حَتّ (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حَتّ (به فتح حاء) از
واژگان نهج البلاغه به معنای
ساقط شدن و
ساقط کردن است.
مشتق آن عبارت است از:
اِنْحِتات (به کسر الف و سکون نون و کسر حاء) به معنای ریختن و پراکنده شدن.
حضرت علی (علیهالسلام) در رابطه با
بیمار شدن یکی از اصحاب،
نماز و
طاووس از این واژه استفاده نموده است.
این واژه سه بار در
نهج البلاغه آمده است.
حَتّ به معنای
ساقط شدن و
ساقط کردن آمده است.
این واژه بهصورت لازم و متعدی هر دو آمده است.
اِنْحِتات به معنای ریختن و پراکنده شدن است.
مواردی که در نهجالبلاغه استفاده شده به شرح ذیل است:
امام (صلواتاللهعلیه) در رابطه با یکی از یاران خود که مریض شده بود فرموده است:
خداوند این مرض را سبب ریختن
گناهان تو گرداند، مرض خودش اجری ندارد، (اجر در عمل است).
«وَ لكِنَّهُ يَحُطُّ السَّيِّئاتِ، وَ يَحُتُّها حَتَّ الاْوْراقِ» «و لیکن مرض گناهان را میریزد، آنها را مانند برگ درختان میریزد.»
همچنین درباره نماز فرمودهاند:
«وَ إِنَّها لَتَحُتُّ الذُّنوبَ حَتَّ الْوَرَقِ، وَ تُطْلِقُها إِطْلاقَ الرِّبَق» «نماز گناهان را میریزد مانند ریزش برگ و آنها را باز میکند، مانند باز کردن از بندها.»
واژهی «حتّ» اول
متعدّی و دوم
لازم است.
واژهی «الریق»
ریسمانی است که دستگیرهها را در آن کنند، گویی گناهان در گردن
انسان است. نماز آنها را باز کرده و رها میکند «ربق» جمع ربقه است.
درباره طاووس، میفرماید:
«وَ يَنْبُتُ تِباعاً، فَيَنْحَتُّ مِنْ قَصَبِهِ انْحِتاتَ أَوْراقِ الاَْغْصانِ، ثُمَّ يَتَلاحَقُ نامياً حَتّى يَعودَ كَهَيْئَتِهِ قَبْلَ سُقوطِهِ، لا يُخالِفُ سالِفَ أَلْوانِهِ» «و چنان قرار داد که بتوانند در نزدیکی زمین به پرواز در آیند و با لطافت قدرت و دقت صنعتش با رنگهای مختلف آنها را به زیبایی رنگ آمیزی کرده است.»
این واژه سه بار در نهج البلاغه آمده است.
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «حتّ»، ص۲۴۸.