تَدَّخِرُون (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تَدَّخِرُون:
(مَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ)تَدَّخِرُون از «ادّخار»
به معنای «اندوختن» گرفته شده است و در اصل از مادّۀ «ذُخْر» است
[
ذخر، یذخر، ذُخرا و ادّخر، ادّخارا
]
کلمۀ ادّخار در اصل «اذتخار» بوده «تاءِ افتعال»
بدل به «دال» و دال در دال
ادغام شده «ادّخار» گشته است.
به موردی از کاربرد تَدَّخِرُون در
قرآن، اشاره میشود:
(أُنَبِّئُكُم بِمَا تَأْكُلُونَ وَ مَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ.) (
به شما
خبر مىدهم از آنچه مىخوريد، و آنچه را در خانههاى خود ذخيره مىكنيد،
به یقین در اين
معجزات)، نشانهاى براى شماست، اگر
ایمان داشته باشيد.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: اين جمله
اخبار به غيبى است كه مختص
به خدا و رسولانى است كه
خدای تعالی آگهى بدان را
به وسيله
وحی به آنان داده و اين خود معجزهاى ديگر است و
اخبار به غيبى است كه صريح در تحقق است، يعنى هر كس آن را بشنود شكى در معجزه بودنش نمىكند، براى اينكه هر كسى و هر انسانى عادتاً مىداند چه خورده و در خانه خود چه چيزى را ذخيره كرده است.
در
تفسیر نمونه آمده است:
آیه مورد بحث دربارۀ یکی از معجزات حضرت مسیح (علیهالسّلام) است و موضوع
خبر دادن از اسرار نهانی مردم را پیش میکشد، میگوید: «... و از آنچه میخورید و در خانۀ خود ذخیره میکنید
به شما
خبر میدهم...»
معمولاً هرکس در زندگی فردی و شخصی خود اسراری دارد که دیگران از آن آگاه نیستند، اگر کسی بدون هیچگونه سابقه، مثلاً از غذاهایی که خوردهاند یا آنچه را ذخیره کردهاند دقیقاً
خبر دهد دلیل بر این است که از یک منبع
غیبی الهام گرفته است، مسیح میگوید: من از این امور آگاهم و
به شما
خبر میدهم.
بعضی از مفسران (مانند نویسنده
المنار) اصرار دارند که کارهای اعجازآمیز مسیح (علیهالسّلام) را که قرآن صریحاً برای او ذکر کرده است،
به نوعی توجیه کنند، مثلاً بگویند عیسی تنها ادعا کرد که من میتوانم
به فرمان خدا چنین کاری را انجام دهم، ولی عملاً هرگز انجام نداد! در حالی که اگر فرضاً این احتمال در این آیه قابل گفتگو باشد، در
آیه ۱۱۰ سورۀ مائده:
(... وَ اِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّینِ کَهَیْئَةِ الطَّیْرِ...) هیچگونه قابل قبول نیست، زیرا در آیه صریحاً میگوید یکی از نعمتهای خداوند بر تو (عیسی) این بود که پرندهای از گل میساختی و در آن میدمیدی و
به فرمان خدا زنده میشد.
بعلاوه اصرار و پافشاری در این گونه توجیهات هیچ موجب و دلیلی ندارد، زیرا اگر منظور انکار اعمال خارقالعاده
پیامبران باشد قرآن در موارد بسیاری
به این موضوع تصریح کرده، و
به فرض که یک یا چند مورد را توجیه کنیم، بقیه چه خواهد شد؟ و از این گذشته هنگامی که ما خدا را حاکم بر قوانین
طبیعت میدانیم نه محکوم، آنچه مانعی دارد که قوانین عادی طبیعت،
به فرمان او، در موارد استثنایی تغییر شکل داده، و از طرق غیر عادی حوادثی
به وجود آید.
و اگر تصور میکنند این موضوع با
توحید افعالی خداوند و
خالقیت او و نفی شریک سازگار نیست قرآن پاسخ آن را گفته، زیرا در همه جا وقوع این حوادث را مشروط
به فرمان خدا میکند، یعنی هیچکس
به اتکای نیروی خود نمیتواند دست
به چنین کارهایی بزند مگر این که
به فرمان خداوند و استمداد از قدرت بیپایان او باشد و این عین
توحید است نه
شرک.
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «تَدَّخِرُون»، ج۲، ص۸۱.