جراحت مجاهدان احد (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در
غزوه احد بعد از اینکه نگهبانان گذرگاه را رها کردند،
کفار به سوی
پیامبر حمله کرده و عده زیادی از یاران ایشان از جمله
امیرالمومنین در
دفاع از حضرت مجروح و
شهید شدند.
خداوند برای جراحت دیدگان احد در پی اعلان آمادگی مجدد آنان برای
جهاد، ثوابی عظیم در نظر گرفتند.
الذین استجابوا لله والرسول من بعد ما اصابهم القرح للذین احسنوا منهم واتقوا اجر عظیم (كسانى كه (در نبرد احد) پس از آنكه
زخم برداشته بودند دعوت خدا و پيامبر (او) را
اجابت كردند براى كسانى از آنان كه نيكى و
پرهیزگاری كردند پاداشى بزرگ است.)
«قرح» به معنای
جراحت است.
«بطورى که گفته اند کلمه ((
استجابت)) و نیز کلمه ((اجابت)) به یک معنا است و آن این است که از کسى چیزى بخواهى و او پاسخت را با قبول بدهد و خواسته ات را بر آورد. و اگر هم نام
خدا را برد و هم نام
رسول را با اینکه در این مقام مى توانست بذکر یکى از آن دو اکتفا کند براى این بود که در
داستان جنگ احد متخلفین هم نا فرمانى خدا را کردند و هم نا فرمانى رسول را اما نافرمانى خدا براى اینکه
خدای تعالی آنان را از فرار از جنگ نهى کرده بود و به جهاد امرشان فرموده بود و آنان
جهاد نکردند و بر عکس فرار نمودند و اما نافرمانى رسول را کردند براى اینکه
رسول خدا (صلى الله علیه و آله ) به آن عده
تیرانداز دستور داده بود از جاى خود
حرکت نکنند و مرکز خود را خالى ننمایند و آنان نافرمانى کردند و نیز وقتى که بلندیهاى کوه را پیش گرفته بودند و رسول (صلى الله علیه و آله ) از آخرشان صداشان مىزد گوش به سخنش ندادند به همین جهت در داستان آیات مورد بحث که ذیلا شرحش مى آید بدان جهت که دعوت خدا را
اجابت کردند هم نام خدا را برد و هم نام رسول را و کانه فرموده در این داستان مثل داستان احد که خدا و رسول را نافرمانى کرده بودند عمل نکردند بلکه دعوت خدا و رسول را اجابت نمودند...
و از اینجا روشن مى شود که همه اجابت کنندگان در این داستان واقعیت نداشته اند بلکه در بینشان کسانى بوده اند که اجابتشان به
مصلحت روزگار بوده چون نشانیهاى اجابت باطنى را که
احسان و
تقوا است نداشته اند، تا مستحق
اجر عظیم خداى سبحان بشوند و چه بسا گفته باشند که کلمه : ((من )) در جمله مورد بحث تبعیضى نیست و نمى خواهد بفرماید بعضى از آنان احسان و
تقوا داشته اند و در نتیجه اجرى عظیم دارند بلکه بیانیه است و مىخواهد بفرماید اجابت کنندگان که همان ((الذین احسنوا منهم و اتقوا)) بوده باشند اجرى عظیم دارند.»
خداوند به مجاهدان احد، پس از جراحت تعدادی از آنان
دلداری دادند.
ولا تهنوا ولا تحزنوا وانتم الاعلون ان کنتم مؤمنین• ان یمسسکم قرح فقد مس القوم قرح مثله وتلک الایام نداولها بین الناس ولیعلم الله الذین ءامنوا ویتخذ منکم شهداء والله لا یحب الظــلمین (و اگر مؤمنيد
سستی مكنيد و
غمگین مشويد كه شما برتريد •اگر به شما آسيبى رسيده آن
قوم را نيز آسيبى نظير آن رسيد و ما اين روزها(ى شكست و پيروزى) را ميان مردم به نوبت مىگردانيم (تا آنان پند گيرند) و
خداوند كسانى را كه (واقعا)
ایمان آوردهاند معلوم بدارد و از ميان شما گواهانى بگيرد و خداوند
ستمکاران را دوست نمىدارد.)
«کلمه ((وَهَنْ)) به طورى که راغب گفته به معناى
ضعف در خلقت، و یا در
خلق است ، و منظور از آن در اینجا ضعف مسلمین از حیث عزم و
اهتمام بر
اقامه دین و بر قتال با دشمنان است.
و کلمه ((حُزْنْ)) به معناى
اندوه است، در مقابل کلمه ((فَرَحْ)) که به معناى سرور است، و حزن وقتى به
انسان دست مى دهد که چیزى را که داشته از دست بدهد و یا دوست مى دارد داشته باشد ولى ندارد، و یا خود را
مالک آن فرض کرده، و از دستش بدهد.»
«بعضى از مفسران
آیه را اشاره به جراحاتى كه بر
کفار در ميدان احد نشست مىدانند، ولى
اولًا. اين جراحات مانند جراحات
مسلمین نبود بنابراين با كلمه «مِثْلُهُ» سازگار نيست.
و ثانياً. با جمله بعد كه
تفسیر آن خواهد آمد
تناسب ندارد.
در قسمت بعد، نخست اشاره به يكى از
سنن الهی شده است كه در زندگى بشر حوادث تلخ و شيرينى رخ مىدهد كه هيچكدام پايدار نيست، شكستها، پيروزىها، قدرتها، عظمتها و ناتوانىها، همه در حال دگرگونى هستند.
بنابراين، نبايد شكست در يك ميدان و آثار آن را پايدار فرض كرد، بلكه بايد با بررسى عوامل و انگيزههاى
شکست از سنت تحول،
استفاده نمود، و آن را به پيروزى تبديل كرد،
دنیا فراز و نشيب دارد و
زندگی در حال دگرگونى است.»
اطاعت نیک و تقوای برخی مسلمانان در
جنگ احد، سبب ارزشمند بودن جراحات جنگی آنان شده بود.
الذین استجابوا لله والرسول من بعد ما اصابهم القرح للذین احسنوا منهم واتقوا اجر عظیم• الذین قال لهم الناس ان الناس قد جمعوا لکم فاخشوهم فزادهمایمـنـا وقالوا حسبنا الله ونعم الوکیل (كسانى كه (در نبرد احد) پس از آنكه
زخم برداشته بودند
دعوت خدا و پيامبر (او) را
اجابت كردند براى كسانى از آنان كه نيكى و
پرهیزگاری كردند پاداشى بزرگ است •همان كسانى كه (برخى از) مردم به ايشان گفتند مردمان براى (جنگ با) شما گرد آمدهاند پس از آن بترسيد و(لى اين سخن) بر ايمانشان افزود و گفتند خدا ما را بس است و نيكو حمايتگرى است .)
«براى آنها كه بعد از آن همه جراحاتى كه در روز احد پيدا نمودند، آماده شركت در جنگ ديگرى با دشمن شدند و برنامه نيكى و
تقوا پيش گرفتند، يعنى با
نیت پاک و
اخلاص كامل در ميدان جنگ شركت كردند، پاداش بزرگى خواهد بود.
از اين كه در آيه فوق
پاداش عظيم را اختصاص به جمعى داده است، معلوم مىشود در ميان آنها افرادى يافت مىشدند كه خلوص كامل نداشتند، و نيز ممكن است تعبير مِنْهُمْ: «بعضى از ايشان» اشاره به اين باشد كه بعضى از جنگجويان احد، به بهانهاى از شركت در اين ميدان، خوددارى كرده بودند.»
«در این جمله
وعده را منحصر کرده به بعضى از کسانى که خدا و
رسول را اجابت کردند و این به خاطر آن است که اجابت دعوت یک عمل ظاهرى است ممکن است مطابق با واقع هم باشد و ممکن است نباشد، علامت مطابقتش با واقع
احسان و
تقوا است، که
اجر عظیم هم دایر مدار همین دو است و این خود
مراقبت عجیب
قرآن در بیانات خود را مى رساند و به ما مى فهماند که خداى تعالى چقدر مراقب کلمات و بیانات خویش است، در عین اینکه مطلب اینجا را بیان مى کند، مراقب است که مبادا بیانش با سایر معارفش ناسازگار باشد آرى ((لا یشغله شاءن عن شان )).»
مجاهدان احد به رغم مجروح بودن در
جنگ ، آمادگی این را داشتند تا مهاجمان را تعقیب کنند.
الذین استجابوا لله والرسول من بعد ما اصابهم القرح للذین احسنوا منهم واتقوا اجر عظیم (كسانى كه (در نبرد احد) پس از آنكه زخم برداشته...)
جراحت
مسلمانان در جنگ احد، زمینهای برای
امتحان آنان بود.
ان یمسسکم قرح فقد مس القوم قرح مثله وتلک الایام نداولها بین الناس ولیعلم الله الذین ءامنوا ویتخذ منکم شهداء والله لا یحب الظــلمین•
ولیمحص الله الذین ءامنوا ویمحق الکـفرین (اگر به شما آسيبى رسيده آن
قوم را نيز آسيبى نظير آن رسيد و ما اين روزها(ى شكست و پيروزى) را ميان مردم به نوبت مىگردانيم (تا آنان پند گيرند) و خداوند كسانى را كه (واقعا) ايمان آوردهاند معلوم بدارد و از ميان شما گواهانى بگيرد و خداوند
ستمکاران را دوست نمىدارد •و تا خدا كسانى را كه
ایمان آوردهاند خالص گرداند و
کافران را (به تدريج) نابود سازد.)
«پس از آن، به یکی دیگر از نتائج طبیعی شکست جنگ احد اشاره شده است، و آن این که: این گونه شکستها نقاط
ضعف و عیوب جمعیتها را آشکار میسازد و وسیله مؤثری است برای شستشوی این عیوب،
قرآن میفرماید: «خدا میخواست در این میدان جنگ، افراد
با ایمان را خالص گرداند و نقاط ضعفشان را به آنها نشان بدهد» «و
لیمحص الله الذین آمنوا».
«
لیمحص» از ماده «
تمحیص» به معنی پاک نمودن چیزی است از هر گونه
عیب .
آنها میبایست برای پیروزیهای آینده در چنین بوته آزمایشی قرار گیرند و
عیار شخصیت خود را بسنجند و همان طور که
علی علیهالسّلام میفرماید: فی تقلب الاحوال یعلم جواهر الرجال: «دگرگونیهای روزگار و
حوادث سخت زندگی
حقیقت اشخاص را روشن میسازد» آنها به عیار شخصیت خود واقف گردند.»
بر عدهای از مسلمانان
مجاهد و مشرکان در جنگ احد، جراحت های همگون وارد شد.
ان یمسسکم قرح فقد مس القوم قرح مثله وتلک الایام نداولها بین الناس ولیعلم الله الذین ءامنوا ویتخذ منکم شهداء والله لا یحب الظــلمین (اگر به شما آسيبى رسيده آن قوم را نيز آسيبى نظير آن رسيد...)
آیه یاد شده بنابر آنچه در
شان نزول آن آمده است، مربوط به وارد آمدن
جراحت بر عدهای از مسلمانان و
مشرکان در جنگ احد است.
«و اگر این جمله را مطلق آورد، و بالا دست بودن مسلمانان را مقید به هیچ قیدى به جز
ایمان نکرد، براى این بود که به ما بفهماند شما مسلمانان اگر
ایمان داشته باشید نباید در
عزم خود سست شوید، و نباید به خاطر اینکه بر دشمنان ظفر نیافته اید و نتوانسته اید از آنان
انتقام بگیرید اندوهناک گردید، براى اینکه ایمان امرى است که با علو شما قرین و توام است ، و به هیچ وجه ممکن نیست با حفظ ایمان خود زیر دست
کفار واقع شوید، چون ایمان ملازم با
تقوا و
صبر است ، و ملاک فتح و ظفر هم در همین دو است ، و اما قرح و آسیب هائى که به شما رسیده ، تنها به شما نرسیده بلکه طرف شما (مشرکین ) هم این آسیب ها را دیده اند، و روى هم چیزى از شما جلوتر نیستند، تا باعث وهن و اندوه شما شود.»
آسیبهای وارده به
مجاهدان احد با آسیبهای وارده بر مشرکان در آن
جنگ برابری می کرد.
ان یمسسکم قرح فقد مس القوم قرح مثله وتلک الایام نداولها بین الناس ولیعلم الله الذین ءامنوا ویتخذ منکم شهداء والله لا یحب الظــلمین (اگر به شما آسيبى رسيده آن قوم را نيز آسيبى نظير آن رسيد و...)
طبق شان نزول، آیه درباره
غزوه احد نازل شده است.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «جراحت مجاهدان احد».