تقویم شمسی و قمری
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
گردش خورشید در مدارش در طول یک
سال و گردش
ماه در مدار خود در یک ماه واحدهای زمانی ماه و سال را بوجود می آورند که در
قرآن هم به آنها اشاره شده است.
در
قرآن کریم برای محاسبه زمان به ابزار متعددی توجه شده است؛ در آیاتی
خورشید و
ماه وسیلهای برای به دست آوردن زمان به شمار آمدهاند:«والشَّمسَ والقَمَرَ حُسبانًا».
این
آیه به عقیده جمعی از مفسران، به گردش خورشید در مدارش در طول یک
سال و گردش ماه در مدار خود در یک ماه اشاره دارد. این گردش
منظم در مدار و
تنظیم سرعت این دو، پیدایش
روز و
شب را سبب شده و اندازه آنها را مشخص میکند.
واحدهای زمانی ماه و سال نیز برگرفته از همین
نظم دقیق است.
به لحاظ اهمیت فوق العاده این
نظم،
قرآن کریم آن را به
تقدیر آفریدگاری دانا نسبت میدهد
:«ذلِک
تَقدیرُ العَزیزِ العَلیم».
از ماه و نقش آن در تقویم نیز در آیات بسیاری یادشده است تا جایی که برخی از مفسران نقش اساسی در تعیین ماه و سال را از آنِ ماه دانستهاند.
در آیاتی به منازل ماه در حرکت خود و نقش آن در تعیین ایام نیز اشاره شده است
:«هُوَ الَّذی جَعَلَ الشَّمسَ ضِیاءً والقَمَرَ نورًا
وقَدَّرَهُ مَنازِلَ لِتَعلَموا عَدَدَ السِّنینَ والحِسابَ ما خَلَقَ اللّهُ ذلِک اِلاّ بِالحَقِّ یفَصِّلُ الأیتِ لِقَوم یعلَمون».
قرآن به حرکت ماه در مداری مشخص و عبور آن از منازل اشاره میکند:«والقَمَرَ
قَدَّرنهُ مَنازِلَ حَتّی عادَ کالعُرجونِ القَدیم».
مفسران مقصود از
منازل را محلهایی میدانند که ماه در گردش ماهانه خود در هر روز از آنها میگذرد
و با توجه به منازل ۲۸ گانه آن در طول ماه، امکان شناسایی تاریخ و گذشت ایام فراهم میگردد.
نقش ماه در سال شماری از دیرباز مورد توجه بوده است و علت پرسش از تغییرات
ماه و اَشکال مختلف آن نیز همین است
:«یسَلونَک عَنِ الاَهِلَّةِ قُل هِیَ مَوقیتُ لِلنّاسِ والحَجِّ».
خداوند در پاسخ، به بیان حکمت هلالهای ماه میپردازد و این که سبب خلقت این
نظم و گردش ماه، تشخیص زمانها و سامان بخشیدن به امر دنیا و آخرت است.
در دیگر آیات نیز به این امر توجه شده و به استفاده از ماه برای تشخیص مدت
حمل و
رضاع ،
امور دینی و عبادی مانند ایام
حج ،
ماه
رمضان ،
عده زن بعد از مرگ شوهرش
و... اشاره شده است.
اشکال مختلف ماه در روزهای گوناگون تشخیص ایام را آسانتر میسازد.
تغییرات
منظم و تدریجی ماه، از آن وسیلهای برای تعیین اوقات برای مردم ساخته و مرجعی برای
تنظیم اوقات شرعی ، مانند ایام حج، ماه رمضان و... فراهم آورده است.
قرآن درباره زمان و تقسیمات آن نیز در
آیه ۵
یونس اشاراتی دارد.
بعضی مفسران، عبارت «عَدَدَ السِّنینَ» در آیه مذکور را اشاره به
سال و مقصود از «حساب» را مقاطع زمانی کوچکتر از سال، مانند
ماه و
روز و ساعات، دانستهاند.
سال شمسی ، مدت زمان گردش زمین در مدار خود به دور خورشید است
و سال قمری که در
قرآن نیز به آن اشاره شده، عبارت از ۱۲ ماه قمری پیاپی است.
خداوند شناخت عدد سالیان و نیز محاسبات اقتصادی مردم را از ادله
نظم موجود در حرکت ماه دانسته است:«هُوَ الَّذی جَعَلَ الشَّمسَ ضِیاءً والقَمَرَ نورًا
وقَدَّرَهُ مَنازِلَ لِتَعلَموا عَدَدَ السِّنینَ والحِسابَ».
واحد زمانی سال در
قرآن کریم برای بیان گذشت ایام
و نشان دادن دقیق تاریخ به کار رفته است.
قرآن کریم در آیاتی به تعداد ماههای قمری اشاره کرده است:«اِنَّ عِدَّةَ الشُّهورِ عِندَ اللّهِ اثنا عَشَرَ شَهرًا».
ادامه این
آیه شریفه:«مِنها اَربَعَةٌ حُرُمٌ»
مشخص میکند که مقصود از ماهها، ماههای قمری است، زیرا
ماههای حرام نزد
خداوند ۴ ماه مشخص قمری است.
گردش و حرکت قمر از نقطهای از مدار خود تا بازگشت آن به همان نقطه، یک ماه قمری است.
ماه قمری از دیر باز مورد استفاده اعراب بوده
و
قرآن نیز آن را تأیید کرده است.
راز انتخاب و استفاده از
ماه قمری از سوی مردم را میتوان در امتیاز ماه قمری نسبت به ماه شمسی در سهولت اندازه گیری و قابل استفاده بودن آن برای همه مردم دانست
، در حالی که شناخت ماه از طریق
خورشید تنها پس از سالها پیشرفت
علم نجوم میسر گردیده و با این حال هنوز نیز به سبب پیچیدگی و نیاز به اطلاعات نجومی، همواره برای همه مردم ممکن نیست.
روز و
شب را میتوان کوچکترین واحد زمانی مورد استفاده در تقویم دانست. گذشتگان شبانه روز را معلول حرکت
آفتاب به دَوَران مجموعه
نظام کیهانی به دور زمین، در دایرهای فرضی میدانستند
ولی امروزه اخترشناسان آن را معلول
حرکت وضعی زمین میدانند.
روز و
شب که تشکیل دهنده
ماه و
سال است، در
قرآن نیز مورد توجه قرار گرفته و در آیاتی به مشخص شدن ماه و سال بر اثر گردش شب و روز اشاره شده است
:«و جَعَلنَا الَّیلَ والنَّهارَ ءایتَینِ فَمَحَونا ءایةَ الَّیلِ وجَعَلنا ءایةَ النَّهارِ مُبصِرَةً لِتَبتَغوا فَضلاً مِن رَبِّکم و لِتَعلَموا عَدَدَ السِّنینَ والحِسابَ».
روز در اصطلاح فقهی از
فجر (سپیده دم) شروع شده و آن هنگام، آغاز زمان
نماز صبح و
روزه است و به غروب آفتاب ختم میگردد.
شب و روز دائماً در حال آمد و شد هستند و یکی از آنها بر دیگری تقدم یا تأخر نمییابد
:«لاَ الشَّمسُ ینبَغی لَها اَن تُدرِک القَمَرَ ولاَ الَّیلُ سابِقُ النَّهارِ».
به عقیده بیشتر مفسران، تأکید اصلی
قرآن کریم بر استفاده از تقویم قمری برای انجام امور دینی است
ولی میتوان اشاراتی بر اهمیت تقویم شمسی نیز در
قرآن مشاهده کرد
:«وجَعَلنَا الَّیلَ والنَّهارَ ءایتَینِ فَمَحَونا ءایةَ الَّیلِ و جَعَلنا آیةَ النَّهارِ مُبصِرَةً لِتَبتَغوا فَضلاً مِن رَبِّکم و لِتَعلَموا عَدَدَ السِّنینَ والحِسابَ».
البته تمام تأکید
قرآن کریم بر استفاده از تقویم قمری، تنها برای انجام اعمال عبادی است و نمیتوان ممنوعیت کاربرد دیگر گاهشماریها را برای استفاده در دیگر شئون زندگی از آیات
قرآن برداشت کرد.
نشانههای تأکید
قرآن بر استفاده از تقویم قمری را میتوان در موارد ذیل خلاصه کرد:
۱.
قرآن کریم به نقش برجسته
ماه در تعیین سال اشاره میکند: «هُوَ الَّذی جَعَلَ الشَّمسَ ضِیاءً والقَمَرَ نورًا
وقَدَّرَهُ مَنازِلَ لِتَعلَموا عَدَدَ السِّنینَ والحِسابَ».
برخی مفسران، با اشاره به بازگشت ضمیر مفرد در «
قَدَّرَهُ» تنها به
ماه ، علت آن را نقش برجستهتر ماه در شناسایی ماهها و زمان دانسته
و برخی دیگر به تأکید آن را یکی از احتمالات در آیه برشمردهاند.
در این آیه شریفه،
تقدیر ماه علت برای شناخت سالها دانسته شده است و این امر تنها در صورتی صحیح است که سال از طریق حرکات ماه شناخته شود.
دیگر آیات
قرآن، مانند ۳۹
یس نیز این قول را تقویت میکند:«والقَمَرَ
قَدَّرنهُ مَنازِلَ حَتّی عادَ کالعُرجونِ القَدیم».
۲. اشاره به ماههای
حرام در میان ماههای دوازده گانه مورد نظر خداوند:«اِنَّ عِدَّةَ الشُّهورِ عِندَ اللّهِ اثنا عَشَرَ شَهرًا فی کتبِ اللّهِ یومَ خَلَقَ السَّموتِ والاَرضَ مِنها اَربَعَةٌ حُرُمٌ»
و مشخص است که
خداوند جز ۴ ماه مشخص از میان ماههای قمری را
حرام نکرده است.
۳. نهی
قرآن از
نسیء . (نسیء و همین مقاله، شمار ماههای سال) نهی
قرآن کریم از نسیء و جابه جایی
ماههای حرام را میتوان دلیلی بر تأکید
قرآن بر استفاده از
سال قمری برای انجام اعمال دینی دانست.
۴. اشاره و نام بردن
قرآن از یک ماه قمری:«شَهرُ رَمَضانَ الَّذِی اُنزِلَ فیهِ القُرءانُ»
نیز میتواند نشانهای دیگر بر توجه
قرآن به سال شماری قمری باشد.
(۱) آثار الباقیه، ابوریحان بیرونی (م ۴۴۰ ق)، ترجمه:داناسرشت، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۳ ش.
(۲) ارشاد العقل السلیم، ابوالسعود (م ۹۸۲ ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۱ ق.
(۳) انوار التنزیل، البیضاوی (م ۶۸۵ ق)، به کوشش عبدالقادر، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۶ ق.
(۴) بحارالانوار، المجلسی (م ۱۱۱۰ ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ ق.
(۵) البحر المحیط، ابوحیان الاندلسی (م ۷۵۴ ق)، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۲ ق.
(۶) تاج العروس، الزبیدی (م ۱۲۰۵ ق)، بیروت، مکتبة الحیات.
(۷) تاریخ تمدن، ویل دورانت (م ۱۹۸۱ م)، ترجمه:آرام و دیگران، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۷۸ ش.
(۸) التبیان، الطوسی (م ۴۶۰ ق)، به کوشش احمد حبیب العاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
(۹) ترتیب العین، خلیل (م ۱۷۵ ق)، به کوشش المخزومی و دیگران، دارالهجرة، ۱۴۰۹ ق.
(۱۰) تفسیر الصافی، الفیض الکاشانی (م ۱۰۹۱ ق)، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۲ ق.
(۱۱) تفسیر
القرآن الکریم، صدرالمتالهین (م ۱۰۵۰ ق)، به کوشش خواجوی، قم، بیدار، ۱۳۶۶ ش.
(۱۲) التفسیر الکاشف، المغنیة، بیروت، دارالعلم للملایین، ۱۹۸۱ م.
(۱۳) التفسیر الکبیر، الفخر الرازی (م ۶۰۶ ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۵ ق.
(۱۴) تفسیر کنزالدقایق، المشهدی، به کوشش درگاهی، تهران، وزارت ارشاد، ۱۴۱۱ ق.
(۱۵) تفسیر منهج الصادقین، فتح الله کاشانی (م ۹۸۸ ق)، به کوشش مرتضوی، غفاری، تهران، انتشارات علمیه اسلامیه، ۱۳۸۵ ق.
(۱۶) التفسیر المنیر، وهبة الزحیلی، بیروت، دارالفکر المعاصر، ۱۴۱۱ ق.
(۱۷) تفسیر نورالثقلین، العروسی الحویزی (م ۱۱۱۲ ق)، به کوشش رسولی محلاتی، اسماعیلیان، ۱۳۷۳ش.
(۱۸) تقویم و تقویم نگاری در تاریخ، ابوالفضل نبیّ، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۶۵ ش.
(۱۹) جامع البیان، الطبری (م ۳۱۰ ق)، به کوشش صدقی جمیل، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵ ق.
(۲۰) الجامع لأحکام
القرآن، القرطبی (م ۶۷۱ ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ ق.
(۲۱) الجواهر الحسان، الثعالبی (م ۸۷۵ ق)، به کوشش ابومحمد الغماری، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۶ ق.
(۲۲) الدرالمنثور، السیوطی (م ۹۱۱ ق)، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۴ ق.
(۲۳) روض الجنان، ابوالفتوح رازی (م ۵۵۴ ق)، به کوشش یاحقی و ناصح، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۵ ش.
(۲۴) الصحاح، الجوهری (م ۳۹۳ ق)، به کوشش عبدالغفور، بیروت، دارالعلم للملایین، ۱۴۰۷ ق.
(۲۵) عجائب الآثار، عبدالرحمن الجبرتی (م ۱۲۲۷ ق)، بیروت، دارالجبل.
(۲۶) فتح
القدیر، الشوکانی (م ۱۲۵۰ ق)، بیروت، دارالمعرفه.
(۲۷) لغت نامه، دهخدا (م ۱۳۳۴ ش) و دیگران، تهران، مؤسسه لغت نامه و دانشگاه تهران، ۱۳۷۳ ش.
(۲۸) الکشاف، الزمخشری (م ۵۳۸ ق)، قم، بلاغت، ۱۴۱۵ ق.
(۲۹) کشف الاسرار، میبدی (م ۵۲۰ ق)، به کوشش حکمت، تهران، امیر کبیر، ۱۳۶۱ ش.
(۳۰) لسان العرب، ابن منظور (م ۷۱۱ ق)، قم، ادب الحوزة، ۱۴۰۵ ق.
(۳۱) مجمع البیان، الطبرسی (م ۵۴۸ ق)، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۰۶ ق.
(۳۲) مدارک التنزیل، النسفی (م ۷۰۱ ق)، به کوشش ابراهیم محمد، بیروت، دارالقلم، ۱۴۰۸ ق.
(۳۳) معجم مقاییس اللغه، ابن فارس (م ۳۹۵ ق)، به کوشش عبدالسلام محمد، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۰۴ ق.
(۳۴) المفصل، جواد علی، بیروت، دارالعلم للملایین، ۱۹۷۶ م.
(۳۵) المیزان، الطباطبایی (م ۱۴۰۲ ق)، بیروت، اعلمی، ۱۳۹۳ ق.
مرکز دائرة المعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله «تقویم».