توسل از نظر علما
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تَوَسُّل، اصطلاحـی در
فرهنگ اسلامی نـاظر بـه جستـن وسیلهای برای جلب رضای
خداوند میباشد. مفهوم توسل به حسب ماهیت خود، ارتباط نزدیکی با مفهوم
شفاعت دارد و به همین سبب، بسا بحث از آن با مبحث شفاعت گره خورده است.
گذشته از فرقهها و گرایشهای غالیانهای که در سدههای آغازین
اسلام شکل گرفته بودند و شخصیت
امام علی (ع) و دیگر امامان را آمیزهای از
الوهیت و جسمانیت تصور میکردند،
گرایش امامیه بهخصوص از سدۀ ۳ق و همزمان با شروع
غیبت امام دوازدهم (ع)، با زدودن عقاید غالیانه نسبت به ائمه و با رد انتساب
علم غیب و
قدرت فوق بشری به
امامان کوشیدند تا به مفهوم عنایت الٰهی بر وجود امام به منزلۀ لطفی برای امکان قرب و قبولی طاعات تأکید کنند.
در نظر امامیه، ائمه ذاتاً عامل رستگاری و نجات از کیفر
گناهان نیستند
با این حال نقش امام در جهانبینی امامیه به گونهای شکل گرفته که نه تنها با توسل به ائمه امکان نجات از کیفر گناهان فراهم میگردد، بلکه توسل به امام از ارکان نجات و رستگاری به شمار میرود.
از جمله ادلۀ نقلی که متکلمان امامیه آن را برای اثبات توسل به ائمه به کار میبرند،
آیه «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّٰهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا»
است.
به این آیه با تکیه بر اینکه «حبلالله» از جملۀ
اسماء الٰهی نیست، بر جواز توسل به غیر
خدا ، استناد شده است.
در روایات
امامیه ، به صراحت حبلالله تعبیری از ائمۀ هدی (ع) دانسته شده است.
همچنین
امام علی (ع) در ضمن خطبهای فرمود: «اَنا حبلالله المتین».
نظیر همین روایت نیز از
امام صادق (ع) روایت شده است
آیۀ ۳۵ سورۀ مائده
مستند دیگری برای جواز توسل به ائمه به شمار میآید.
امام علی (ع) نیز در روایتی خود را وسیلۀ میان مردم و خداوند معرفی کرده است.
استشفاع یا توسل به شفاعت
پیامبر (ص) و ائمه (ع) در کنار مفاهیمی چون
استغاثه و توجه، از جمله مصادیق توسل به شمار میآید.
ادعیۀ بیشماری وجود دارند که در آنها توسل به اسماء الٰهی و
اعمال صالح شخص
مؤمن برای قبولی
دعا و برطرف شدن حاجات صورت میگیرد.
با این حال آنچه که در مباحث مربوط به توسل و دعا بیشتر توجه شده است، توسل به دعای صالحان برای برطرف شدن
حاجت و یا شفاعت است.
توسل به دعای صالحان از مهمترین مصادیق توسل به شمار میرود، چنانکه برخی توسل را به معنای طلب دعا تعریف کردهاند
و برترین نوع آن توسل به دعای
پیامبران و انبیای خاص خداوند است.
در آیات قرآنی نیز اشاراتی به اینگونه توسل شده است.
در پی شکلگیری بحثهایی دربارۀ جواز توسل به دعای پیامبر (ص)، آن را اغلب به ۳ گونه تقسیمبندی کردهاند: نخست توسل به دعای آن حضرت در زمان حیات وی که تمامی گرایشهای اسلامی در صحت این موارد توافق دارند؛ دیگری توسل به دعای نبی پس از رحلت او در روز
قیامت که با توسل به دعای پیامبر (ص) به معنی شفاعت خواستن از وی در روز قیامت هممعنی است؛ سومین مورد، مربوط به توسل به دعای پیامبر (ص) در حیات برزخی ایشان است.
اغلب گرایشهای اسلامی مشروعیت هر ۳ مورد یاد شده را قبول دارند و تنها حالت سوم است که عامل برخی از اختلافات شده است.
توسل در میان صوفیه از مهمترین روشهای سلوک معنوی به شمار میرود.
اساس سلوک
طریقه اویسیه که به شیخ و پیری معین انتساب نداشتند، توسل به روحانیتِ
رسول اکرم (ص) بود.
صوفیانی چون بهاءالدین نقشبند که از روحانیت
خواجه عبدالخالق غُجدوانی بهره میگرفته، و
زینالدین ابوبکر تایبادی که با توسل به روحانیت
احمد جام ژندهپیل منازل سلوک را طی کرده است، از این شمار هستند.
توسل در میان دیگر گرایشهای صوفیه نیز اهمیت دارد.
از نظر
صوفیه اولیای الٰهـی ــ که همان مشایخ صوفیه هستند ــ بالاترین منزلت را نزد خداوند و به قیاس با زندگی روزمره، همانطور که برای رفع نیازهای زندگی گریزی از توسل به وسایل نیست، در حل مشکلات معنوی نیز شایسته است به روحانیت اولیا توسل شود.
بیشتر مسائل مربوط به توسل در نزد صوفیه به همان ترتیبی است که در شرایط و موارد توسل از آنها یاد شده است.
با این حال نقش حائز اهمیت مشایخ و اولیای صوفیه به گونهای است که توسل به این اولیا را از مباحث بحثبرانگیز و مورد اختلاف میان صوفیان و متشرعان کرده است.
برخی از فرق صوفیه بر نقش معنوی توسل به شیخ طریقۀ خـود تأکید ویژهای دارند.
برای نمـونه در میان طریقههای معاصر صوفیـه، تجانیه پیروان
شیخ احمد تجانی ، بر توسل به شیخ طریقۀ خود تأکیدی فراوان دارند.
آنان شیخ احمد را خاتم اولیا میدانند و توسل به روحانیت شیخ را اساسیترین راه نجات و رستگاری به شمار میآورند.
ابوالحسن شاذلی دربارۀ جواز توسل و
شفاعت ، مردم را به دو دسته تقسیم میکند: از نظر او دستهای از مردم هستند که هنوز اندیشه و افکار آنان دربارۀ
توحید شکل کامل نگرفته است و میان شک و یقین سرگشتهاند.
شاذلی توسل را برای این دسته از مردم شایسته نمیداند، چه، بیم آن دارد که به اشتباه وسیلهها را عامل و فاعل رستگاری بدانند و نیز فراموش کنند که توسل بدون داشتن عمل صالح سودمند نیست.
در مقابل دستۀ دیگر مردم که به درجهای رسیدهاند که توحید و
محبت به خداوند در وجود آنها شکل گرفته است، در صورت توسل به شخص یا عملی دچار گمراهی نمیگردند و از اینرو توسل برای آنان جایز است.
(۱) قرآن کریم.
(۲) ابن بابویه، محمد، التوحید، به کوشش هاشم حسینی، تهران، ۱۳۸۷ق.
(۳) ابن شهر آشوب، محمد، مناقب آل ابیطالب، قم، مطبعۀ علمیه.
(۴) اصفهانی، محمدتقی، مکیال المکارم، قم، ۱۳۹۷ق.
(۵) امینی، عبدالحسین، الغدیر، بیروت، ۱۳۹۷ق.
(۶) جامی، عبدالرحمان، نفحات الانس، به کوشش مهدی توحیدیپور، تهران، ۱۳۳۶ش.
(۷) حسکانی، عبیدالله، شواهد التنزیل، به کوشش
محمدباقر محمودی، تهران، ۱۴۱۱ق/۱۹۹۰م.
(۸) حسینی، عبدالله، کاسح الالغام الکفریة، قاهره، مکتبة الشعب.
(۹) خصیبی، حسین، الهدایة الکبری، بیروت، ۱۴۱۱ق/ ۱۹۹۱م.
(۱۰) خیاط، عبدالکریم، الانتصار، قاهره، مکتبة الثقافة الدینیه.
(۱۱) طباطبایی، محمدحسین، المیزان، قم، جامعۀ مدرسین.
(۱۲) طبرسی، احمد، الاحتجاج، به کوشش
محمدباقر خرسان، نجف، ۱۳۸۶ق/۱۹۶۶م.
(۱۳) عمار، علی سالم، ابوالحسن الشاذلی، قاهره، ۱۹۵۱م.
(۱۴) فوتی، عمر، «الرماح»، در حاشیۀ جواهر المعانی، بیروت، ۱۳۹۳ق/ ۱۹۷۳م.
(۱۵) قاضی نعمان، شرح الاخبار، به کوشش محمد حسینی جلالی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی.
(۱۶) قمی، علی، تفسیر، به کوشش طیب موسوی جزایری، قم، ۱۴۰۴م.
(۱۷) کتاب سلیم بن قیس، به کوشش
محمدباقر انصاری، قم، ۱۴۱۵ق.
(۱۸) نعمانی، محمد، الغیبة، به کوشش فارس حسون، قم، ۱۴۲۲ق.
(۱۹) یافعی، عبدالله، نشر المحاسن الغالیة، به کوشش ابراهیم عطوه عوض، قاهره، ۱۳۸۱ق/۱۹۶۱م.
(۲۰)ابن مرزوق، ابوحـامد، التوسل بالنبـی، به کوشش حسیـن حلمی، استانبـول، ۱۳۹۶ق/۱۹۷۶م.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «توسل»، ج۱۶، ص۶۱۷۵.