حضرت صالح (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حضرت صالح:
(ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا) حضرت صالح: يكى از پيامبران بزرگ الهى است.
در ميان قوم «
ثمود» كه در يک منطقه كوهستانى ميان حجاز و شام زندگى مىكردند به پيامبرى برخاست.
به موردی از کاربرد
حضرت صالح در
قرآن، اشاره میشود:
(وَ إِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ قَدْ جَاءتْكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ هَذِهِ نَاقَةُ اللّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللّهِ وَ لاَ تَمَسُّوهَا بِسُوَءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ) (و به سوى قوم ثمود، برادرشان صالح را فرستاديم؛ گفت: «اى قوم من! تنها
خدا را بپرستيد، كه جز او، معبودى براى شما نيست. دليل روشنى از طرف
پروردگارتان براى شما آمده: اين «
ناقه» الهى براى شما نشانهاى است؛ بگذاريد در
زمین خدا به چرا مشغول شود و هيچ گونه آزارى به آن نرسانيد، كه
عذاب دردناكى شما را خواهد گرفت!)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: ثمود يكى از امتهاى قديمى عرب بوده كه در سرزمين
یمن در احقاف مىزيستهاند و
خداوند متعال شخصى از خود آنان را به نام صالح در ميانشان مبعوث نمود.
صالح (علیهالسلام) قوم خود را كه مانند قوم
نوح (علیهالسلام) و
هود (علیهالسلام) مردمى بتپرست بودند به
دین توحید دعوت نمود.
صالح همانند ساير پيامبران، نخستين گام را در راه هدايت آنها از مسئله
توحید و يكتاپرستى برداشت و آنها را به پرستش خداوند يكتا دعوت كرد، ولى جمعيت اشراف و ثروتمندان خوشظاهر و بدباطن كه از آنها تعبير به «ملاء» (چشم پر كن) شده است، سررشته مخالفت با اين پيامبر بزرگ الهى را به دست گرفتند و به خاطر قدرت و ثروت ظاهريشان هميشه در جامعه پيشوا و الگوى مردم بودند و چنين مىپنداشتند كه مردم از آنها پيروى خواهند كرد، ولى به زودى به اشتباه خود پى بردند و متوجه شدند كه مردم در پرتو
ایمان به خدا، شخصيت تازهاى يافته و از استقلال فكرى و نيروى اراده بهرهمند شدهاند هنگامى كه ثروتمندان متكبر از ايجاد تزلزل در پايههاى ايمان تودههاى مردم با ايمان مأيوس شدند تصميم به نابود كردن «ناقه» كه
معجزه صالح محسوب مىشد گرفتند و قبل از هر چيز آن را پى كردند و كشتند و از فرمان خدا سر برتافتند. درباره شرح ماجراى صالح و سرانجام قوم ثمود به مادّه «ثمد» مراجعه فرماييد.
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «حضرت صالح»، ج۲، ص۶۲۳.