• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

جَزاء (مفردات‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





جَزاء (به فتح جیم) یکی از مفردات نهج البلاغه به معنای مکافات، مقابله (پاداش ـ کیفر) است.
حضرت علی (علیه‌السلام) پس از فتح بصره در سخنان خود خطاب به مردم بصره و عدل الهی و ... از این واژه استفاده نموده است.



جَزاء به معنای مکافات، مقابله (پاداش ـ کیفر) آمده است. چنان‌که در قاموس آمده است: اگر ما بعد این کلمه «باء ـ علی» آید، به معنای مکافات و مجازات می‌باشد و هرگاه «عن» باشد، به معنی قضا و اداء است. چنان‌که گفته می‌شود: «جزی عنه: قضی». اگر این واژه بدون حروف یاد شده باشد، به معنی کفایت می‌باشد؛ چنان‌که گفته می‌شود: «جزی الشّی‌ء: کفی».


برخی از مواردی که در نهج البلاغه استفاده شده به شرح ذیل می‌باشد:

۲.۱ - جَزاكُمُ - نامه ۲ (خطاب به مردم)

امام (صلوات‌الله‌علیه) بعد از فتح بصره ضمن ایراد سخنانی برای مردم، فرموده‌اند:
«وَ جَزاكُمُ اللهُ مِنْ أَهْلِ مِصْر عَنْ أَهْلِ بَيْتِ نَبيِّكُمْ أَحْسَنَ مَا يَجْزي الْعامِلِينَ بِطاعَتهِ»؛
«خداوند به شما اهل اين شهر از ناحيه اهل‌بیت پيامبرتان جزا و پاداش دهد، به بهترين پاداشى كه به عاملان و مطيعان خود عطا مى‌كند».

۲.۲ - یُجْزَ - خطبه ۲۲۲ (درباره عدل خدا)

امام (علیه‌السلام) همچنین نسبت به عدل خدا فرموده است:
«اذا رَجَفَتِ الراجفة ... فَلَمْ یُجْزَ فِی عَدْلِهِ وَ قِسْطِهِ یَوْمَئِذ خَرْقُ بَصَر فِی الْهَوَاءِ، وَ لاَ هَمْسُ قَدَم فِی الاَْرْضِ اِلاَّ بِحَقِّهِ»؛
«چون قیامت آید، جزا داده نمی‌شود در عدل خدا، باز شدن چشمی در هوا (نگاه به بالا) و نه صدای آهسته قومی در زمین مگر از روی حق».

۲.۳ - فَجَزَتْ - نامه ۳۶ (خطاب عقیل)

آن حضرت (علیه‌السلام) در بیانی خطاب به برادرش عقیل ضمن شکایت از قریش می‌نویسد:
فَاِنَّهُمْ قَدْ اَجْمَعوا عَلَی حَرْبی کَاِجماعِهِمْ عَلی حَرْبِ رَسوُلِ اللهِ (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) قَبْلی، فَجَزَتْ قُرَیْشاً عَنّی الْجَوَازی! فَقَدْ قَطَعُوا رَحِمی؛
«قريش را همراه با تلاششان در گمراهی، جولانشان در اختلاف و سركشى آنها در تيه ضلالت واگذار، كه آنها با هم، در نبرد با من هم‌دست شده‌اند، همان‌گونه كه پيش از من در مبارزه با رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) هماهنگ و متّحد بودند، كيفر رساننده‌ها به جاى من قريش را به كيفر رسانند (خدا قريش را به كيفر اعمالشان برساند) آنها پيوند خويشاونديم را بريدند».واژه «جوازی» به معنای جزاء دهندگان است.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، ج۱، ص۲۱۶.    
۲. طریحی، فخر‌الدین، مجمع البحرین ت-الحسینی، ج۱، ص۸۵.    
۳. ر.ک:فیروزآبادی، مجدالدین، القاموس المحیط، ج۴، ص۳۱۲.    
۴. سید رضی، محمد، نهج البلاغه ت الحسون، ص۵۸۳، نامه ۲.    
۵. عبده، محمد، نهج البلاغه - ط مطبعة الإستقامة، ج۳، ص۴، نامه ۲.    
۶. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۳۶۴، نامه ۲.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۵۶۷.    
۸. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۵۸۰.    
۹. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۵۸۰.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمؤمنین، ج۹، ص۳۷.    
۱۱. هاشمی خویی، حبیب الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۱۷، ص۸.    
۱۲. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۴، ص۲۶.    
۱۳. سید رضی، محمد، نهج البلاغه ت الحسون، ص۵۵۲، خطبه ۲۲۲.    
۱۴. عبده، محمد، نهج البلاغه - ط مطبعة الإستقامة، ج۲، ص۲۴۲، خطبه ۲۱۸.    
۱۵. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۳۴۵، خطبه ۲۲۳.    
۱۶. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۵۴۱.    
۱۷. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۱۴۱.    
۱۸. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۱۵۰.    
۱۹. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمؤمنین، ج۸، ص۳۹۲.    
۲۰. هاشمی خویی، حبیب الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۱۴، ص۲۸۲.    
۲۱. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۱، ص۲۴۴.    
۲۲. سید رضی، محمد، نهج البلاغه ت الحسون، ص۶۶۲، نامه ۳۶.    
۲۳. عبده، محمد، نهج البلاغه - ط مطبعة الإستقامة، ج۳، ص۶۸، نامه ۳۶.    
۲۴. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۴۰۹، نامه ۳۶.    
۲۵. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص.    
۲۶. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۱۲۴.    
۲۷. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۱۲۶.    
۲۸. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمؤمنین، ج۱۰، ص۶۴.    
۲۹. هاشمی خویی، حبیب الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۲۰، ص۶۱.    
۳۰. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۶، ص۱۴۸.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «جزم»، ج۱، ص۲۱۶.    






جعبه ابزار