه
روح در
مریض و
مجروح است.
از این ماده فقط دو مورد در
نهجالبلاغه آمده است.
حَشّ به معنای افروختن
آتش است.
به برخی از مواردی که در نهج البلاغه بهکار رفته است، اشاره میشود:
امام علی (علیهالسّلام) خطاب به
خوارج فرموده:
«لَبِئْس حُشَّاشُ نارِ الْحَرْبِ أَنْتُمْ أُفٍّ لَكُمْ لَقَدْ لَقِيتُ مِنْكُمْ بَرْحاً يَوْماً أُنَادِيكُمْ وَيَوْماً أُنَاجِيكُمْ، فَلاَ أحْرارُ صِدْق عِنْدَ النِّدَاءِ وَلاَ إِخْوَانُ ثِقَة عِنْدَ النَّجَاءِ» «چه بد آتشافروز جنگید شما، افّ بر شما، جز شرّ از شما ندیدم، روزی با صدای بلند ندایتان میکنم و روزی با
نجوی با شما سخن میگویم، نه آزادگان راستید به هنگام
ندا و نه برادران مطمئنّید در وقت
نجوی»
(شرحهای خطبه:
)
حضرت در جواب
معاویه نیز مینویسد:
«وَأَمَّا قَوْلُكَ إِنَّ الْحَرْبَ قَدْ أَكَلَتِ الْعَرَبَ إِلاَّ حُشَاشَاتِ أَنْفُس بَقِيَتْ، فَمَنْ أَكَلَهُ الْحَقُّ فَإِلَى الْجَنَّةِ، مَنْ أَكَلَهُ الْبَاطِلُ فَإِلَى النّارِ» «اما اینکه نوشتهای: جنگ،
عرب را به کام خود فرو برد مگر بقیّههائی که مانده است، بدان آنکه
حق او را خورده مسیرش
بهشت است و آنکه
باطل او را خورده به
آتش رفته است.»
(شرحهای نامه:
)
از این ماده فقط دو مورد در نهجالبلاغه آمده است.
•
قرشی بنابی، سید علی اکبر، مفردات نهجالبلاغه، برگرفته از مقاله «حشش»، ج۱، ص۲۷۹.