جانّ (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جانّ (به فتح جیم) از
واژگان قرآن کریم، اسم جمع جنّ است، لذا هر دو يكىاند.
جانّ در
قرآن کریم پنج بار مقابل
انس آمده، که منظور همان
جنّ است.
همچنین دوبار درباره عصای
حضرت موسی (علیهالسّلام) به کار رفته که مفسرین آن را به
مار تفسیر کردهاند.
جانّ در
قاموس و
اقرب الموارد گوید: جانّ
اسم جمع جنّ است، لذا هر دو یکیاند.
علی هذا آنچه در
مجمع البیان و
کشاف و
نهایه و غیره آمده: جانّ پدر جنّ است.
آنچه
راغب گفته: جانّ نوعی از جنّ، مدرک صحیحی ندارد.
به مواردی از
جانّ که در
قرآن به کار رفته است، اشاره میشود:
(لا یُسْئَلُ عَنْ ذَنْبِهِ اِنْسٌ وَ لا جَانٌ) (در آن روز هيچ كس از انس و جن از گناهش سؤال نمىشود.)
دقّت در
قرآن نشان میدهد که جن و جان غیر هم نیستند، زیرا جانّ و انس مقابل هم آمدهاند. انس یک نوع بیش نیست هکذا جانّ و جنّ. فرق همان است که گفته شد. مثلا فرموده:
(لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْاِنْسُ وَ الْجِنُ) و نیز آمده
(لَمْ یَطْمِثْهُنَّ اِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَ لا جَانٌ) (و هيچ انس و جنّى پيش از ايشان با آنان تماس نداشته است.)
درباره عصای موسی آمده:
(فَلَمَّا رَآها تَهْتَزُّ کَاَنَّها جَانٌ وَلَّی مُدْبِراً.) (به آن نگاه کرد، دید با سرعت همچون ماری به هر سو میدود، ترسید، پشت کرد و گریخت.)
(وَ أَنْ أَلْقِ عَصَاكَ فَلَمَّا رَآهَا تَهْتَزُّ كَأَنَّهَا جَانٌّ وَلَّى مُدْبِرًا وَ لَمْ يُعَقِّبْ يَا مُوسَى أَقْبِلْ وَ لَا تَخَفْ إِنَّكَ مِنَ الْآمِنِينَ) (عصایت را بیفکن. هنگامی که عصا را افکند و دید همچون ماری با سرعت حرکت میکند، ترسید و به عقب برگشت، و حتی پشت سر خود را نگاه نکرد! ندا آمد: ای موسی! برگرد و نترس، تو در امان هستی.)
در اقرب الموارد گوید: جانّ مار سفید و سیاه چشمی است بیآزار اغلب در خانهها یافت میشود.
عبارت قاموس نیز چنین است و فقط قید (سفید) را ندارد.
صحاح مطلق مار
و مجمع مار کوچک گفته
و علت این تسمیه شاید مخفی بودن آن باشد.
ناگفته نماند درباره عصای موسی که در طور هنگام بعثت مبدّل به مار شد یک دفعه حیّة و دو دفعه جانّ نقل شده است مثل:
(قالَ اَلْقِها یا مُوسی - فَاَلْقاها فَاِذا هِیَ حَیَّةٌ تَسْعی) میدانیم که حیّه، مار معمولی و جانّ به معنی مار کوچک و یا مار معمولی است.
ولی هنگام نشان دادن معجزه در پیش
فرعون ثعبان گفته شده که به معنی اژدهاست مثل:
(فَاَلْقی عَصاهُ فَاِذا هِیَ ثُعْبانٌ مُبِینٌ) این دو چگونه جمع میشود؟
به نظر نگارنده، هنگام بعثت مار شدن کافی بود زیرا همین لازم بود که موسی متوجّه این حقیقت بشود ولی در نزد فرعون برای ارعاب و اتمام حجّت لازم بود که به اژدها مبدل شود مخصوصا موقع بلعیدن
ابزار ساحران.
مجمع البیان و
المیزان معتقد است که موقع بعثت نیز عصا به اژدها مبدّل شده و در
سوره نمل و
شعراء که جانّ نقل شده نظر به حرکت آن است نه بزرگی جثّهاش. آنجا که فرمود
(رَآها تَهْتَزُّ کَاَنَّها جَانٌ) عصا در اهتزاز به جانّ تشبیه شده وگرنه در واقع اژدها بود.
ناگفته نماند در
سوره طه چنانکه گذشت
«حیّة» آمده است و از اهتزاز و غیره خبری نیست و اگر موقع وحی اژدها بود لازم بود گفته شود
«فَاِذا هِیَ ثُعْبانٌ» چنانکه در
سوره اعراف و شعراء هست. علی هذا آنچه ما گفتیم مقرون به صحّت است و در سوره نمل و
قصص اگر جانّ مشبّه به واقع شود تشبیه شیء بنفسه لازم نمیآید زیرا ضمیر
«کَاَنَّها» به عصا راجع است.
جانّ هفت بار در
قرآن کریم آمده است که دو دفعه درباره عصاى موسى و پنج بار در مقابل
انسان و انس برگرفته است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «جانّ»، ج۲، ص۷۲-۷۴.