جبیر بن مطعم
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جبیر بن مطعم عهدهدار
سقایت حاجیان، از
مؤلفة قلوبهم، راوی احادیث نبوی و از نسب شناسان معروف
عرب بود.
جبیر پس از آشکار شدن دعوت
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) همانند دیگر اشراف
قریش، در صف مخالفان و دشمنان ایشان قرار گرفت؛ از حضور وی در: توطئه
دار الندوه، تشویق غلام خود برای قتل
حمزه سیدالشهدا (علیهالسّلام) در
جنگ احد و نماز گزاردن بر جنازه خلیفه سوم
عثمان،
ماجرای حکمیت، حمایت از عثمان در ماجرای شورش بر ضد عثمان، گزارشاتی در تاریخ نقل شده است. گزارشات مختلفی از اسلام آوردن
جبیر موجود است. وی پس از اسلام آوردن در
مدینه ساکن گشت و با توجه به جایگاه قبیلهای خود، در زمره بزرگان قریش در مدینه به شمار میرفت.
جبیر در دوران
معاویه در مدینه درگذشت.
جُبَیر بن مُطعِم
بن عَدی، از
بنینوفل بن عبدمناف، از تیرههای همعرض
بنیهاشم در قریش بود.
کنیهاش ابومحمد،
ابوعلی،
ابوعدی
و ابوسعید ثبت شده است.
مادرش
امحبیب دختر
عاص بن امیه یا
امجمیل فرزند
عبدالله بن ابیقیس از
بنیعامر دختر سعید
یا
شعبة بن عبدالله بود.
جبیر و پدرش از اشراف و بزرگان قریش بودند.
از
جبیر با عنوان «اعلم قریش»
و داناترین فرد در زمینه انساب قریش یاد شده که از او نسب میآموختند.
مطعم به دلیل خدماتش به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مانند تلاش برای نقض پیماننامه محاصره اقتصادی بنیهاشم
و نیز پناه دادن به ایشان در پی بازگشت از سفر
طائف،
مورد احترام پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بود.
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در غزوه بدر به
جبیر فرمود: «اگر پدرت زنده بود، شفاعتش را برای آزادی همه اسیران بدر میپذیرفتم.»
ایشان همچنین در
غزوه طائف، با یاد کردن از خدمت او، در حقش دعا کرد.
جبیر پس از آشکار شدن دعوت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) همانند دیگر اشراف قریش، در صف مخالفان و دشمنان ایشان قرار گرفت. این در حالی بود که به ادعای خودش از نبوت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)
از طریق
مسیحیان شام آگاهی داشت.
او به سال ۱۳ بعثت
سعد بن عباده خزرجی را که پس از
بیعت عقبه دوم به دست قریش دستگیر شده بود، نجات داد. این کار به تلافی کاری همانند صورت پذیرفت که پیشتر سعد برای او در یثرب انجام داده بود.
جبیر در توطئه دار الندوه در سال ۱۳ بعثت، برای قتل پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) حضور داشت.
وی پس از
نبرد بدر (
۲ق) برای آزادی
سه تن از اسیران بنینوفل
به مدینه آمد و
فدیه آنان را پرداخت.
به سخن خود
جبیر، در این سفر آیاتی از
قرآن که ناخواسته به گوش او رسید، تاثیری عمیق بر وی نهاد؛ هر چند همچنان بر دشمنی و
کفر خود باقی ماند.
پس از غزوه بدر،
جبیر در آتش افروزی برای نبرد اُحد نقش داشت. وی مکیان را خشنود کرد تا بخشی از اموال کاروان نجات یافته قریش را به تجهیز سپاه بر ضد پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) اختصاص دهند.
او در این نبرد با راضی نمودن
ابوعزه جُمَحی، شاعر عرب، همکاری وی را برای جلب حمایت دیگر قبایل عرب، به رغم بیرغبتی ابوعزه برای دشمنی با پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، به دست آورد.
وی در نبرد احد از غلامش
وحشی بن حرب خواست تا پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) یا
امام علی (علیهالسّلام) و یا حمزه عموی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را به خونخواهی عمویش
طُعیمه بکشد و انجام این کار را شرط آزادی او نهاد.
هند دختر عتبه نیز وحشی را به این کار تشویق کرد.
جبیر در شورش بر ضد عثمان به سال
۳۵ق از او حمایت کرد و در مذاکره با شورشیان شرکت جست.
پس از کشته شدن عثمان و جلوگیری از تدفین وی،
جبیر همراه شماری دیگر، پنهانی جسد وی را از منزلش بیرون آوردند
و آنگاه که با جلوگیری مردم از دفن عثمان در
قبرستان بقیع روبهرو شدند، وی را به
حُش کوکب (باغی که قبرستان یهودیان مدینه بود) بردند
و
جبیر بر او
نماز خواند
و در آنجا به خاکش سپردند.
گزارشهای دیگر از نماز خواندن افرادی جز
جبیر حکایت دارند.
جبیر در ماجرای
حکمیت یکی از چند بزرگ قریش بود که
عمرو بن عاص و
ابوموسی اشعری برای تعیین خلیفه با او مشورت کردند.
وی داماد
زبیر بن عوام بود و دخترش
خدیجه کبری را به همسری داشت.
درباره اسلام آوردن
جبیر گزارشات مختلفی وجود دارد، از جمله:
بر پایه گزارشی،
جبیر در
فتح مکه مسلمان شد و پس از حضور در
غزوه حنین،
در میان مؤلفة قلوبهم جای گرفت
و پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ۱۰۰ شتر از غنیمتهای حنین را به او بخشید.
نیز گزارشهایی از اسلام آوردنش در
حدیبیه،
سال
هفتم ق و پیش از
فتح خیبر و پیش از فتح مکه در دست است.
بر پایه این گزارشها، وی پس از تقسیم سهم
ذوی القربی از غنیمتهای خیبر میان بنیهاشم و
بنیمطلب، همراه عثمان نزد پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) رفت و با یاد کردن از اینکه آنها در نسب همرتبه بنیهاشم و بنیمطلب هستند، خواهان نصیبی از سهم ذیالقربی شد. اما رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با یادآوری اینکه بنیمطلب در روزگار
جاهلیت و اسلام کنار ایشان و بنیهاشم بودند، جایگاه بنیهاشم و بنیمطلب را برتر از آنان دانست
و درخواست آنان را نپذیرفت.
جبیر پس از اسلام آوردن در مدینه ساکن گشت
و با توجه به جایگاه قبیلهای خود، در زمره بزرگان قریش در مدینه به شمار میرفت.
جبیر را نخستین کسی دانستهاند که در مدینه
طیلسان (نوعی لباس ویژه غیر عربی) پوشید.
جبیر از نسبشناسان معروف
عرب به شمار میرفت. از این رو،
عمر، وی را همراه شماری دیگر مسؤول سرشماری افراد مدینه برای تدوین دیوان
بیت المال کرد. وی موظف شد تا مردم را بر پایه خویشاوندی با پیامبر دستهبندی کند و نخست از بنیهاشم آغاز نماید.
نیز آوردهاند که عمر وی را پس از برکنار ساختن عمار، به قضاوت
کوفه گمارد یا حکمران آن شهر کرد؛ اما پیش از تصدی رسمی این مقام، به دلیل بدگویی
مغیرة بن شعبه نزد عمر که رازداری وی را زیر سؤال برده بود، برکنار گشت.
وی در دوران جاهلی پس از پدر و جدش عهدهدار سقایت حاجیان به صورت محدود در میان
صفا و مروه شد. البته
عباس عموی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) عهدهدار اصلی سقایت حاجیان بود.
بدین سبب،
نافع فرزند
جبیر، پسرش علی را که از مادر به عباس نسب میبرد، ابن سقایتین خواند.
به گزارشی دیگر، ریشه سقایت
جبیر به حوضی چرمین و کوچک درکنار
زمزم بر میگشت که مطعم به اذن
عبدالمطلب آن را برای سیراب کردن حاجیان کنار زمزم، به احتمال در
موسم حج، مینهاد.
آب این حوضچه از چاهی در مکه با نام «
سَجله» که بعدها به
جبیر بن مطعم منسوب شد،
تامین میگشت.
این چاه در نزدیکی
مسجدالحرام تا دورههای متاخر وجود داشت.
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) کنار این چاه نماز خوانده بود که بعدها در آن مسجدی ساخته شد.
خانه
جبیر در مکه که در مالکیت بازماندگانش بود، به سال
۱۶۰ق به فرمان
مهدی عباسی (حک:
۱۵۸ق-
۱۶۹ق) برای گسترش مسجدالحرام خریداری شد و به آن ملحق گشت.
جبیر احادیث متعدد از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) روایت کرده است.
فضیلت نماز در مسجد نبوی، استحباب
طواف خانه خدا و خواندن نماز در هر ساعت از شبانه روز،
تقصیر در مروه، و اتصال
عمره تمتع به
حج تمتع تا
قیامت از آن جمله هستند. وی در واپسین حج عمر
بن خطاب به سال
۲۳ق او را همراهی کرد.
جبیر در دوران معاویه در مدینه درگذشت.
سال وفاتش را
۵۷ق،
۵۸ق،
۵۹ق و به سخنی ضعیف
۵۴ق و
۷۳ق گفتهاند.
کشی در روایتی ضعیف آورده که
جبیر پس از رخداد عاشورا زنده بود و روزگار
امام سجاد (علیهالسّلام) را درک کرده و از یاران ایشان شمرده شده است.
محمد و
حکیم، فرزندان
جبیر، از اصحاب امام سجاد (علیهالسّلام) به شمار رفتهاند. نافع ابومحمد
بزرگترین فرزند
جبیر (م،
۹۹ق)
و ابوسعید محمد
از
فقیهان مدینه بودند.
(۱) آثار اسلامی مکه و مدینه، رسول جعفریان، قم، مشعر، ۱۳۸۶ش.
(۲) اخبار مکه، الازرقی (م،۲۴۸ق)، به کوشش رشدی الصالح، مکه، مکتبة الثقافه، ۱۴۱۵ق.
(۳) الاستیعاب، ابن عبدالبر (م،۴۶۳ق)، به کوشش البجاوی، بیروت، دار الجیل، ۱۴۱۲ق.
(۴) اسد الغابه، ابن اثیر (م،۶۳۰ق)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۹ق.
(۵) الاصابه، ابن حجر العسقلانی (م،۸۵۲ق)، به کوشش علی معوض و عادل عبدالموجود، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق.
(۶) الاعلاق النفیسه، ابن رسته (م. قرن۳ق)، بیروت، دار صادر، ۱۸۹۲م.
(۷) الاکمال فی اسماء الرجال، الخطیب التبریزی (م،۷۴۱ق).
(۸) تعلیق، ابیاسدالله
بن الحافظ، قم، مؤسسه اهل بیت.
(۹) الامامة و السیاسه، ابن قتیبه (م،۲۷۶ق)، به کوشش علی شیری، بیروت، الرضی، ۱۴۱۳ق.
(۱۰) امتاع الاسماع، المقریزی (م،۸۴۵ق)، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۰ق.
(۱۱) انساب الاشراف، البلاذری (م،۲۷۹ق)، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق.
(۱۲) الانساب، عبدالکریم السمعانی (م،۵۶۲ق)، به کوشش عبدالرحمن، حیدرآباد، دائرة المعارف العثمانیه، ۱۳۸۲ق.
(۱۳) البدایة و النهایه، ابن کثیر (م،۷۷۴ق)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار احياء التراث العربی.
(۱۴) تاریخ ابن خلدون، ابن خلدون (م،۸۰۸ق)، به کوشش خلیل شحاده، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۸ق.
(۱۵) تاریخ المدینة المنوره، ابن شبّه (م،۲۶۲ق)، به کوشش شلتوت، قم، دار الفکر، ۱۴۱۰ق.
(۱۶) تاریخ خلیفه، خلیفة
بن خیاط (م،۲۴۰ق)، به کوشش سهيل زكار، بیروت، دار الفكر، ۱۴۱۴ق.
(۱۷) تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک)، الطبری (م،۳۱۰ق)، به کوشش محمد ابوالفضل، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
(۱۸) تاریخ الیعقوبی، احمد
بن یعقوب (م،۲۹۲ق)، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۵ق.
(۱۹) الثقات، ابن حبان (م،۳۵۴ق)، الکتب الثقافیه، ۱۳۹۳ق.
(۲۰) جمهرة النسب، ابن الکلبی (م،۲۰۴ق)، به کوشش ناجی حسن، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۷ق.
(۲۱) جمهرة انساب العرب، ابن حزم (م،۴۵۶ق)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
(۲۲) دلائل النبوه، البیهقی (م،۴۵۸ق)، به کوشش عبدالمعطی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۰۵ق.
(۲۳) رجال کشّی (اختیار معرفة الرجال)، الطوسی (م،۴۶۰ق)، به کوشش میرداماد و رجایی، قم، آل البیت، ۱۴۰۴ق.
(۲۴) سیر اعلام النبلاء، الذهبی (م،۷۴۸ق)، به کوشش گروهی از محققان، بیروت، الرساله، ۱۴۱۳ق.
(۲۵) السیرة النبویه، ابن هشام (م،۲۱۳ق./۲۱۸ق)، به کوشش محمدمحيیالدين عبدالحميد، قاهره، مكتبة محمدعلی صبيح و اولاده.
(۲۶) صحیح البخاری، البخاری (م،۲۵۶ق)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۱ق.
(۲۷) الطبقات الکبری، ابن سعد (م،۲۳۰ق)، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
(۲۸) الکامل فی التاریخ، علی ابن اثیر (م،۶۳۰ق)، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق.
(۲۹) مجمع الزوائد، الهیثمی (م،۸۰۷ق)، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۰۲ق.
(۳۰) المجموع شرح المهذب، النووی (م،۶۷۶ق)، دار الفکر.
(۳۱) المحبّر، ابن حبیب (م،۲۴۵ق)، به کوشش ایلزه لیختن شتیتر، بیروت، دار الآفاق الجدیده.
(۳۲) مسند احمد، احمد
بن حنبل (م،۲۴۱ق)، به کوشش شعيب الأرنؤوط، عادل مرشد، و آخرون، مؤسسة الرساله، ۱۴۲۱ق.
(۳۳) مشاهیر علماء الامصار، ابن حبان (م،۳۵۴ق)، به کوشش مرزوق علی، دار الوفاء، ۱۴۱۱ق.
(۳۴) المصنّف، ابن ابیشیبه (م،۲۳۵ق)، به کوشش سعید محمد، دار الفکر، ۱۴۰۹ق.
(۳۵) المعارف، ابن قتیبه (م،۲۷۶ق)، به کوشش ثروت عکاشه، قم، الرضی، ۱۳۷۳ش.
(۳۶) معجم البلدان، یاقوت الحموی (م،۶۲۶ق)، بیروت، دار صادر، ۱۹۹۵م.
(۳۷) المغازی، الواقدی (م،۲۰۷ق)، به کوشش مارسدن جونس، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۹ق.
(۳۸) المنتخب من کتاب ذیل المذیل، الطبری (م،۳۱۰ق)، بیروت، اعلمی.
(۳۹) نسب قریش، مصعب
بن عبدالله الزبیری (م،۲۳۶ق)، به کوشش بروفسال، قاهره، دار المعارف.
•
گلشاد حیدری، دانشنامه حج و حرمین شریفین، برگرفته از مقاله "جُبَیر بن مُطعِم"، تاریخ بازیابی۱۴۰۱/۰۵/۲۲.