حرمت بدعت (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در این مقاله به بررسی
حرمت بدعت در آیاتی که در
قرآن کریم هست به آنها بپردازیم.
فویل للذین یکتبون الکتـب بایدیهم ثم یقولون هـذا من عند الله لیشتروا به ثمنا قلیلا فویل لهم مما کتبت ایدیهم وویل لهم مما یکسبون.
«وای بر آنها که مطالبی با
دست خود مینویسند سپس میگویند: از طرف
خدا است تا به بهای کمی آن را بفروشند، وای بر آنها از آنچه با دست خود نوشتند، و وای بر آنها از آنچه از این راه به دست میآورند!».
جمعی از دانشمندان یهود اوصافی را که برای
پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلّم در
تورات آمده بود تغییر دادند و این تغییر به خاطر حفظ موقعیت خود و منافعی بود که همه
سال از ناحیه عوام به آنها میرسید.
هنگامی که پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلّم مبعوث شد، و اوصاف او را با آنچه در تورات آمده بود مطابق دیدند ترسیدند که در صورت روشن شدن این واقعیت منافع آنها در خطر قرار گیرد، لذا بجای اوصاف واقعی مذکور در تورات، صفاتی بر ضد آن نوشتند.
یـایها الذین ءامنوا لاتحلوا شعـئر الله ولاالشهر الحرام ولاالهدی ولاالقلـئد ولا ءامین البیت الحرام...
«ای کسانی که
ایمان آوردهاید شعایر الهی (و
مراسم حج را محترم بشمرید و مخالفت با آنها) را
حلال ندانید و نه
ماه حرام را، و نه قربانیهای بینشان، و نشاندار، و نه آنها که به قصد
خانه خدا برای بدست آوردن
فضل پروردگار و خشنودی او میآیند، اما هنگامی که از
احرام بیرون آمدید صید کردن برای شما مانعی ندارد، و خصومت به جمعیتی که شما را از آمدن به
مسجد الحرام (در سال حدیبیه) مانع شدند نباید شما را وادار به تعدی و
تجاوز کند و (همواره) در راه نیکی و پرهیزگاری با هم تعاون کنید و (هرگز) در راه
گناه و تعدی همکاری ننمائید و از
خدا بپرهیزید که مجازاتش شدید است». (بنابر اینکه «لاتحلوا شعائر الله» به معنای «لاتحلوا ما حرم الله» باشد.
).
در تفسیر قمی در ذیل آیه: (یا ایها الذین آمنوا لا تحلوا شعائر الله...) آمده که منظور از شعائر خدا
احرام و
طواف و نماز خواندن در
مقام ابراهیم، و سعی بین
صفا و مروه، و بطور کلی همه مراسم حج است و یکی از آن مراسم این است که اگر کسی حیوانی به
نیت قربانی کردن همراه خود حرکت دهد، آن را اشعار کند، یعنی کوهان شتر را خون آلود کند و یا
پوست آن را کنده، و یا لنگه کفشی به گردنش بیاویزد، تا مردم همه بشناسند که این حیوان قربانی است، و اگر
فرار کرد و گم شد کسی متعرض آن نشود، این مراسم را شعائر میخوانند، به این مناسبت که با خونین کردن کوهان شتر و آن دیگر مراسم، اشعار و اعلام میدارند که این حیوان قربانی است تا آن را بشناسند.
یـایها الذین ءامنوا لاتحرموا طیبـت مآ احل الله لکم ولاتعتدوا ان الله لایحب المعتدین.
«ای کسانی که
ایمان آوردهاید چیزهای پاکیزه را که
خداوند برای شما
حلال کرده بر خود
حرام نکنید، و از حد تجاوز ننمائید، زیرا خداوند متجاوزان را دوست نمیدارد».
در مورد نزول آیات فوق روایات متعددی نقل شده است، از جمله اینکه : روزی
پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم درباره رستاخیز و وضع مردم در آن دادگاه بزرگ الهی بیاناتی فرمود، این بیانات مردم را تکان داد و جمعی گریستند به دنبال آن جمعی از یاران پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم تصمیم گرفتند، پارهای از لذائذ و راحتیها را بر خود
تحریم کرده و به جای آن به
عبادت پردازند،
امیرمؤمنان علی علیهالسّلام سوگند یاد کرد که شبها کمتر بخوابد و مشغول عبادت باشد، بلال سوگند یاد کرد که همه
روز،
روزه باشد، عثمان بن مظعون
قسم یاد کرد که آمیزش جنسی را با همسر خویش ترک گوید و به عبادت پردازد.
روزی همسر عثمان بن مظعون نزد
عایشه آمد، او
زن جوان و صاحب جمالی بود، عایشه از وضع او متعجب شد و گفت: چرا به خودت نمیرسی، و زینت نمیکنی؟! در پاسخ گفت: برای چه کسی زینت کنم؟ همسرم مدتی است که مرا ترک گفته و
رهبانیت پیش
گرفته است، این سخن به
گوش پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم رسید، فرمان داد همه مسلمانان به
مسجد آیند، هنگامی که مردم در مسجد اجتماع کردند، بالای
منبر قرار
گرفت، پس از
حمد و ثنای پروردگار گفت: چرا بعضی از شما چیزهای پاکیزه را بر خود حرام کردهاید؟ من
سنت خود را برای شما بازگو میکنم هر کس از آن روی گرداند از من نیست، من قسمتی از
شب را میخوابم و با همسرانم آمیزش دارم و همه روزها را روزه نمیگیرم.
وقالوا هـذه انعـم وحرث حجر لا یطعمهآ الا من نشآء بزعمهم وانعـم حرمت ظهورها وانعـم لایذکرون اسم الله علیها افتراء علیه سیجزیهم بما کانوا یفترون.
«و گفتند این قسمت از چهار پایان و
زراعت (که مخصوص بتها است برای همه) ممنوع است و جز کسانی که ما بخواهیم - به گمان آنها - از آن نباید بخورد و (میگفتند اینها) چهارپایانی است که سوار شدن بر آنها تحریم شده و چهار پایانی که نام
خدا را بر آن نمیبردند و به خدا
دروغ میبستند (و میگفتند این احکام از ناحیه او است) به زودی
کیفر افتراهای آنها را میدهد».
این قسمت از آیه در
حقیقت اشاره به چگونگی مصرف سهمی است که برای بتها از زراعت و چهار پایان قرار میدادند، که شرح آن در دو آیه قبل گذشت. کلمه (حجر) (بر وزن شعر) در اصل به معنی ممنوع ساختن است و همانطور که راغب در کتاب مفردات گفته است بعید نیست از ماده (حجاره) به معنی
سنگ گرفته شده باشد زیرا هنگامی که میخواستند محوطهای را ممنوع اعلام کنند، اطراف آن را
سنگچین میکردند و اینکه به
حجر اسماعیل این کلمه
اطلاق شده است به خاطر آن است که به وسیله دیوار
سنگی مخصوصی از سایر قسمتهای
مسجد الحرام جدا شده است. و در قسمت بعدی آیه اشاره دارد آنها معتقد بودند که قسمتی از چهار پایان هستند که سوار شدن بر آنها
حرام است. ظاهرا همان حیواناتی بوده است که در
آیه ۱۰۳
سوره مائده به عنوان سائبه و بحیره و حام شرح آن گذشت. سومین قسمت از احکام ناروای آنها نام خدا را بر قسمتی از چهار پایان نمیبردند این جمله ممکن است اشاره به حیواناتی باشد که به هنگام
ذبح تنها نام
بت را میبردند و یا حیواناتی بوده است که سوار شدن بر آنها را برای
حج، تحریم کرده بودند، چنانکه در
تفسیر مجمع البیان و
تفسیر کبیر و المنار و قرطبی از بعضی از مفسران نقل شده است، و در هر صورتشان حکمی بود بیدلیل و خرافی.
عجیب این است که به این احکام خرافی
قناعت نمیکردند بلکه (به خدا
افترا میبستند و آن را به او نسبت میدادند)
قل من حرم زینة الله التی اخرج لعباده والطیبـت من الرزق قل هی للذین ءامنوا فی الحیوة الدنیا خالصة یوم القیـمة کذلک نفصل الایـت لقوم یعلمون.
«بگو چه کسی زینتهای الهی را که برای بندگان خود آفریده و روزیهای پاکیزه را حرام کرده است؟ بگو اینها در زندگی دنیا برای کسانی است که ایمان آوردهاند (اگر چه دیگران نیز با آنها مشارکت دارند ولی) در
قیامت خالص (برای مؤمنان) خواهد بود اینچنین آیات (خود) را برای کسانی که آگاهند شرح میدهیم».
در این آیه با لحن تندتری به پاسخ آنها که گمان میبرند تحریم زینتها و پرهیز از غذاها و روزیهای پاک و حلال، نشانه
زهد و پارسائی و مایه
قرب به
پروردگار است، میپردازد و میگوید: ای پیامبر بگو چه کسی زینتهای الهی را که برای بندگانش آفریده و همچنین مواهب و روزیهای پاکیزه را تحریم کرده است (قل من حرم زینة الله التی اخرج لعباده و الطیبات من الرزق).
اگر این امور، بد بود، خدا نمیآفرید، و اکنون که برای استفاده بندگانش آفریده است چگونه ممکن است آنها را تحریم کند؟ مگر میان دستگاه آفرینش و دستورات دینی تضاد ممکن است وجود داشته باشد؟!
سپس برای تاکید اضافه میکند: به آنها بگو این نعمتها و موهبتها برای افراد با
ایمان در این زندگی دنیا آفریده شده است.
ولاتقولوا لما تصف السنتکم الکذب هـذا حلـل وهـذا حرام لتفتروا علی الله الکذب ان الذین یفترون علی الله الکذب لایفلحون.
«بخاطر دروغی که زبانهای شما توصیف میکند نگوئید این
حلال است و آن
حرام، تا بر
خدا،
افترا ببندید، کسانی که به خدا
دروغ میبندند
رستگار نخواهند شد».
میدانیم در
اسلام،
علت حلال و
حرام بودن چیزی تنها جنبههای بهداشتی آن نیست، بلکه قسمتی از محرمات صرفا جنبه معنوی دارد و در رابطه با
تهذیب روح و
مسائل اخلاقی تحریم شده حتی گاهی به خاطر حفظ نظام اجتماع، اشیائی تحریم گردیدهاند، تحریم حیواناتی که بدون نام خدا
ذبح میشوند نیز به خاطر جنبه اخلاقی آنست، چرا که از یکسو مبارزهای است با آئین
شرک و
بت پرستی و از سوی دیگر توجهی است به آفریننده این نعمتها.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۶، ص۱۷۸، برگرفته از مقاله «حرمت بدعت».