جامع مفیدی (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جامع مفیدی،
کتابی درباره
تاریخ و جغرافیای
شهر یزد، میباشد.
این کتاب در فاصله
سالهای ۱۰۸۲ تا ۱۰۹۰
تألیف شده و در میان کتابها و منابع تاریخی درباره
یزد، پنجمین تألیف از حیث
قدمت است.
این
کتاب نوشته
محمدمفید بن
نجم الدین محمودبن حبیب اللّه بافقی یزدی معروف به
محمدمفید مستوفی میباشد.
سال
تولد و
وفات محمدمفید مشخص نیست ولی چون
تاریخ نگارش اثر دیگر او،
مجالس الملوک (جداول
سلاطین )، ۱۰۵۲ است،
احتمالاً حدود سی
سال پیش از آن متولد شده و به این
تخمین شاید نزدیک به هفتاد سال، تا تاریخ نگارش
کتاب مختصر مفید در ۱۰۹۱، زیسته است.
مفید به گفته خودش از ۱۰۷۷ به مدت چهار سال مستوفی
اوقاف یزد بود و در ۱۰۸۰
نظارت بر آنجا را بر عهده گرفت
و ازاینرو به
مستوفی مشهور شد.
در ۱۰۸۱ آن
منصب را رها کرد و مدتی کوتاه در
اصفهان ماند.
بعد به
بصره رفت و در آنجا تألیف این کتاب را آغاز کرد.
سال بعد از طریق بصره به
هندوستان رفت
و مسلّماً تا ۱۰۹۱ در هندوستان اقامت داشت زیرا در این سال تألیف
کتاب مختصر مفید را، که به
جغرافیای بلاد اسلامی اختصاص دارد، در
شهر لاهور به پایان رساند
از این سال به بعد دیگر اطلاعی از او در دست نیست،وی در زمان اقامت در هندوستان به چند شهر
سفر کرد، از جمله به
سراندیب رفت
و در دستگاه
شاهزاده محمداکبر (حک: ۱۲۲۱ـ۱۲۵۳)
تقرب یافت و
لقب «
خان سامان » گرفت.
مؤلف اثر خویش را در سه جلد نگاشته، ولی مصحح ابتدا جلد سوم (به خاطر اهمیت آن و در دست رس نبودن دو جلد دیگر) و سپس جلد اول را نوشته است و از چاپ جلد دوم منصرف شده، زیرا قائل است که در آن تازگی نیست و مطالبش برگرفته از «روضة الصفاء» و امثال آن است ولی جزیی از جلد دوم به صورت بسیار مختصر درپایان جلد اول آورده شده است.
جلد اول از عهد اسکندر تا دوران امیر تیمور گورکان و جلد دوم از زمان
تیمور تا عهد شاه سلیمان صفوی وقایع را به ترتیب سالهای وقوع و به صورت سال شمار بیان کردهاند. جلد سوم اختصاص به شرح احوال رجال (اعم از دیوانیان، مستوفیان، کلانتران،
شاعران ،
هنرمندان ،
قاضیان ،
فقیهان و دیگر اصناف) و وصف
نواحی یزد از لحاظ تاریخی و جغرافیایی و ابنیه و آثار داخل شهر دارد.
دو مقدمه از ایرج افشار و مؤلف، آغازگر جلد اول میباشند. مطالب نیز در هفت مقاله گرد آوری شدهاند.
جلد سوم در بر دارنده دیباچه و مقدمهای از مصحح، پنج مقاله و یک خاتمه در دو مجلد است که دومی از صفحه ۵۱۹ شروع میشود.
مؤلف به تبعیت از پیشینیان خویش آنچه در کتب دیگر دیده باور و بازگو کرده است و چون مستوفی (محاسب عواید مالیاتی) بوده، در انشا نیز سبک مستوفیان را رعایت کرده است، یعنی در مورد
پادشاهان ، امرا و بزرگان، عبارات مطنطن و تعارف آمیز به کار برده است. مثلا «سریر سلطنت مصیر»، «حکم جهان مطاع عز صدور یافت»، «رکاب میمنت انجام» و امثال اینها.
در مواری نیز لغات، اصطلاحات و حتی لهجه خاص مردم
یزد به کار رفته است، مانند طنبی (آن قسمت از ساختمان که پس از ایوان ساخته میشود) و بادگیر (بنایی است مرتفع که تموج هوا را به داخل بنا در آورد) و....
احتوا و اشتمال بر اصطلاحات دیوانی و مناصب شرعی و عرفی، تشریح اصناف و طبقات مردم، وضع اوقاف، طرز عزل و نصب حکام، وزرا، ناظران و متصدیان حکومت، چگونگی مراتب و مدارج امور لشکری و اداری و به طور کلی بیان اوضاع جامعه عهد صفوی، از نقاط قوت این اثر گران بها به شمار میآیند.
ترجمه احوال بسیاری از بزرگان و دانشمندان به خصوص آن طبقه از رجال
یزد که از ایران هجرت کرده و در
هندوستان زندگی میکردهاند، منحصر به همین کتاب است.
از مطالب جالب این اثر اطلاعاتی است که در باره زردشتیان بدست میآید و به خوبی میتوان به طرز زندگانی و حیثیت مدنی وحقوق اجتماعی آنها در آن زمان پی برد. در کل میتوان ادعا کرد که جامع مفیدی هم جامع است و هم مفید.
مؤلف در تألیف آن، از کتابهای
تاریخ یزد، اثر
جعفربن محمد جعفری (تألیف ح۸۴۴) و
تاریخ جدید یزد، اثر
احمدبن حسین کاتب (تألیف ح۸۶۲) و همچنین از منابع عمومی دیگر، که نامشان در
مطاوی جامع مفیدی آمده، استفاده کرده است، از جمله از
تاریخ اسکندری (شاید
منتخب التواریخ نطنزی که به
اسکندر آنونیم (ناشناس)
شهرت یافت، یا کتابی درباره
اسکندر فرزند عمر شیخ پسر تیمور گورکانی ؛
تاریخ جهانگیری (ناشناخته)، احتمالاً در باره
غیاث الدین جهانگیر فرزند تیمور ؛
تاریخ خراسان (ناشناخته؛
تاریخ عالم آرای عباسی،
تاریخ یورش قندهار (ناشناخته)؛
تذکرة دولتشاه سمرقندی،
تذکره علی بنیمان (عارف
قرن هشتم که نقلهای
محمدمفید از آن کتاب، منشأ اطلاعات کنونی درباره احوال آن
عارف و جمعی از وابستگان اوست)؛
حبیب السیر،
دستورالوزراء،
روضة الشهدا،
روضة الصفا، سُلَّم السموات،
عجایب البلدان،
نگارستان و
هفت اقلیم .
جامع مفیدی سه مجلد است:
جلد اول در هفت مقاله، شامل اخبار
افسانهای درباره بنای
یزد در عهد
اسکندر مقدونی و حوادث تا ۸۵۹، که
شاهزاده پیربوداق قراقوینلو پس از
قحطی از
عراق به
یزد وارد شد (دوره تسلط نوادگان
تیمور در
نواحی فارس و
یزد)
عمده مباحث این مجلد مبتنی بر همان اقوالی است که در دو تاریخ قدیم
یزد (
جعفری و
کاتب ) و تواریخ عمومی دیگر مندرج است
از این جلد تنها یک
نسخه خطی شناخته شده که در
کتابخانه ملی پاریس به شماره ۱۵۳ موجود است.
مقاله اول داستان چگونگی بنای اولیه
یزد را چنین بیان میکند که دارا فرزند داراب پادشاه ظالم ایران، از اسکندر طلب خراج کرده و چون اجابت نمیشود به جانب روم لشکرکشی میکند ولی در نبرد شکست خورده وبه دست دو وزیرش کشته میشود. اسکندر قاتلانش را
قصاص کرده به
وصیت او با دخترش ازدواج و او را به آیین پادشاهان
دفن میکند. سپس اقدام به بنای زندانی به نام «کثه» در سرزمینی بی آب وعلف (
یزد امروز) مینماید.
مقاله دوم کمی مفصل تر از مقاله اول بوده و بیانگر داستان
مرگ اسکندر و اینکه فرزند او که از دختر دارا بود، پادشاهی را قبول نکرده گوشه عزلت گزیده و به عبادت مشغول میشود. و اینکه چگونه اردشیر بابکان مصادف با ایام ولادت
عیسی علیهالسّلام بر تخت شاهی
ایران تکیه میزند. بعد از او فرزندش شاپور که فردی ظالم بود شاه ایران میشود و به خاطر
بیماری که در او پدید میآید و اطبا دوای آن را آب چشمه سبزی در
خراسان میدانند، عزم آن دیار میکند ولی چون به عمارت «کثه» میرسد اعتدال هوا در او اثر کرده و بهبود مییابد و در آنجا شهری بنا میکند به نام یزدانگرد و نام خود را به یزدگرد مبدل میکند. بعد از آن این خطه به
یزد اشتهار مییابد.
پادشاهی بهرام و جنگ او با خاقان چین، عماراتی که در
یزد ساخته میشود مانند دوبرادران، فیروزآباد، مدینه
میبد و... ، پادشاهی قباد، انوشیروان، خسروپرویز و خصایص او، دیگر مباحث مطرح شده در این مقاله میباشد.
در مقاله سوم بعد از بیان دوران
اسلام و حکومت بنی امیه و بنی عباس، نام حاکمانی که از طرف خلفا حاکم
یزد شده بودند مانند مسلم بن زیاد در زمان
امیرالمومنین علیهالسّلام ، ابو العلاء طوقی در زمان هشام بن عبد الملک و نیز عماراتی که در زمان آنها ساخته شده، به تفصیل بیان میشود.
بعد از ذکر سلطنت ملک شاه سلجوقی، بیشترین مطالبی که در مقاله چهارم جلب توجه میکند، ذکر احوال خواجه نظام الملک وزیر
دانشمند و با کفایت دربار وعماراتی است که در این دوران در
یزد بنا شده است.
مقاله پنجم در مورد ذکر اتابکان و تسلط آنان بر بلاد
یزد تا زمان سلطان قطب الدین است. مؤلف در این بخش به خوبی از آنان یاد میکند به گونهای که ایشان را «قوم سعادتمند» لقب میدهد. این مقاله بعد از مقاله اول مختصرترین مقاله کتاب است.
در مقاله ششم بعد از ذکر سلطنت سلاطین مظفریه، لشکرکشی امیر شیخ ابو الحسن به
یزد، سلطنت شاه شجاع و امیر تیمور، عماراتی که در
یزد ساخته شدهاند از قبیل عمارات شاه یحیی و فرزندان وی، باغ کوشک واقع درتفت، باغ نعمت آباد و قصبه مهریجرد، بیان میشود. حکایت جالبی نیز از شاه یحیی و پیر مردی روستایی در این بخش ذکر شده است.
ذکر حوادث زمان تیمور، احوال حاکمانی چون خواجه غیاث الدین، جلال الدین چقماق، حاجی صدر الدین، معین الدین معلم، خضر شاه و عماراتی که در زمان ایشان در
یزد بنا میشود مانند قلعه مبارکه و دار العباد و هم چنین توجه
گوهرشادآغا به
یزد مطالب آخرین مقاله این جلد میباشند.
جلد دوم مطالب بسیار مختصری در مورد انوشیروان، نهضت خاقان فریدون، تفویض سلطنت قندهار به شاهزاده مظفر، مراسلات وزیر اعظم روم و نزول شاه عباس خان در
یزد میباشد.
جلد دوم به حوادث
یزد در
عصر صفوی، از ابتدای
سلطنت شاه اسماعیل تا روزگار
مؤلف اختصاص دارد و در ۱۰۸۸، در دوره پادشاهی
شاه سلیمان (۱۰۷۷ـ۱۱۰۶)، در
شاه جهان آباد تألیف شده و نام
شاه سلیمان در
خطبه این مجلد آمده است
مطالب این مجلد بیشتر از
تاریخ عالم آرای عباسی استخراج شده و هنوز تمام آن به چاپ نرسیده است.
ایرج افشار خطبه و
فهرست عناوین گفتارها و پنج گفتار کوتاه از آن مجلد را، بر اساس بخشی از مجموعه or. ۱۹۶۳ کتابخانه
موزه بریتانیا، در
مجله فرهنگ ایران زمین چاپ کرده است.
بنا به فهرست نسخه های خطی موجود در
موزه سالار جنگ حیدرآباد دکن، یک نسخه کامل از این مجلد در آن موزه وجود دارد ولی هنوز
ریزفیلمی (
میکروفیلمی ) از آن در
ایران موجود نیست.
جلد سوم که مفصّل تر از دو جلد قبلی است، در پنج
مقاله و یک
خاتمه تنظیم شده است: مقاله اول در پنج
مجلس، شامل
سادات،
حکام و
وزرا،
کلانتران،
مستوفیان،
مین باشیان و
یوزباشیان ؛ مقاله دوم در ده فصل درباره
علما و فضلا،
قضات،
محتسبان،
واعظان،
خطیبان،
منجمان،
خطاطان،
طبیبان و
حکیمان،
شاعران، اشراف و اعیان، و مطالبی درباره
صلحا و
هنروران ؛ مقاله سوم درباره
امامزادگان و
مشایخ ؛ مقاله چهارم در پنج گفتار درباره
مساجد،
مدارس و
بقعهها و
خانقاهها و
رباطها و
مَصانع (
آبگیرها )، قُرا و
مزارع، سبب بنای
یزد و مقاله پنجم در ذکر بعضی از غرایب روزگار و احوال مؤلف.
از این مجلد بیش از بیست نسخه در کتابخانهها موجود است،از این میان، ایرج افشار، نسخه موجود در کتابخانه موزه بریتانیا را، به شماره های or.۲۱۰ و or.۲۱۱ که به خط مؤلف و در حکم نسخه
پیش نویس اوست، مبنای تصحیح متن قرار داده و در ۱۳۴۰ ش، آن را
چاپ و
منتشر کرده است،این متن، از لحاظ
جغرافیای تاریخی یزد یگانه است.
مقاله اول مشتمل بر هفت مجلس در ذکر
سادات عظام (محمد امین میر جمله، امیر جلال الدین حسن، امیر زین العابدین روغنی و... به همراه اولاد و دودمان ایشان)، حکام و وزرای عالی مقام (ابو منصور
یزدی،
خواجه شمس الدین ،خواجه بهاء الدین محمد و...) ، کلانتران (میرزا محمد حکیم کلانتر)، مستوفیان (خواجه عبد القادر، محمد اشکذری، خواجه کمال الدین ابو المعالی و...) ، میرباشیان و یوزباشیان (شرف الدین علی بافقی، میرزا عنایت بیک، سلطان مسعود و...) میباشد.
در این قسمت مقام و منزلت اجتماعی و حکومتی اشخاص رعایت شده و شرح حال مفصلی از ایشان از جمله دودمان و اقدامات آنها بیان گردیده است.
مقاله دوم در ده فصل در پی بیان احوال علما (مولانا شرف الدین علی
یزدی، حسین
یزدی، علاء الدین محمد و...) ،
قضاه (کمال الدین میر حسین
یزدی، شیخ علی صبح جبل عاملی، امیر عبد الغفار میر بزرگ و...) ، محتسبان،
واعظان (نور الله واعظ
یزدی، هدایت حسین و...) ،
خطبا (محمدابراهیم مهریجرد)،
منجمان (محمدطاهر منجم، مولانا جعفر و...) ،خطاطان (شمس الدین محمد شاه، کمال الدین بن شهاب الدین، مولانا ابو طالب و...) ،
اطبا و
حکما (مؤید الدین محمد، سالک الدین، میرزا نجیم بیک و...) ،
شاعران (وحشی بافقی، مجد همگر، غیاث الدین علی نقش بند و...) و اشراف (میرزا اسحق بیک، امیر هدایه الله، محمود نقاش و...) است.
به دلیل رعایت اختصار نام اشخاصی که دارای چندین منصب هستند، فقط در یک منصب ذکر شدهاند.
احوال
امامزادگان و مشایخ (امامزاده ابو جعفر، شاه زاده فضل بن موسی، سید حسن گل سرخ و...) ، سال و نحوه ورود به
یزد و برخی خصوصیات شخصی آنها در مقاله سوم بررسی میشود.
مقاله چهارم در پنج گفتار به بیان نام،
واقفان و سال ساخت
مساجد ،
مدارس ،
مزارع و
قنواتی میکند که در
یزد ساخته شدهاند مانند
مسجد جامع کبیره، جامع میر چقماق، جمعه سرریگ- مدرسه رکنیه، شمسیه، حسینیه- مزارع اهرستان و تفت و....
در آخرین مقاله نیز به تاریخ حیات مؤلف با شیوه سخن پردازیهای شاعرانه و عبارت سازیهای مرسوم عهد صفوی به گونهای مبسوط پرداخته میشود.
خاتمه در دو فصل به بیان حکایات و وقایع غریبهای که در آن ایام رخ داده، مانند مردی که
گوسفند را زنده زنده میخورد، دو زنی که لحیه و سبیل طویلی داشتند و... میپردازد.
مؤلف در شرح احوال بزرگان مطلب تازه ایی از زندگی خصوصی آنان ذکر نکرده، بلکه با آوردن لغات مترادف و الفاظ مشابه افراد مختلف را میستاید و اگر از اختلاف کلمات و مفردات بگذریم، شرح، توصیف، تعریف و تمجید هر یک از این افراد قابل تطبیق با دیگری است. اغلب علما به نظر وی «اکثر اوقات را به ادای وظایف طاعات و عبادات صرف» مینمایند و اطبا «در میدان حذاقت گوی مسابقت از اکفاء ربوده» و دانشمندان «به وفور دانش و سرعت فهم و جودت طبع مشهور و معروف» اند
در باره یکی گوید «به غایت حمیده خصال و پسندیده افعال بود»
در صفت دیگری گوید «شمس فلک نصر و عطارد
آسمان کمال بود و طریقه مصاحبت و رموز مجالست نیکو میدانست»
. در تعریف عابدی گوید «مردی بود مصلح و پرهیزگار و موفق و دین دار، بر وظایف عبادت مدام میپرداخت و مراسم طاعات شبانه روزی بر وجه
اخلاص به جای میآورد»
.
نظیر این جملات در باره افراد دیگر نیز با تغییر مفردات و کلمات تکرار شده است. نوشتن شرح حال افراد به این طریق ما را به خصوصیات زندگی فردی راهبر نیست. چنان به نظر میرسد که مؤلف برای نشان دادن قدرت قلم خویش صفحات کتاب را پر کرده است.
در ابتدی هر فصل جملاتی متشابه که مفاهیم آنها تقریبا یک سان است آورده میشود.
مؤلف درمتن، ابیات زیادی از
شعرای مختلف آورده و گاهی درمورد تمجید و تحسین شخصی که شرح احوال او را مینگارد یا برای انتباه خواننده به بی وفایی دنیا اشعاری سروده و در جای مناسب خود ذکر نموده است.
جامع مفیدی مبسوط ترین
تاریخ شهر یزد از آغاز تا عصر مؤلف است، شهر
یزد به هنگام تألیف کتاب، هفده محله داشته است.
مؤلف تقریباً همه دیههای معتبر و اساسی آنجا را وصف و
قناتها و
آبانبارها و مسجدها و مدرسههای مهمی را که تا عصر صفوی باقیمانده بودند، معرفی کرده است.
جامع مفیدی از این نظر که، به طور پراکنده، ما را با احوال
زردشتیان و مبادی اجتماعی و مدنی آنها آشنا میکند،
مأخذی منحصر به فرد است.
شرح احوال اعیان،
رجال و
معاریف دانشمندان و شاعران و هنروران در این مجموعه، به ویژه آن
طبقه از رجال
یزد که به
هندوستان مهاجرت کرده بودند، خود در حکم
کتاب طبقات و تذکره بزرگان
یزد است و در
قیاس با نمونههای
مشابه،
مزیتهایی دارد.
مؤلف همچنین
اشعار فراوانی از
شعرا در کتاب خود آورده است
جامع مفیدی از لحاظ
اشتمال بر کلمات و
اصطلاحات دیوانی و
مناصب شرعی،
تشریح احتساب و طبقات مردم، وضع
اوقاف، چگونگی
عزل و
نصب حکام، مراتب و مدارج
لشکری و به طورکلی اوضاع
جامعه عصر صفوی، در تحقیقات تاریخی و
تتبعات اجتماعی بسیار ارزشمند است.
همچنین
اصطلاحات خاص آن منطقه در دوره مؤلف را نیز در بر دارد، مانند
آقچه عراقی،
اشتلم،
اطلس ششتری،
بار پازی (
بوجاری، باد دادن
گندم در موقع
خرمن )،
پده (نام
درختی بیابانی )،
پُرسه (
مجلس ترحیم )،
دُت (
دختر در
گویش زردشتیان )،
شوره بیز (نوعی
غربال)،
گاو پهلو (اصطلاحی در
قلعهسازی )
این اصطلاحات، در
متون دیگر یا نیست یا
نادر است.
مؤلف به منابع معتبری دسترسی داشته ولی بخشهایی که درباره
پیشینه تاریخی یزد، به ویژه پیش از
ساسانیان، و وقایع شهرهای دیگر است چندان
اعتبار ندارد زیرا به تبعیت از پیشینیان آن مطالب را نوشته است.
فهرست مطالب در ابتدا و فهرست اعلام (اشخاص، اماکن و نام کتب)، اقوام و قبایل، لغات نادر و اصطلاحات،
آیات ،
احادیث ، امثال عربی، به همراه تعلیقات (یادداشتهایی که در خلال طبع کتاب فراهم شده) در انتهای کتاب آمده است.
پاورقیها به تصحیح لغات اشتباه متن اختصاص دارد.
(۱) محمدمفیدبن محمود بافقی، جامع مفیدی، چاپ ایرج افشار، ج۱، تهران ۱۳۴۲ ش.
(۲) محمدمفیدبن محمود بافقی، جامع مفیدی، چاپ ایرج افشار، ج۳، تهران ۱۳۴۰ ش.
(۳) محمدمفیدبن محمود بافقی، «جزئی از جلد دوم جامع مفیدی»، چاپ ایرج افشار، در فرهنگ ایران زمین، ج۱۱ (۱۳۴۲ ش).
(۴) جعفربن محمد جعفری، تاریخ
یزد، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۴۳ ش.
(۵) احمدبن حسین کاتب
یزدی، تاریخ جدید
یزد، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۵۷ ش.
(۶) حسین محبوبی اردکانی، «(در باره) جامع مفیدی»، راهنمای کتاب، سال ۷، ش ۱ (پاییز ۱۳۴۳).
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «جامع مفیدی»، شماره۴۳۸۷. نرم افزار تاریخ اسلامی ایران،مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.