• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حسن‌ مثّنی‌

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف




حسن مُثَنّی، با شهرت حسن‌ بن حسن‌ بن علی بن ابی‌طالب، فرزند امام حسن مجتبی (علیه‌السلام) و از بزرگان علویان است.



وی ابومحمد کنیه داشت. مادرش خَوْلَه‌ بنت منظور بن زَبّان فَزاری بود. خوله پس از کشته شدن همسرش، محمد بن طلحة بن عبیداللّه، در جنگ جمل (سال ۳۶)، به همسری امام حسن (علیه‌السلام) درآمد.


یکی از کسانی که در واقعه عاشورا حماسه آفرید و در راه امام زمان خویش جانفشانی کرد و نام خود را در جرگهٔ یاران وفادار حسین (علیه‌السّلام) در تاریخ جاودانه ساخت، جناب حسن مثنی، فرزند بزرگوار امام حسن مجتبی (علیه‌السّلام) بود.
حسن مثنـّی روز عاشورا در واقعه کربلا حاضر بود و احمد بن ابراهیم حسنی در روایتی به نقل از ابومخنف سن وی را در آن هنگام نوزده یا بیست سال ذکر کرده‌است.
[۷] حسنی، احمد بن ابراهیم، المصابیح، ص۳۷۹.
وی در روز عاشورا همراه امام حسین شجاعانه جنگید و زخمی و اسیر شد.
سید بن طاووس می‌گوید: مصنف کتاب المصابیح روایت کرده است که آن روز (عاشورا) حسن بن حسن مثنی در مقابل چشمان عمویش جنگید و هجده زخم بر پیکر او وارد شد و براثر آن زخم‌ها در میان کشته‌ها افتاد. وقتی کوفیان خواستند سرهای کشتگان را از بدن جدا کنند، دیدند حسن هنوز رمقی در تن دارد. دایی او، اسماء بن خارجه، (چون اسماء بن خارجه و خوله مادر حسن، هر دو از قبیلهٔ بنی فزاره بودند، لذا اسماء خود را دایی حسن معرفی کرد.) با کوفیان صحبت کرد و آنها را قانع کرد که امر حسن را به او واگذارند و گفت: اگر ابن زیاد او را به من بخشید که چه بهتر؛ و اگر نبخشید، خودش در مورد او تصمیم می‌گیرد. لذا او را به کوفه برد و چون رئیس قبیلهٔ بنی فزاره بود و از اشراف کوفه محسوب میشد، ابن زیاد حسن را به او واگذار کرد و او حسن را مداوا کرد و سپس به مدینه فرستاد.
[۹] حسنی، احمد بن ابراهیم، المصابیح، ص۳۷۹.
اما طبری می‌گوید: حسن بن حسن که مادرش خوله، دختر منظور بن زبان بن سیار فزاری بود (به جهت کمی سن) کوچک شمرده شد و کشته نشد. (حسن بن حسن در کربلا جوانی متاهل بود؛ لذا قول طبری که زنده بودن حسن را به سبب کمی سن می‌داند، باطل است.)
همسر او دختر عمویش، فاطمه دختر امام حسین (علیه‌السلام) بود، امام پیش از واقعه عاشورا دختر خود را به عقد وی درآورده بود.
[۱۴] حسنی، احمد بن ابراهیم، المصابیح، ص۳۷۹.



حسن مثنـّی بر اساس وصیت علی (علیه‌السلام)
[۱۶] حسنی، احمد بن ابراهیم، المصابیح، ص۳۸۴.
عهده‌دار و متولی صدقات و موقوفات امیر مؤمنان (علیه‌السلام) در مدینه بود. هنگامی که حجاج ‌بن یوسف ثقفی والی مدینه بود، از حسن مثنـّی خواست که عمویش، عمر بن علی، را در تولیت این صدقات با خود شریک سازد، زیرا عمو و از خویشان وی است، اما او به سبب اینکه تولیت صدقات فقط مختص فرزندان فاطمه (سلام‌اللّه‌علیها) است، از این کار امتناع کرد و به شام نزد عبدالملک‌ بن مروان، خلیفه اموی، رفت. خلیفه نیز حجّاج را از این کار منع کرد.
[۲۲] حسنی، احمد بن ابراهیم، المصابیح، ص۳۸۴.



حسن مثنـّی تولیت موقوفات علی (علیه‌السلام) را بعد از خود به ‌فرزندش، عبداللّه، سپرد؛ اما منصور عباسی، عبداللّه را به زندان انداخت و تولیت موقوفات را خود به عهده گرفت.
[۲۵] حسنی، احمد بن ابراهیم، المصابیح، ص۳۸۳.
[۲۶] مُحَلِّی، حمید بن احمد، الحدائق الوردیَّة فی مناقب ائمة الزیَّدیة، ج۲، ص۲۳۸.
هنگامیکه عبدالرحمان بن محمد بن اشعث کندی بر حجّاج‌ بن یوسف شورید، قصد داشت خود را خلیفه معرفی کند، اما چون امر خلافت فقط برای فردی قریشی مورد پذیرش بود، با بزرگان علویان، یعنی علی بن حسین امام سجاد (علیهما‌السلام) و حسن مثنـّی برای پذیرش خلافت نامه‌نگاری کرد. امام سجاد (علیه‌السلام) تقاضای او را رد کرد و حسن مثنّی نیز که احتمال می‌داد شورشیان بیعت خود را بشکنند، از این ‌کار سر باز زد، اما درپی اصرار آنها پذیرفت و با او با عنوان خلیفه بیعت شد. عالمان مشهور عراقی چون عبدالرحمان بن‌ ابی لیلی، شعبی، محمد بن سیرین و حسن بصری با او، که به الرضی ملقب شد، بیعت کردند.
[۲۷] حسنی، احمد بن ابراهیم، المصابیح، ص۳۸۰ـ ۳۸۱.



پس از کشته شدن ابن‌ اشعث در سال ۸۵، حسن مثنـّی نیز متواری شد و سرانجام فرستادگان ولید بن عبدالملک او را مسموم کردند و به قتل رساندند. جنازه او را به مدینه منتقل کردند و در بقیع به خاک سپردند. سن او در هنگام مرگ ۸۳ یا ۸۷ ذکر شده‌است.
[۲۸] حسنی، احمد بن ابراهیم، المصابیح، ص۳۸۲.
در سال ۹۰هجری درگذشت.
[۳۱] ابن عساکر، تهذیب تاریخ دمشق، ج۴، ص۱۲۱



در منابع زیدیه از حسن مثنـّی به عنوان یکی از ائمه زیدیه یاد می‌شود،
[۳۲] حسنی، احمد بن ابراهیم، المصابیح، ص۳۷۹.
[۳۳] مُحَلِّی، حمید بن احمد، الحدائق الوردیَّة فی مناقب ائمة الزیَّدیة، ج۲، ص۲۳۵.
اما به گفته شیخ مفید، حسن مثنّی هرگز ادعای امامت نکرده و کسی نیز به نام او چنین ادعایی ننموده‌ است.


فرزندان ذکور او از فاطمه (دختر امام حسین (علیه‌السلام)) عبارت‌اند از: عبداللّه محض، ابراهیم عَمر و حسن مثلث، که هر سه در زندان ابوجعفر منصور، خلیفه عباسی، درگذشتند. بعدها نوادگان او، خاصه نوادگانش از عبدالله بن حسن که خود فردی عالم و ادیب بود،
[۳۸] ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۲۱، ص۸۵ـ۹۳.
چون محمد مشهور به نفس زکیه و ابراهیم مشهور به قتیل باخَمْری، قیام‌های مهمی علیه عباسیان را رهبری کردند. حسن مثنـّی از پدر خود امام مجتبی و برخی دیگر روایت کرده‌ است.


(۱) ابن‌ سعد (بیروت)؛
(۲) ابن‌ طاووس، اللهوف فی قتلی الطفوف، نجف ۱۳۶۹/۱۹۵۰، چاپ افست قم ۱۳۶۸ش؛
(۳) ابن‌ عساکر، تاریخ مدینة دمشق، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۵ـ۱۴۲۱/ ۱۹۹۵ـ۲۰۰۱؛
(۴) ابن‌ عنبه، عمدةالطالب فی انساب آل ابیطالب، چاپ محمدحسن آل طالقانی، نجف ۱۳۸۰/۱۹۶۱؛
(۵) ابن‌ قتیبه، المعارف، چاپ ثروت‌عکاشه، قاهره ۱۹۶۰؛
(۶) ابوالفرج‌ اصفهانی؛
(۷) امین؛
(۸) احمد بن یحیی بلاذری، انساب‌الاشراف، چاپ محمود فردوس‌العظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰؛
(۹) احمد بن ابراهیم حسنی، المصابیح، چاپ عبداللّه حوثی، صنعا؛
(۱۰) طبری، تاریخ (بیروت)؛
(۱۱) حُمید بن احمد مُحَلِّی، الحدائق الوردیَّة فی مناقب ائمة الزیَّدیة، چاپ مرتضی بن زید محطوری حسنی، صنعا ۱۴۲۳ / ۲۰۰۲)؛
(۱۲) مصعب بن عبداللّه، کتاب نسب قریش، چاپ لوی پرووانسال، قاهره ۱۹۵۳؛
(۱۳) محمد بن محمد مفید، الارشاد فی معرفة حجج‌اللّه علی العباد، قم ۱۴۱۳.


۱. ابن‌ عنبه، احمد بن علی، عمدة الطالب فی انساب آل ابیطالب، ص۹۸.    
۲. زبیری، مصعب‌ بن عبداللّه، نسب قریش، ص۴۶.    
۳. ابن‌ قتیبه دینوری، عبدالله بن عبدالمجید، المعارف، ص۱۱۲.    
۴. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۵، ص۴۶۹.    
۵. ابن‌ عنبه، احمد بن علی، عمدة الطالب فی انساب آل ابیطالب، ص۹۸.    
۶. ابن‌ قتیبه دینوری، عبدالله بن عبدالمجید، المعارف، ص۱۱۲.    
۷. حسنی، احمد بن ابراهیم، المصابیح، ص۳۷۹.
۸. ابن عنبه، احمد بن علی، عمدة الطالب فی انساب آل ابی طالب، ص۱۰۰.    
۹. حسنی، احمد بن ابراهیم، المصابیح، ص۳۷۹.
۱۰. مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفة حجج‌ اللّه علی العباد، ج۲، ص۲۵.    
۱۱. ابن‌ طاووس، اللهوف فی قتلی الطفوف، ص۱۹۱.    
۱۲. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۴۶۹.    
۱۳. زبیری، مصعب بن عبداللّه، نسب قریش، ص۵۱.    
۱۴. حسنی، احمد بن ابراهیم، المصابیح، ص۳۷۹.
۱۵. زبیری، مصعب ‌بن عبداللّه، نسب قریش، ص۴۶.    
۱۶. حسنی، احمد بن ابراهیم، المصابیح، ص۳۸۴.
۱۷. زبیری، مصعب بن عبداللّه، نسب قریش، ص۴۶.    
۱۸. بلاذری، انساب‌ الاشراف، ج۳، ص۷۳.    
۱۹. مفید، الارشاد فی معرفة حجج‌اللّه علی العباد، ج۲، ص۲۳.    
۲۰. زبیری، مصعب ‌بن عبداللّه، نسب قریش، ص۴۶۴۷.    
۲۱. بلاذری، انساب‌ الاشراف، ج۳، ص۷۳.    
۲۲. حسنی، احمد بن ابراهیم، المصابیح، ص۳۸۴.
۲۳. ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۳، ص۶۵.    
۲۴. ابن‌ عنبه، احمد بن علی، عمدة الطالب فی انساب آل ابیطالب، ص۹۹.    
۲۵. حسنی، احمد بن ابراهیم، المصابیح، ص۳۸۳.
۲۶. مُحَلِّی، حمید بن احمد، الحدائق الوردیَّة فی مناقب ائمة الزیَّدیة، ج۲، ص۲۳۸.
۲۷. حسنی، احمد بن ابراهیم، المصابیح، ص۳۸۰ـ ۳۸۱.
۲۸. حسنی، احمد بن ابراهیم، المصابیح، ص۳۸۲.
۲۹. ابن‌ عنبه، احمد بن علی، عمدة الطالب فی انساب آل ابیطالب، ص۱۰۰.    
۳۰. سید بن طاووس، الملهوف علی قتلی الطفوف، ص۱۹۱ (پاورقی).    
۳۱. ابن عساکر، تهذیب تاریخ دمشق، ج۴، ص۱۲۱
۳۲. حسنی، احمد بن ابراهیم، المصابیح، ص۳۷۹.
۳۳. مُحَلِّی، حمید بن احمد، الحدائق الوردیَّة فی مناقب ائمة الزیَّدیة، ج۲، ص۲۳۵.
۳۴. مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفة حجج‌اللّه علی العباد، ج۲، ص۲۶.    
۳۵. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ج۵، ص۳۱۹.    
۳۶. بلاذری، انساب‌ الاشراف، ج۳، ص۷۴.    
۳۷. ابن‌ عنبه، احمد بن علی، عمدة الطالب فی انساب آل ابیطالب، ص۱۰۱.    
۳۸. ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۲۱، ص۸۵ـ۹۳.
۳۹. ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۳، ص۶۱۶۲.    



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، مقاله «حسن مثنی»، شماره ۶۱۸۸.    
پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهداء، ج۱، ص۸۳۳.





جعبه ابزار