جهت (پایگاهمدیریتاطلاعاتعلوماسلامی)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جهت، یکی از
اصطلاحات بهکار رفته در
علم منطق بوده و به معنای
صورت ذهنی یا لفظ دال بر
کیفیت نسبت
محمول به
موضوع در
قضیه است.
نسبت میان موضوع و محمول در هر قضیهای در واقع و
نفسالامر دارای حالت و کیفیتی خاص از
وجوب یا
امکان و یا
امتناع است که آن را «
ماده» یا «
عنصر»
حکم و قضیه میگویند.
تصور، همان حالت واقعی یا لفظی که بر آن دلالت میکند «
جهت قضیه» نامیده میشود؛ بنابراین جهات قضایا از ملاحظه ماده یا کیفیت واقعی حکم در
ذهن یا لفظ پدید میآیند.
اگر کسی به این کیفیت توجه نداشته باشد، ماده
موجود است، ولی جهت
وجود ندارد، زیرا ماده برای قضایای خارجیه و نفسالامری و جهت برای
قضایای ذهنیه است. در قضیه لفظیه، لفظ دالّ بر
جهت ذهنیه را «جهت قضیه» میگویند. اگر در قضیه به کیفیت نسبت محمول به موضوع تصریح شود که امری ضروری است یا
ممتنع یا ممکن، آن قضیه را «
موجهه» یا «
منوعه» و یا «
رباعیه» نامند و لفظی را که دال بر آن کیفیت باشد «جهت» یا «
نوع» مینامند و اگر بدان تصریح نشود، آن قضیه را «مطلقه» یا «
غیر موجهه» نامند.
برای مثال قضیه «هر انسانی بالضروره جسم است»، قضیه موجهه نامیده میشود و لفظ «بالضروره» جهت قضیه است. ماده در همه قضایا یکی از سه چیز (وجوب، امکان و
امتناع) است نه بیشتر و نه کمتر، زیرا این سه، اجزای قضیه منفصلة الحقیقیهایاند که نه ارتفاع هر سه ممکن است و نه اجتماع یکی با دیگری از آنها جایز است.
به تبع
ماده قضیه که
امتناع، ضرورت یا وجوب و امکان است،
جهت قضیه نیز به جهت
امتناع، جهت وجوب و جهت امکان تقسیم میشود.
جهت
امتناع، لفظی است که بر
امتناع نسبت محمول به موضوع در قضیه دلالت میکند؛ یعنی دلالت دارد که محمول در واقع نسبت به موضوع
ممتنعالوجود است؛ مانند لفظ «
بالامتناع» در قضیه النقیضان مجتمعان
بالامتناع.
جهت وجوب، لفظی است که بر
ضرورت نسبت محمول به موضوع در قضیه دلالت میکند؛ یعنی دلالت دارد که محمول در واقع نسبت به موضوع
لازمالوجود است؛ مانند لفظ «بالضروره» در قضیه هر انسانی بالضروره جسم است.
جهت امکان، لفظی است که دلالت بر سلب ضرورت نسبت محمول به موضوع در قضیه میکند؛ یعنی دلالت دارد که محمول در واقع نسبت به موضوع ممکن
الوجود است؛ مانند لفظ «بالامکان» در قضیه زید کاتب بالامکان.
ماده و جهت شامل
هلیات بسیطه و
مرکبه هر دو است؛ مثلاً همان طور که انسان ممکن
الوجود است، ممکن الکتابه، واجب الجسمیه و
ممتنع الحَجَریه نیز است، ولی در کتب علمی و فلسفی هر گاه نامی از وجوب و امکان میبرند مقصودشان نسبت بین
ماهیت چیزی با معنای
وجود است.
برخی تفاوتهای ماده و جهت از این قرار است:
۱. ماده، اصل و جهت، متفرع بر آن است، زیرا جهت از ماده حکایت میکند و نماینده ذهنی ماده، و
وجود ذهنی، تابع
وجود خارجی است.
۲. ماده در همه حال
وجود دارد، ولی جهت وقتی پیدا میشود که کسی به امور خارجی توجه پیدا کند.
۳. ماده ثابت است، ولی جهت به حسب اختلاف نظرها و ذهنها قابل اختلاف و تغییر است.
۴. ماده در هر قضیهای معین است که کدام یک از سه حالت (
وجوب،
امکان و
امتناع) است، اما جهت بین آنها مردد است.
۵. ماده، مقیاس صدق و کذب
قضیه ذهنیه و لفظیه است و قضایای واقعیه و خارجیه که دارای مادهاند نمیتوان گفت راستاند یا دروغ، زیرا آنها عین حقیقتاند نه مطابق حقیقت، اما جهت در قضیه گاهی مطابق ماده و گاهی مخالف آن است که در صورت مطابقت، قضیه صادق است و در صورت مخالفت، قضیه کاذب است.
در تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است:
• گرامی، محمدعلی، منطق مقارن.
• خوانساری، محمد، منطق صوری.
•
مظفر، محمدرضا، المنطق. • مجتهد خراسانی (شهابی)، محمود، رهبر خرد.
•
ابن سهلان ساوی، عمر بن سهلان، البصائر النصیریه. • قطبالدین رازی، محمد بن محمد، تحریر القواعد المنطقیه فی شرح رسالة الشمسیه.
•
خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس. •
مشکوةالدینی، عبدالمحسن، منطق نوین مشتمل بر اللمعات المشرقیه فی الفنون المنطقیه.
پایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، برگرفته از مقاله «جهت»، تاریخ بازیابی۱۳۹۵/۱۲/۱۶.