حضرت ایوب در قرآن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ایّوب (علیهالسلام)، پیامبری بزرگ و الگوی صبر و
استقامت بودهاست.
ایّوب نامی است
عبری که ایبوب و یوباب نیز خوانده شدهاست.
برخی آن را به
احتمال برگرفته از ریشه عبری ایبوب به معنای
گریه یا از ایبت به معنای
ندبه ندانستهاند
. برخی شارحان
تورات آن را در اصل
عربی و ترجمه شده به عبری دانسته و گفتهاند:این واژه به آیب در عربی بهمعنای بازگشت کننده به سوی
خدا نزدیک است.
این معنا با
وصف «اوّاب» که برای ایوب در آیه ۳۴ آمده، سازگار است.
برخی دیگر آن را برگرفته از آبَ یَؤوب و به معنای کسی میدانند که سلامتی و
مال و
خانواده خود را بازیافتهاست.
نسب ایوب مورد اختلاف است. مشهور نسب شناسان جدّ ششم وی را
ابراهیم (علیهالسلام) دانستهاند
، درصورتی که ضمیر «ذُرِّیَّتِهِ» در آیه ۸۴
سوره انعام :«ومِن ذُرِّیَّتِهِ داوودَ وسُلَیمنَ واَیّوبَ» به ابراهیم بازگردانده شود این نظر به واقع نزدیکتر است
.
اما بر اساس گفته برخی که
پدر ایوب را از مؤمنان به ابراهیم و مادرش را از فرزندان
لوط دانستهاند
وی از معاصران حضرت ابراهیم است. نه از نوادگان ندیده او. البته این با دیدگاه مشهور که جدّ ششم وی را ابراهیم دانستهاند مخالف است. درباره زمان زیست ایّوب احتمالهایی از جمله معاصر بودن با
موسی ،
یعقوب ،
سلیمان و
یوسف وجود دارد.
با توجه به اینکه بیشتر مورخان و
مفسران ایوب را از طریق
عیص بن
اسحاق ، به ابراهیم منسوب میدانند، وی از پیامبران
بنیاسرائیل نیست، زیرا آنان فرزندان یعقوب، برادر عیص بودند.
برخی ایوب را از پیامبران
اولوا العزم دانسته و معتقدند که وی از پیامبرانی است که افزون بر
نبوت ، مقام پادشاهی نیز داشتهاست و آمدن نام وی در کنار
داود و
سلیمان را شاهد بر آن دانستهاند، چنانکه برخی متون تفسیری و تاریخی نیز وی را از پادشاهان
روم دانستهاست.
کتاب مقدس نیز در سِفْر ایوب به تفصیل سرگذشت ایوب را آورده. امّا به نبوت وی اشارهای نکردهاست.
نام ایوب (علیهالسلام) ۴ بار در
قرآن آمدهاست:در
سوره نساء ۱۶۳
و انعام۸۴ ۹۰
نام وی در ردیف پیامبران دیگر ذکر و به مقام نبوت و بعضی صفات برجسته او
تصریح شده است. در
سوره انبیاء ۸۳ ۸۴
اجابت دعای او دربرطرف شدن سختی و مصیبتهایش و در
سوره ص ۴۱ ۴۴
با
تفصیل بیشتری مشکلات آن حضرت، پایان یافتن آن و رویآوردن نعمتهای
الهی به وی بیان شدهاست.
آیات مربوط به ایوب، گرفتار شدن وی به
درد و رنج را به صراحت گزارش میکند. اما به چگونگی و سبب آن هیچ اشارهای ندارد:«و اَیّوبَ اِذ نادی رَبَّهُ اَنّی مَسَّنِیَ الضُّرُّ و اَنتَ اَرحَمُ الرّاحِمین»
همچنین از آیه ۴۳ ص
برمیآید که خانواده و فرزندانش نیز از بین رفته بودند:«وَ وَهَبنا لَهُ اَهلَهُ وَ...». این در حالی است که انبوهی از روایات و گزارشهای تاریخی در این باره وجود دارد که در این میان دستهای به
افراط گراییده و گزارش کردهاند که ایوب (علیهالسلام) به مَرضی مبتلا شد که
مردم و اطرافیان به جز همسرش وی را ترک کردند. همه اعضای
بدن ، جز
قلب او به بیماری
جزام دچار شد.
مردم از حالت او دچار
وحشت و
تنفر شده و وی را در مزبلهای در بیرون شهر جای دادند.
برخی نیز آن را از نوع روماتیسم و دردهای مفصلی دانستهاند.
مدت درد و رنج وی نیز ۷ یا ۱۸
سال گفته شدهاست.
درباره سبب گرفتاری و بیماری ایوب نیز مطالبی گفته شده که با چالش جدی روبهروست. گاهی سبب آن را پناه بردن ایوب به
فرعون بر اثر قحطی در سرزمین
شام گفتهاند و اینکه در حضور فرعون به اعمال او
اعتراض نکردهاست.
این افراد برآناند که آیه ۴۱ ص
:«واذکُر عَبدَنا اَیّوبَ اِذ نادی رَبَّهُ اَنّی مَسَّنِیَالشَّیطنُ بِنُصب و عَذاب» تأیید بر این است که او مرتکب گناه ترک
امر به معروف و نهی از منکر شده. زیرا
عذاب ، جزای
گناه است.
گاهی هم یاری نکردن مظلومی که از وی یاری جسته بود یا مغرور شدن وی به مال فراوان را سبب گرفتاریش گفتهاند
.
اما افزون بر
معتزله دانشمندان و مفسران
شیعه نیز این دسته گزارشها را برنتابیده و آن را بر گرفته از
تورات و
اسرائیلیات دانستهاند که ازطریق
وهببن منبه و
کعب الاحبار به منابع اسلامی وارد شدهاست.
چالش یاد شده براین دیدگاه کلامی استوار است که انبیا چون مرجع و هدایتگر مردماند، هرگز به بیماری نفرتانگیز دچار نمیشوند
و نیز پناه بردن به فرعون، یاری نکردن
مظلوم ،
غرور و ترک امربهمعروف و نهی از منکر با
عصمت آنان سازگار نیست، هرچند برخی در توجیه گزارشهای یاد شده، بیماری ایوب را مربوط به پیش از نبوّت وی دانستهاند.
از سویی هیچ دلیلی هم وجود ندارد که بیماری و گرفتاریهای ایوب پیامد گناه او باشد و واژه «عذاب» در آیه ۴۱ ص
:«اَنّی مَسَّنِیَ الشَّیطنُ بِنُصب و عَذاب» نیز به معنای
مجازات نیست، بلکه به معنای درد و رنج و
ضرر است، برخلاف واژه «
عقاب » که همواره به معنای مجازات است.
احادیث اسلامی نیز گزارشهای یادشده را رد میکند. در روایتی از
امام صادق (علیهالسلام) ساحت انبیا منزه از گناه دانسته و ابتلای ایوب به بوی بد، کریه شدن چهره، جاری شدن
خون و چرکابه از بدن و تنفر مردم از وی
نفی شدهاست.
براساس این روایت دوری مردم از وی به سبب
فقر و ناتوانی ظاهریش بود.
دیگر موضوع مورد چالش در قصه ایوب رابطه
شیطان با مصیبتهای اوست. قرآن به صراحت شکوه ایوب به خدا از آسیب شیطان را گزارش میکند:«اَنّی مَسَّنِیَ الشَّیطنُ بِنُصب و عَذاب».
بر اساس گزارشهای تاریخی همه مصیبتهای ایوب به وسیله شیطان بود. خداوند شیطان را بر مال، فرزندان و جسم ایوب مسلط ساخت تا
صبر و پایداری وی را به شیطان نشان دهد.
گرچه برخی در تفسیر این آیه اعطای چنین سلطه و قدرتی را به شیطان از سوی خداوند دور از حقیقت ندانستهاند
. اما نظری که بر پایه مبانی اعتقادی و روایات
ائمه (علیهمالسلام) بیشتر مورد توجه و تأکید مفسران و متکلمان شیعه قرار گرفتهاست مقصود از مسّ شیطان را
وسوسه او میداند.
یعنی شیطان، هنگام گرفتاری و
بیماری ایوب، از یک سو او را به بیصبری و جزع و از سوی دیگر مردم و اطرافیان را به ترک او فرامیخواند.
این دیدگاه برخلاف دیدگاه نخست با قرآن که شیطان را فاقد سلطه یادشده بر انسان و تنها وسوسهگر میخواند سازگار است:
«... و ما کانَ لِیَ عَلَیکُم مِن سُلطن اِلاّ اَن دَعَوتُکُم فَاستَجَبتُم لی فَلاتَلومونی ولوموا اَنفُسَکُم...».
درباره سبب ابتلای ایوب نیز گفتهاند:
حسد ابلیس به شکرگزاری وی بر نعمتهای فراوانی بود که پروردگار به او عطا کرده بود.
ابلیس به خداوند عرض کرد که اگر
نعمت را از ایوب بگیری دیگر شکرگزار نخواهد بود و خداوند مال و فرزندان و سلامتی را از او ستاند و با وجود این از شکرگزاری ایوب کاسته نشد و وی در همه مراحل آزمون
الهی، صبر کرد.
در روایتی امامصادق (علیهالسلام) سبب ابتلای وی را به گونهای دیگر بیان کرده و آن اینکه
خداوند ایوب را به بلایی بزرگ گرفتار کرد تا مردم از دیدن وضع او
عبرت گیرند و هیچ گاه ضعیف، فقیر و
مریض را
تحقیر نکنند و بدانند که ممکن است خداوند ضعیف را قوی، تهیدست را توانگر و بیمار را بهبودی ببخشد و نیز هرکس را بخواهد بیمار میکند، گرچه
پیامبر باشد.
در اینکه چگونه مقام صبر ایوب (علیهالسلام) با شکوهای که از حال خویش کرده سازگار است، مفسران
به تفصیل به توجیه آن پرداخته و گفتهاند:ایوب شکوه نکرد، بلکه
دعا کرد. خدا هم خواسته او را اجابت کرد:«فَاستَجَبنا لَهُ فَکَشَفنا مابِهِ مِن ضُرّ»،
افزون بر آن،
شکایت به خدا با صبر منافاتی ندارد، همان گونه که حضرت
یعقوب (علیهالسلام) در فراق
یوسف (علیهالسلام) گفت:«اِنَّما اَشکوا بَثّی وحُزنی اِلَی اللّهِ = من غمواندوهم را تنها بهخدامیگویم و شکایت نزد او میبرم».
برخی نیز نه تنها آنرا موجّه بلکه لازم دانسته و گفتهاند:اگر کسی بر بلا صبر کند و رفع آن را از خداوند نخواهد نوعی مقاومت در برابر قهر
الهی از خود نشان دادهاست.
پس از آنکه ایوب (علیهالسلام) از آزمون دشوار
الهی سربلند بیرون آمد خداوند به او دستور داد پایش را بر
زمین بکوبد تا
چشمه آبی خنک بجوشد که هم برای شست و شوی تنش مفید و هم برای نوشیدن گوارا باشد:«اُرکُض بِرِجلِکَ هذا مُغتَسَلٌ بارِدٌ و شَراب».
مکان چشمه را در سرزمین
بیت المقدس ، سه میلی شهر «
نوی » حد فاصل
دمشق و
طبریه در نواحی
جولان دانستهاند.
گفته شده:دو چشمه برای ایوب (علیهالسلام) جوشیده که از یکی آشامید و در دیگری خود را شستوشو داد.
پس از آن، خداوند همه بیماریهایش را
شفا داد، آنگاه فرزندانی که مرده یا بر اثر بیماری طولانی ایوب او را رها کرده بودند
به گردش جمع شدند:«وءاتَینهُ اَهلَهُ و مِثلَهُم مَعَهُم»،
«و وهَبنا لَهُ اَهلَهُ ومِثلَهُم مَعَهُم».
گفتهاند:مراد از «ومِثلَهُم مَعَهُم» افرادی از خانواده ایوباند که قبل از ایام بلا مرده بودند.
اقوال دیگری نیز در
تفسیر این جمله وجود دارد.
قرآن کریم هدف از بازگشت این مواهب را
رحمت الهی بر او و یادآوری به «عابدان و خردورزان» میداند:«رَحمَةً مِن عِندِنا و ذِکری لِلعبِدین»،
«رَحمَةً مِنّا وذِکری لاِولِی الاَلبب».
خداوند ایوب (علیهالسلام) را به سه
صفت مهم:مقام
عبودیت ، صبر و
استقامت ، و بازگشت پیاپی به سوی خدا وصف کردهاست:«اِنّا وجَدنهُ صابِرًا نِعمَ العَبدُ اِنَّهُ اَوّاب»
و تنها
ایوب و
سلیمان را
«نعم العبد» خوانده، زیرا در حال نعمت شکرگزار بودند.
ایّوب (علیهالسلام) از سلسله پیامبران ابراهیمی است، زیرا از
ذریّه آن حضرت و از نیکوکاران است:«و مِن ذُرِّیَّتِهِ داوودَ وسُلَیمنَ واَیّوبَ و یوسُفَ وموسی وهرونَ و کَذلِکَ نَجزِی المُحسِنین»
و او از
هدایت ویژه الهی که رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) مأموریت یافت از آن پیروی کند بر خوردار شدهاست:«اُولئِکَ الَّذینَ
هَدَی اللّهُ فَبِهُدهُمُ اقتَدِهُ»
و از پیامبرانی است که قرآن از
وحی به آنان بهطور
ویژه سخن گفتهاست:«اِنّا اَوحَینا اِلَیکَ کَمااَوحَینا اِلی نوح والنَّبِیّینَ مِن بَعدِهِ واَوحَینا اِلی اِبرهیمَ واِسمعِیلَ واِسحقَ ویَعقوبَ والاَسباطِ وعِیسی و اَیّوبَ...».
در قرآن هیچ نامی از
همسر ایوب برده نشده. اما در تفسیر آیه ۴۴ ص
:«وخُذ بِیَدِکَ ضِغثًا فَاضرِب بِهِ ولاتَحنَث...» نقلها و گفتههای بسیاری در باره همسر ایوب در
تاریخ بهجای ماندهاست که نمیتوان همه آنها را پذیرفت. وی تنها کسی از اهل و اطرافیانش بود که ایّوب را ترک نکرد، بلکه در همه سختیها و هنگام درد و رنج و مصیبت همگام با همسرش صبر کرد. در این باره گفتهاند:همسر ایوب برای تأمین هزینه زندگی و غذای ایوب دستهای از موی زیبای خود را به شخصی داد که آن
ابلیس بود و چون ایوب از ماجرا باخبر شد او را سرزنش و
سوگند یاد کرد که اگر بهبودی بیابد ۱۰۰
تازیانه به او بزند و پس از بهبودی، خداوند به او فرمود:برای آنکه سوگند خود را رعایت کرده باشد دستهای از
گیاه یا خوشه گندم را بگیرد و یک بار به او بزند. علتهای دیگری نیز برای سوگند او گفتهاند. از جمله اینکه چون دوران مصیبت و سختیها به طول انجامید همسرش قدری بیصبری کرد و ایوب از آن ناراحت و دل آزرده شد
. امّا هیچیک از این مطالب
مستند نیست.
به نقل تورات پس از آنکه خداوند ثروت و فرزندان ایوب را به وی باز گرداند ۱۴۰ سال زندگی کرد و با ۴ نسل بعد از خود زیست.
عمر او را جمعاً ۲۰۰ سال دانستهاند.
وی در کنار همان چشمهای که با شست و شوی بدنش در آن بهبودی یافته بود مدفون شد.
آثار البلاد و اخبار العباد. الابتلاء و اثره فی حیات المؤمنین. الاسرائیلیات والموضوعات فی کتب التفسیر. الاعلام. اعلام قرآن. بحارالانوار. البدایة و النهایه. تاریخالامم و الملوک، طبری. التبیان فی تفسیر القرآن. التحقیق فی کلمات القرآن الکریم. تفسیر القمی. التفسیر الکبیر. تفسیر نمونه. تفسیر مبهمات القرآن. تنزیه الانبیاء. جامع البیان عن تأویل آی القرآن. الجامع لاحکام القرآن، قرطبی. الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور. رحمة منالرحمن فی تفسیر و اشارات القرآن. روض الجنان و روح الجنان. الطبقات الکبری. عرائس المجالس فی قصص الانبیاء. عصمة الانبیاء. علل الشرایع. قاموس الکتاب المقدس. قصص الانبیاء، نجار. قصص قرآن مجید. الکامل فی التاریخ. کتاب الخصال. کتاب مقدس. الکشاف. کشف الاسرار و عدة الابرار. مجمع البیان فی تفسیر القرآن. المحبر. مروجالذهب و معادن الجوهر. المعرب منالکلام الاعجمی. المیزان فی تفسیرالقرآن. نهایةالارب فی فنون الادب. واژههای دخیل در قرآن مجید.
دائرة المعارف قرآن کریم جلد۴، برگرفته از مقاله «ایّوب(علیه السلام)».