حسودان (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حسد به معنای آرزو کردن زوال
نعمت از کسی است که استحقاق آن را دارد. لازم است هماره
انسان از
دوستی با حسودان اجتناب کند، از
شر آنان به
خداوند پناه ببرد، چرا که همه انسانها حتی
پیامبران در معرض
حسادت و بدخواهی حسودان قرار دارند.
اجتناب از
دوستی، با حسودان و بدخواهان امری لازم و ضروری است.
ودوا لو تکفرون کما کفروا فتکونون سواء فلا تتخذوا منهم اولیاء..
«آنان
آرزو می کنند که شما هم مانند ایشان
کافر شوید، و مساوی یکدیگر باشید. بنا بر این، از آنها دوستانی انتخاب نکنید، مگر اینکه (
توبه کنند، و) در راه خدا
هجرت نمایند. هر گاه از این کار سر باز زنند، (و به اقدام بر ضد شما ادامه دهند،) هر جا آنها را یافتید،
اسیر کنید! و (در صورت احساس خطر) به
قتل برسانید! و از میان آنها،
دوست و یار و یاوری اختیار نکنید!»
این
آیه شریفه به منزله بیان است برای جمله: "و الله ارکسهم بما کسبوا ا تریدون ان تهدوا من اضل الله" و معنای آن این است که چگونه می خواهید آنان را که خدای تعالی گمراهشان کرده،
هدایت کنید؟ و حال آنکه علاوه بر اینکه خدا گمراهشان کرده و شما نمی توانید آنان را هدایت کنید، آنها می خواهند شما را به طرف خود بکشند، دوست دارند شما و ایشان در
کفر مساوی باشید سپس
مسلمانان را
نهی می کند از اینکه با کفار دوستی کنند، مگر آنکه آن کفار دست از کفر برداشته به سوی
اسلام هجرت کنند.
لازم است
انسان، از شر حسودان، هنگام تلاشهای حسادت آمیز آنان، به
خدا پناه ببرد.
قل اعوذ برب الفلق• ومن شر حاسد اذا حسد.
«بگو: پناه می برم به
پروردگار سپیده صبح، • .... . • و از شر هر حسودی هنگامی که
حسد می ورزد!»
حسودان، از بدترین مخلوقات هستند.
قل اعوذ برب الفلق• من شر ما خلق• ومن شر حاسد اذا حسد.
«بگو: پناه می برم به پروردگار سپیده صبح، • از شر تمام آنچه آفریده است. • .... . • و از شر هر حسودی هنگامی که حسد می ورزد!»
در آخرین آیه این سوره می فرماید: و از شر هر حسودی هنگامی که حسد می ورزد (و من شر حاسد اذا حسد).
این آیه نشان می دهد که حسد از بدترین و زشتترین
صفات رذیله است، چرا که
قرآن آن را در ردیف کارهای
حیوانات درنده و مارهای گزنده، و
شیاطین وسوسه گر قرار داده است.
پناه بردن به خداوند و به
زبان جاری ساختن
استعاذه به
درگاه او، زمینه ساز دور ماندن از آسیبهای حسودان است.
قل اعوذ برب الفلق• ومن شر حاسد اذا حسد.
«بگو: پناه می برم به پروردگار سپیده صبح، • ..... • و از شر هر حسودی هنگامی که حسد می ورزد!»
خداوند، بر بی اثر کردن تلاشهای عملی حسودان توانا است.
قل اعوذ برب الفلق• ومن شر حاسد اذا حسد.
«بگو: پناه می برم به پروردگار سپیده صبح، • ..... • و از شر هر حسودی هنگامی که حسد می ورزد!»
تلاش در جهت آرام نمودن
خشم و
حسادت برافروخته حسودان، در رویارویی با آنان لازم است.
واتل علیهم نبا ابنی ءادم بالحق اذ قربا قربانـا فتقبل من احدهما ولم یتقبل من الاخر قال لاقتلنک قال انما یتقبل الله من المتقین• لـئن بسطت الی یدک لتقتلنی ما انا بباسط یدی الیک لاقتلک انی اخاف الله رب العــلمین.
«و داستان دو
فرزند آدم را بحق بر آنها بخوان: هنگامی که هر کدام، کاری برای تقرب (به پروردگار) انجام دادند اما از یکی پذیرفته شد، و از دیگری پذیرفته نشد (برادری که عملش مردود شده بود، به
برادر دیگر) گفت: به خدا
سوگند تو را خواهم کشت! (برادر دیگر) گفت: (من چه گناهی دارم؟ زیرا) خدا، تنها از
پرهیزگاران می پذیرد! • اگر تو برای کشتن من، دست دراز کنی، من هرگز به قتل تو دست نمی گشایم، چون از پروردگار جهانیان می ترسم!»
هابیل و
قابیل فرزندان
آدم (علیهالسّلام) هر کدام کاری برای
تقرب به پروردگار انجام دادند، اما از یکی پذیرفته شد و از دیگر پذیرفته نشد. (اذ قربا قربانا فتقبل من احدهما و لم یتقبل من الآخر).
و همین موضوع سبب شد برادری که عملش قبول نشده بود (از روی حسد و خشم) دیگری را
تهدید بقتل کند، و سوگند یاد نماید که تو را خواهم کشت"! (قال لاقتلنک) اما برادر دوم او را
نصیحت کرد و گفت اگر چنین
جریانی پیش آمده
گناه من نیست بلکه ایراد متوجه خود تو است که عملت با
تقوا و
پرهیزگاری همراه نبوده است و خدا تنها از
پرهیزگاران میپذیرد. (از عمل برادر دوم استفاده میشود که در رویارویی با حسود، باید تلاش شود تا او را آرام کرد.)
پیامبر (صلی الله علیه وآله)، در معرض حسادت و شرآفرینی برخی حسودان بود.
قل اعوذ برب الفلق• ومن شر حاسد اذا حسد.
«بگو: پناه می برم به پروردگار سپیده صبح، • ..... • و از شر هر حسودی هنگامی که حسد می ورزد!»
توجه به
قدرت خدا، زمینه
عفو و گذشت از حسودان و بدخواهان است.
ود کثیر من اهل الکتـب لو یردونکم من بعدایمـنکم کفارا حسدا من عند انفسهم من بعد ما تبین لهم الحق فاعفوا واصفحوا حتی یاتی الله بامره..
«بسیاری از
اهل کتاب، از روی حسد- که در وجود آنها ریشه دوانده- آرزو می کردند شما را بعد از اسلام و
ایمان، به حال کفر باز گردانند با اینکه حق برای آنها کاملا روشن شده است. شما آنها را عفو کنید و گذشت نمایید تا خداوند فرمان خودش (فرمان
جهاد) را بفرستد خداوند بر هر چیزی تواناست.»
در اینجا قرآن به
مسلمانان دستور می دهد که در برابر این تلاشهای انحرافی و ویرانگر شما آنها را عفو کنید و گذشت نمائید تا خدا فرمان خودش را بفرستد چرا که خداوند بر هر چیزی توانا است (فاعفوا و اصفحوا حتی یاتی الله بامره ان الله علی کل شی ء قدیر).
این در واقع یک دستور تاکتیکی است که به مسلمانان داده شده که در برابر فشار شدید
دشمن در آن شرائط خاص از سلاح عفو و گذشت استفاده کنند و به ساختن خویشتن و جامعه اسلامی بپردازند و در انتظار فرمان خدا باشند.
خداوند، به حسودان کفرپیشه خشم میکند.
بئسما اشتروا به انفسهم ان یکفروا بما انزل الله بغیـا ان ینزل الله من فضله علی من یشاء من عباده فباءو بغضب علی غضب وللکـفرین عذاب مهین.
«ولی آنها در مقابل بهای بدی، خود را فروختند که به ناروا، به آیاتی که خدا فرستاده بود، کافر شدند. و معترض بودند، چرا خداوند به
فضل خویش، بر هر کس از بندگانش بخواهد،
آیات خود را نازل می کند؟! از این رو به خشمی بعد از خشمی (از سوی خدا) گرفتار شدند. و برای کافران مجازاتی خوارکننده است.»
عذاب خوارکننده، کیفر حسودان کفرپیشه است.
بئسما اشتروا به انفسهم ان یکفروا بما انزل الله بغیـا ان ینزل الله من فضله علی من یشاء من عباده فباءو بغضب علی غضب وللکـفرین عذاب مهین.
و للکافرین عذاب مهین... - و برای کافرین عذاب خوارکنندهای است.
برای آنهایی که پیامبری
محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را
انکار نمودند عذاب خوارکنندهای یا در
دنیا و یا در
آخرت وجود دارد، و «مهین» چیزی است که صاحبش را خوار و لباس ذلت میپوشاند، و برخی گفته اند: «مهین» چیزی است که باعزاز و اکرام انتقال پیدا نکند و گاهی «غیر مهین است» در صورتی که آن عذاب برای تخفیف باشد و پس از آن باعزاز منتقل شود پس کسی که از عذاب آتش انتقال به
بهشت پیدا کند
عذاب او «مهین» نخواهد بود.
آتش جهنم، کیفر حسودان کفرپیشه است.
ام یحسدون الناس علی ما ءاتـهم الله من فضله فقد ءاتینا ءال ابرهیم الکتـب والحکمة وءاتینـهم ملکـا عظیمـا• فمنهم من ءامن به ومنهم من صد عنه وکفی بجهنم سعیرا.
«یا اینکه نسبت به مردم (پیامبر و خاندانش)، و بر آنچه خدا از فضلش به آنان بخشیده، حسد می ورزند؟ ما به
آل ابراهیم (علیهمالسلام)، (که
یهود از خاندان او هستند نیز،) کتاب و
حکمت دادیم و
حکومت عظیمی در اختیار آنها (
پیامبران بنی اسرائیل) قرار دادیم. • ولی جمعی از آنها به آن ایمان آوردند و جمعی راه (مردم را) بر آن بستند. و شعله فروزان آتش دوزخ، برای آنها کافی است!»
«و کفی بجهنم سعیرا...» این جمله تهدید یهود به آتش جهنم است، در مقابل این که از ایمان آوردن مردم به کتاب جلوگیری کردند، و علیه
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و
مؤمنین آتش فتنه بر می افروختند.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱۰، ص۵۶۵، برگرفته از مقاله «حسودان».