• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حدیث معرفت امام زمان

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



اعتقاد به مهدویت و شناخت امام هر عصری در نزد شیعه جایگاه خاصی دارد. یکی از دلایل توجّه شیعیان به مسئله شناخت ائمه و شناخت امام مهدی (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) احادیث متواتر و مشهور بين اهل تسنن و شيعیان در این باره است. به موجب این حدیث عاقبت سهل‌انگاری و بی‌تفاوتی نسبت به شناخت امام زمان واجد شرایط، مرگ جاهلی و حشر و نشر با بت‌پرستان و مشرکین در قیامت خواهد بود.



حدیث «هر که بمیرد و امام زمانش را نشناسد، همانند مردن زمان جاهلیت مرده است» از کیست؟ این روایت از روایاتی متواتر و مشهور بین اهل سنت و شیعه است که در بسیاری از کتاب‌ها یافت می‌شود و از پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نقل شده است.


مرحوم شیخ صدوق (رحمة‌الله‌علیه) در کتاب شریف کمال الدین و تمام النعمة، می‌نویسد: "سئل ابو محمد الحسن بن علی (علیهما‌السّلام) وانا عنده عن الخبر الذی روی عن آبائه (علیهم‌السّلام): " ان الارض لا تخلو من حجة لله علی خلقه الی یوم القیامة وان من مات ولم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة " فقال (علیه‌السّلام): ان هذا حق کما ان النهار حق، فقیل له: یا ابن رسول الله فمن الحجة والامام بعدک؟ فقال ابنی محمد، هو الامام والحجة بعدی، من مات ولم یعرفه مات میتة جاهلیة؛ از امام حسن عسکری (علیه‌السّلام) سؤال شد (در حالی که من آن جا بودم) در باره این روایت که از پدرانش نقل شده بود: «زمین هیچ گاه از حجت خدا بر خلق، تا روز قیامت خالی نخواهد بود و اگر کسی بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است» امام حسن عسکری (علیه‌السّلام) فرمود: این سخن حقی است؛ همان طور که روز حق است. از ایشان سؤال شد: ‌ای فرزند رسول خدا! امام و حجت بعد از شما کیست؟ فرمود: فرزندم محمد، او امام و حجت بعد از من است. هر کس بمیرد و او را نشناسد، به مرگ جاهلیت مرده است.
همچنین ابن حمزه طوسی (رضوان‌الله‌تعالی‌علیه) در کتاب الثاقب فی المناقب، این روایت را نقل می‌کند: "عن محمد بن العلاء الجرجانی، قال: حججت فرایت علی بن موسی الرضا (علیه‌السّلام) یطوف بالبیت، فقلت له: جعلت فداک، هذا الحدیث قد روی عن النبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم): "من مات ولم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة". قال: فقال: "نعم، حدثنی ابی، عن جدی، عن الحسین بن علی بن ابی طالب (علیهم‌السّلام) قال: قال رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم): "من مات ولم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة ". قال: فقلت له: جعلت فداک، ومن مات میتة جاهلیة. قال: "مشرک"؛ محمد بن علاء جرجانی گفت: در زمان حج امام رضا (علیه‌السّلام) را در حال طواف دیدم، به ایشان گفتم: فدایت شوم، این روایت از پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) «هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است» نقل شده است؟ امام فرمود: بلی، پدرم، از جدم، از حسین بن علی، از علی بن ابی‌طالب (علیهم‌السّلام) نقل فرمودند که رسول گرامی اسلام فرمود: «هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است». محمد بن علاء گفت که از امام سؤال کردم: فدایت شوم، مراد از مرگ جاهلی چیست؟ فرمود: یعنی مشرک مرده است".





تشریح«مَن مَاتَ وَ لَم یَعرِف إمامَ زَمانِهِ ماتَ مِیتَهً جَاهِلِیَّه» . یعنی کسی که بمیرد و نشناسد امام زمان خود را می¬میرد به مرگ جاهلیت که مرگ بر کفر است، مولانای مذکور امام زمان را گفته است یا پیغمبر است یا قرآن . و این خروج از مقتضای وضع لفظ امام است بدون جهت؛ و منافی است با اضافه زمان به ضمیر مشخص؛ چه، پیغمبر و قرآن در این امّت به تغییر زمان متغیر نمی¬شود. وجه دیگر «لَم یَعرِف» به معنی «لَم یَطِع» گرفته است که این نیز مجاز است و خروج از حقیقت لفظ. ایضاً گفته که چه ضرر دارد که امام زمان سلطان وقت باشد؟ و این بهتر از همه این وجوه است که عدم معرفت سلطان وقت و عدم اطاعت او هرچند کافر باشد و فاسق و فاجر، چون امویه و عباسیه باعث موت جاهلیت باشد. بالجمله فساد بودن خلافت به اختیار رعیت و اجماع امّت عقلاً و نقلاً محلّ شک و ریب نیست. پیغمبری که احکام کیفیت سلوک با حیوان و بیت¬الخلا رفتن را بیان کند به وحی الهی، چنین چیزی را که اسّ اساس و اصل کلی است بیان نکند؟ چنین پیغمبری به جهت امثال مولانای سابق الذکر خوب است؛ و دلیل بر فساد این قول عملاً این است که در خلیفه و امام عصمت شرط است، چنان¬چه ان¬شاءالله بعد بیان خواهیم کرد.
عصمت امری است که مطّلع نیست بر آن مگر خدا و رسول خدا. امّت را از معرفت آن نصیب و بهره نیست، پس ایشان ] را [ در تعیین خلیفه راهی نماند.
دیگر آنکه اگر نصب خلیفه به اختیار امّت باشد، پس باید عزل آن نیز به اختیار ایشان باشد. چه، عزل او لازم دارد نصب دیگری را. پس لازم می¬آید که خلیفه مطلع امّت باشد و بر او واجب باشد که از فرمان امّت خارج نشود؛ بلکه اگر یک رو ناشوئی بگوید من تو را عزل کردم خلافت او باطل شود. چنین خلیفه به خدایی می¬ماند که عفّان، والد عثمان از خرما می¬ساخت و او را سجده می¬کرد، و چون گرسنه می¬شد خدا را می¬خورد.
[۶] ملا محمد حسن هردنگی، تاملات کلامیه،۱۳۹۶، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی .


در منابع روایی اهل سنت احادیث فراوانی با این مضمون نقل شده است:
• "مَنْ مات و لیس فی عنقه بیعة مات میتة جاهلیة؛ هر کس بمیرد و بر گردن او بیعت با امامی نباشد، به مرگ جاهلی مرده است".
[۱۱] البانی، محمّد ناصرالدین، سلسلة الاحادیث الصحیحة، ج۲، ص۷۱۵.

• "مَنْ مات بغیر امام مات میتة جاهلیة؛ هر کس بدون امام بمیرد، به مرگ جاهلی مرده است".
[۱۵] علی‌، ابن‌ بلبان‌، الاحسان بترتیب صحیح ابن حبان، ج۷، ص۴۹.

• "مَنْ مات ولیستْ علیه طاعة مات میتة جاهلیة؛ هر کس بمیرد و اطاعت از امامی بر گردن او واجب نباشد، به مرگ جاهلی مرده است". البانی بعد از نقل حدیث می‌گوید: "اسناده حسن، ورجاله ثقات".
• "مَنْ مات ولیس علیه امام جماعة فان موتته موتة جاهلیة؛ هر کس بمیرد و امام جماعتی نداشته باشد، مرگ او مرگ جاهلی است". حاکم نیشابوری بعد از نقل حدیث می‌گوید: "هذا حدیث صحیح علی شرط الشیخین. و ذهبی نیز آن را تایید کرده است".
• "من مات لیس علیه امام فمیتته جاهلیة؛ هر کس بمیرد و امام نداشته باشد، به مرگ جاهلی مرده است".
اهل سنت از طرفی این روایات را نقل و صحت آن را تایید کرده‌اند و از طرف دیگر عملاً هیچ امامی ندارند که همگی بالاتفاق از او تبعیت کنند. و این پارادوکسی است که از حل آن عاجز مانده‌اند. اگر هیچ روایت دیگری برای بطلان مذهب اهل سنت وجود نداشته باشد، همین یک روایت کفایت می‌کند.


۱. صدوق، محمد بن علی‌، کمال الدّین وتمام النّعمه، ص۴۰۹.    
۲. خزاز قمی، علی بن محمد، کفایه الاثر، ص۲۹۶.    
۳. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۶، ص۲۴۶.    
۴. نوری طبرسی، میرزا حسین، مستدرک الوسائل، ج۱۸، ص۱۸۷.    
۵. ابن حمزه طوسی، محمد بن علی، الثاقب فی المناقب، ص۴۹۵.    
۶. ملا محمد حسن هردنگی، تاملات کلامیه،۱۳۹۶، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی .
۷. نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۳، ص۱۴۷۸.    
۸. بیهقی، احمد بن حسین، السنن الکبری، ج۸، ص۲۷۰.    
۹. هیثمی، احمد بن حجر، مجمع الزوائد، ج۵، ص۲۱۸.    
۱۰. خطیب تبریزی، محمد بن عبدالله، مشکاة المصابیح، ج۲، ص۱۰۸۸.    
۱۱. البانی، محمّد ناصرالدین، سلسلة الاحادیث الصحیحة، ج۲، ص۷۱۵.
۱۲. حنبلی، احمد بن محمد، مسند احمد، ج۲۸، ص۸۸.    
۱۳. هیثمی، احمد بن حجر، مجمع الزوائد، ج۵، ص۲۱۸.    
۱۴. طیالسی، ابی‌داوود، مسند طیالسی، ج۳، ص۴۲۵.    
۱۵. علی‌، ابن‌ بلبان‌، الاحسان بترتیب صحیح ابن حبان، ج۷، ص۴۹.
۱۶. ابونعیم اصفهانی، احمد بن عبداللّه، حلیة الاولیاء، ج۳، ص۲۲۴.    
۱۷. ابو‌القاسم الطبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، ج۱۹، ص۳۸۸.    
۱۸. هیثمی، احمد بن حجر، مجمع الزوائد، ج۵، ص۲۱۹.    
۱۹. ابن ابی‌عاصم، احمد بن عمرو، کتاب السنة، ج۲، ص۵۰۴.    
۲۰. حاکم نیسابوری، محمد بن عبد الله، المستدرک علی الصحیحین، ج۱، ص۲۰۳.    
۲۱. ابو‌القاسم الطبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الاوسط، ج۶، ص۷۰.    
۲۲. ابو‌القاسم الطبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الاوسط، ج۱، ص۷۸.    
۲۳. ابویعلی موصلی، احمد بن علی، مسند ابی‌یعلی، ج۱۳، ص۳۶۶.    
۲۴. ابن ابی‌عاصم، احمد بن عمرو، کتاب السنة، ج۲، ص۵۰۳.    
۲۵. هیثمی، احمد بن حجر، مجمع الزوائد، ج۵، ص۲۲۴-۲۲۵.    



موسسه ولی‌عصر، برگرفته از مقاله "حدیث «هر که بمیرد و امام زمانش را نشناسد، همانند مردن زمان جاهلیت مرده است» از کیست ؟"    






جعبه ابزار