جلالالدین احمد بن یوسف طبیب شیرازی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جلال طبیب، جلالالدین احمد بن یوسف بن الیاس طبیب شیرازی،
حکیم،
شاعر و
طبیب قرن هشتم بود. او پزشک مظفریان و طبیب مخصوص شاه شجاع (حک: ۷۶۰ـ۷۸۶) بود.
سال تولدش معلوم نیست. اکثر تذکرهنویسان اصل او را از
فارس دانستهاند،
ولی نویسنده
تذکره هفتاقلیم او را اهل
نیشابور معرفی کرده است. پدرانش همه اهل
علم و
ادب بودند و عمویش، نجمالدین محمود طبیب خوافی شیرازی، از دانشمندان معروف
شیراز در اواخر قرن هفتم و اوایل هشتم و از نزدیکان خواجه رشیدالدین فضلاللّه (متوفی ۷۱۸) بود.
جلال طبیب از حاذقترین پزشکان روزگار خود و به این جهت مقرب ملوک زمان بود و گویا ریاست دارالشفای فارس را بر عهده داشت.
معروف است که داروی مفرحی برای شاه شجاع درست کرد و با ابیاتی در وصف فواید آن به خدمت شاه فرستاد. شاه جواب داد: «همه نیک بگفتی، اما پیری مشکل به جوانی بدل شود».
خواندمیر در
حبیبالسیر آورده است که جلالالاسلامِ طبیب، زهرکشندهای برای نابودی پهلوان اسد خراسانی ساخت و به علیشاه مزینانی داد تا او را، که بر شاه شجاع شوریده بود، بکشد. احتمالاً طبیب مذکور همان جلال طبیب است.
جلال طبیب گذشته از تبحر در پزشکی،
شاعر هم بود و در
شعر غالباً جلال و گاه طبیب تخلص میکرد.
ابتدا مداح خواجه غیاثالدین محمد رشیدی، فرزند خواجه رشیدالدین فضلاللّه، بود.
پس از کشته شدن خواجه غیاثالدین، نزد شاه محمود آلمظفر (متوفی ۷۷۶) رفت و قصایدی در
مدح وی سرود.
گفتهاند در غزلسرایی چیرهدست بود و غزلهای لطیف و روان داشت.
اشعار عربی و چندین غزل ملمع نیز از او در دست است.
علاوه بر دیوانِ چهار هزار بیتیاش که تذکرهنویسان از آن خبر دادهاند،
جمعی به غلط مثنوی گل و نوروز
خواجوی کرمانی (متوفی ۷۵۳) را نیز به وی نسبت دادهاند.
از دیگر اشتباهات بعضی از تذکرهنویسان درباره جلال طبیب این است که او را شاعر قرن یازدهم و شاگرد
ملاصدرای شیرازی (متوفی ۱۰۵۰) دانستهاند.
همچنین غزلهای جلال عضد یزدی، شاعر قرن هشتم، را به جلال طبیب نسبت دادهاند. (برای اینگونه غزلها و اشتباهات تذکرهنویسان رجوع کنید به
)
بر اساس اشعار اندکی که در تذکرههای فارسی از جلال طبیب آمده است، درجه و مایه شاعری او را نمیتوان تخمین زد، ولی در کتاب خطی
یتیمة الدرر و کریمةالفقر از قرن هشتم (موجود در کتابخانه ملک به شماره ۵۸۷۴) چهار غزل شیوا و لطیف از وی نقل شده است.
نسخه خطی دیوان جلال طبیب به شماره ۶۴۵ در
دارالکتب قاهره موجود است. این نسخه آراسته و تذهیب شده را شخصی به نام فرصت غریب در ۸۲۳ کتابت کرده است.
از آثار منثور جلال طبیب رسالهای به نام
رساله شمع است که به شیوه
گلستان سعدی نگاشته شده است. نسخه خطی آن در کتابخانه کالج ترینیتی دانشگاه کیمبریج انگلستان ضمن مجموعه شماره ۴۴. ۱۳ R. نگهداری میشود و یاحقی، در مجموعه رسائل فارسی،
آن را چاپ کرده است.
به نوشته علی ابراهیم خلیل،
جلال طبیب در سال ۷۹۵ درگذشت، ولی در سایر تذکرهها از تاریخ و علت مرگش سخنی به میان نیامده است.
علمای قرن هشتم.
(۱) آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، الذّريعة الى تصانيف الشّيعه.
(۲) رازی، امیناحمد، تذکره هفت اقلیم، چاپ محمدرضا طاهری (حسرت)، تهران ۱۳۷۸ش.
(۳) انصاری کازرونی، ابوالقاسم بن ابیحامد، مرقوم پنجم کتاب سلّمالسّموات: در شرح احوال شعرا و چکامه سرایان و دانشمندان، چاپ یحیی قریب، تهران ۱۳۴۰ش.
(۴) جلال طبیب، احمد بن یوسف، رساله شمع، چاپ محمدجعفر یاحقی، در مجموعه رسائل فارسی، دفتر۲، مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی، ۱۳۶۸ش.
(۵) خلیل، علیابراهیم، تذکره صحف ابراهیم، نسخه عکسی موجود در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، ش۲۹۷۴.
(۶) خواندمیر، حبیبالسیر.
(۷) داور شیرازی، مفیدبن محمدنبی، تذکره مرآتالفصاحة: شرح حال و نمونه اشعار شاعران فارس، چاپ محمود طاووسی، شیراز ۱۳۷۱ش.
(۸) سمرقندی، دولتشاه، کتاب تذکرةالشعراء، چاپ ادوارد براون، لیدن ۱۳۱۸/۱۹۰۱.
(۹) رکنزاده آدمیت، محمدحسین، دانشمندان و سخن سرایان فارس، تهران ۱۳۳۷ـ ۱۳۴۰ش.
(۱۰) سامی، شمسالدینبن خالد، قاموس الاعلام، چاپ مهران، استانبول ۱۳۰۶ـ۱۳۱۶/ ۱۸۸۹ـ۱۸۹۸.
(۱۱) صبا، محمدمظفر حسین بن محمد یوسفعلی، تذکره روز روشن، چاپ محمدحسین رکنزاده آدمیت، تهران ۱۳۴۳ش.
(۱۲) صفا، ذبیعاللّه، تاریخ ادبیات در ایران، ج۳، بخش۲، تهران ۱۳۶۳ش.
(۱۳) فسائی، حسن بن حسن، فارسنامه ناصری، چاپ منصور رستگارفسائی، تهران۱۳۶۷ش.
(۱۴) فهرس المخطوطات الفارسیة التی تقتنیها
دارالکتب حتی عام ۱۹۶۳م،
قاهره: مطبعة
دارالکتب، ۱۹۶۶.
(۱۵) گلچین معانی، احمد، «جلال طبیب شیرازی»، یغما، سال۱۴، ش۴ (تیر ۱۳۴۰).
(۱۶) واله داغستانی، علیقلی بن محمدعلی، ریاضالشعراء، نسخه خطی کتابخانه ملی ملک، ش۴۳۰۱.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «جلال طبیب»، شماره۴۷۷۰.