حسن بن محمد الوزان الزیاتی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
«حسن بن محمد الوزان الزیاتی»،
مشهور به لئون آفریقایی، آخرین
مؤلف بزرگ جغرافیایی در قلمرو
مغرب به شمار میرود.
از
کتاب اساسی او فقط ترجمههای اروپایی به جا مانده و اصل عربی آن وجود ندارد، ولی به
احتمال قوی وجود داشته است. کشف این مؤلف به وسیله هموطنان مغربی او انجام شده و یک مراکشی معاصر در همین اواخر تحقیقی درباره او کرده است. سرگذشت زندگی او تا حدی مانند ادریسی است، ولی
اسم نامانوسش نشانه ابهامی است که درباره او وجود دارد.
وی، در اقطار عربی به حسن بن محمد بن الوزان الزیاتی شهره است، ولی در مؤلفاتی که در
اروپا به وجود آورده، یوحنا اسد غرناطی است و این معرب نام اروپایی او؛ یعنی یوحنا لئون ایبیری یا آفریقایی است. ظاهرا وی، کمی پیش از
سال ۴۹۲ ق که غرناطه به دست
مسیحیان افتاد، در این شهر متولد شد. پس از سقوط غرناطه خانواده او نیز همانند بسیاری از خانوادههای
مسلمان به
مراکش رفتند. وی در شهر فاس رشد یافت و به همین جهت فاسی نامیده شد و از سال ۱۵۱۱ م، با عموی خود در یک
سفر سیاسی همراه بود و از راه دره به تمبوکتو رفت.
او، در فنون انشایی دیوانی دست داشت و دست کم سه بار در
جنوب مراکش از طرف خاندان بنی وطاس که
حاکم فاس بود، به سفارتهای مهم گماشته شده بود. این خاندان، آخرین تیره خاندان بنی مرین است که به
تشویقفرهنگ و رونق تمدن مغرب اشتهار دارند و گزارش دقیق و مفصل شهر فاس به
قلم لئون آفریقایی مربوط به دوران آنهاست که باید آن را دوران انتقال تاریخ مراکش از
قرون وسطی به عصر جدید به شمار آورد.
وی، در اثنای سفرهای مکرر، داخل و شمال
آفریقا را نیک شناخته بود. هنوز انگیزههایی که وی را در سال ۱۵۱۵ م/ ۹۲۱ ق، به ترک مراکش و سفر در اقطار
جهان واداشت، چون دیگر مسائل مربوط به زندگی او، روشن نیست. شاید انگیزه اصلی او
حج بود و یا انگیزههای دیگری داشته است. به هر حال باید گفت که تعداد مناطقی که دیده بیسابقه بوده است، زیرا چنان که خود میگوید، به مصر، بلاد عرب،
ایران،
شام و
ارمنستان سفر کرده و بلاد تاتار را که ظاهرا منظورش منطقهای از
تبریز است، دیده است.
در
سال ۱۵۱۷ م/ ۹۲۳ ق، در
مکه و مصر حضور داشت و این سال، یکی از مراحل قاطع تاریخ این منطقه بود که سلطان سلیم عثمانی، مصر را گشود، ولی مؤلف ما خبری درباره آن نمیگوید. الوزان، در
سفر خود، به
استانبول نیز رسید که در آن موقع مورد توجه عربهایی که وطنشان مستقیم یا غیر مستقیم قلمرو نفوذ دول عثمانی شده بود.
تعیین تاریخ دقیق مسافرتهای او میسر نیست، ولی به هر حال سرانجامی غمانگیز داشت، زیرا در راه بازگشت، نزدیک
جزیره جربه، به دست دزدان دریایی
جزیره سیسیل
اسیر شد که در
حدود سال ۱۵۲۰ م، او را به ناپل و از آن جا به
رم بردند و با یک زرافه به پاپ لئوی دهم (۱۵۱۳- ۱۵۲)
هدیه کردند. مغربی، ناچار شد
مسیحی شود و نام ولینعمت خود، جووانی لئونی را بگیرد و
پاپ او را در رم و بولونیا به تدریس
زبان عربی و فعالیت علمی واداشت.
چون
زبان اسپانیولی را که تقریبا
زبان مادری او بود نیک میدانست، به کمک آن خیلی زود با محیط تازه آشنا شد و
زبان ایتالیایی و لاتینی را به خوبی فراگرفت.
از سال ۱۵۲۴ م/ ۹۳۰ ق، یک فرهنگ عربی-
عبری- لاتینی، برای پزشکی
یهودی تالیف کرد که
نسخه آن در اسکوریال موجود است. در دهم مارس سال ۱۵۲۶ م، ترجمه ایتالیایی
کتاب خود را که اصل آن را به
عربی و با عنوان «وصف افریقیا» تالیف کرده بود و مورد نظر ماست، به سر رسانید، البته به
عقیده ماسینیون اصولا متن عربی کتاب وجود نداشته و این سخن خطای محض است. به گفته او، لئون آفریقایی آن را به
زبان عربی ننوشته، بلکه یادداشتها و ملاحظات خود را به زبان ایتالیایی تدوین کرده است. شاید این، به واقع نزدیک تر باشد؛ به خصوص که خود مؤلف در متن ایتالیایی میگوید: کتاب خویش را از روی
حافظه و پس از ده
سال که یک کتاب عربی ندیده، به
قلم آورده است.
در سال ۱۵۲۷ م، کتابی جامع درباره سرگذشت سی تن از مشاهیر عرب در
فلسفه و
طب به لاتینی تالیف کرد. این کتاب، در سال ۱۶۶۴ م، به وسیله هوتینگر چاپ شد. این، نخستین
اثر قابل ملاحظهای بود که از تاریخ تکامل علوم عرب به زبان اروپایی نوشته میشد. کمی پس از آن و شاید به سال ۱۵۲۸ م،
فرار کرد و به آفریقا برگشت و مسيحىگرى را رها كرده، به دين قديم خويش بازگشت. الوزان، ظاهراً در تونس در دوران آخرين فرمانرواى بنى فحص به سال ۱۵۵۲ م، درگذشت.
وصف آفریقیا
نرم افزار جغرافیای جهان اسلام، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.