تاریخچه علوم حدیث در تبریز
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
روند توجه به
حدیث در دو حوزه
اهل سنت و
امامیه در تبریز پیشینهای کهن دارد و آن را میتوان در
سده ۳ قمری به بعد پیجویی کرد.
در مقایسه با دیگر شاخههای
علوم نقلی، رواج
حدیث در
تبریز پیشینهای کهنتر دارد و میتوان رد آن را در سده ۳ق/ ۹م نیز پیجویی کرد. ازجمله محدثان تبریزی که نام آنان در اسانید روایی به ثبت رسیده است، باید از
ابراهیم بن محمد تبریزی از
امامیه و
عتیق بن یعقوب تبریزی از محدثان
اهل سنت نام برد.
روند توجه به حدیث در دو حوزه اهل سنت و امامیه در تبریز دوام داشته است و در سدههای بعد، همچنان محدثانی در این شهر فعال بودهاند. از محدثان اهل سنت میتوان به کسانی چون
ابوداوود سلیمان بن حمزه تبریزی (اواخر قرن ۴ق)،
ابوالحسن
علی بن ابراهیم ازدی تبریزی، شیخ مکاتبهای ابن حزم (اوایل سده ۵ق)،
قاضی شعیب بن صالح تبریزی در همان دوره
و
احمد بن حسن حدادی تبریزی در اواخر سده ۵ق
اشاره کرد. در اسانید امامیه نیز در نیمه اخیر سده ۵ق، نام کسانی چون
دانیال بن ابراهیم تبریزی و
محمد بن
علی بن احمد تبریزی ثبت شده است.
سده ۴ و ۵ق از حیث جابهجایی محدثان نیز حائز اهمیت است؛ حضور محدثانی غیرآذربایجانی در تبریز چون
ابوعلی اسماعیل احمد بیهقی در نیمه اول قرن ۴ق،
محمد بن
احمد بن موسی شیرازی (د ۴۳۹ق)
و
احمد بن
محمد بن سری همدانی در نیمه اول قرن ۵ق
در تبریز نشان از جاذبه تبریز برای محدثان سرزمینهای دیگر دارد. در شمار تبریزیانی که برای تعلم و تعلیم حدیث به سرزمینهای دیگر رهسپار شدهاند، نیز میتوان
ابونصر محمد بن موسی تبریزی، ساکن
بلخ در میانه قرن ۴ق،
ابوعلی حسن بن سعید تبریزی ساکن
بصره در اواخر قرن ۴ق،
منتجب
عبدالله بن نصر تبریزی، مدتی ساکن
دمشق،
حسن بن
احمد بن عبدالعزیز تبریزی، مدتی مقیم
بیروت در اواسط سده ۵ق
و
عباس بن مصفای تبریزی، مدتی مقیم
سمرقند در نیمه اخیر سده ۵ق
را برشمرد.
نام محدثانی چون
محمود بن محمد تبریزی،
ابومنصور مظفر بن مکی تبریزی (د پس از ۵۳۰ق)،
محمد و
محمود، پسران
احمد بن حسن حدادی تبریزی، استادان
ابن عساکر در ۵۲۹ق،
صدیق بن عثمان دیباجی تبریزی، استاد ابن عساکر،
ابوالصنوف ابراهیم بن حسن حریری،
محمد بن
علی بن
احمد تبریزی، چندی مقیم
ساوه،
معینالدین محمد بن رمضان تبریزی، استاد
ابن اثیر و
ابوالیسر عبیدالله بن اسکندر تبریزی در طی سده ۶ق نشان از رونق حدیث در این شهر دارد.
در همین سده است که کسانی چون
محمد بن اسعد حفده طوسی (د ۵۷۱ق)
و
محمد بن احمد فنجکرودی نیشابوری برای تدریس حدیث
و کسانی چون ابن عساکر و
رافعی برای شنیدن حدیث
به تبریز آمدهاند.
ابوعثمان اسماعیل بن عبدالرحمان صابونی (د ۵۱۷ق)، محدث بزرگ
نیشابور در اوایل همین سده در تبریز محفل درس پررونقی داشته، و ازجمله کتاب
الغریبین هروی را درس میگفته است.
در سده ۷ق، از رونق حدیث قدری کاسته شده، اما آموزش حدیث هرچند محدودتر دوام یافته است.
ازجمله محدثان این سده میتوان شمسالدین
عبدالغفور بن بدل تبریزی شروطی (د پس از ۶۱۹ق)،
ابوالخیر بدل بن ابیالمعمر تبریزی (د ۶۳۶ق)،
مؤلف آثاری چون
الاربعین،
نظامالدین محمد بن عبدالکریم تبریزی، استاد
ذهبی،
بهاءالدین
حسن بن مودود علوی تبریزی (د پس از ۶۶۴ق)،
مجدالدین
عبدالله بن ابراهیم تبریزی،
قطبالدین
حامد بن عبدالوهاب تبریزی،
جبریل بن حسین عجمی تبریزی (د ۷۰۳ق)
و مجدالدین
عبدالله بن ابراهیم امامی را نام برد.
بهرغم کمبود اسناد درباره رواج حدیث شیعه، نشانههایی بر دوام سنت حدیثی امامیه در تبریز وجود دارد و از آن جمله است، اجازهای ثبت شده بر ظهر نسخهای از
المجدی به تاریخ ۶۹۳ق در تبریز که به رؤیت
افندی رسیده بوده است.
در اواسط سده ۷ق، حوزه حدیثی تبریز هنوز آن اندازه جاذبه داشته است که
ابراهیم بن محمد جوینی (د ۷۲۲ق/۱۳۲۲م)، برای استماع حدیث از
خراسان به آنجا سفر کند،
اما در نیمه نخست سده بعد، همچون دیگر نقاط شرق
جهان اسلام، در تبریز نیز توجه به حدیث به نحو آشکاری روی به کاستی نهاده است. مهمترین چهره تبریزی این دوره در حدیث،
ولیالدین خطیب تبریزی (د ۷۴۱ق/۱۳۴۰م) است که در کتاب پرشهرت
مشکاة المصابیح،
مصابیح السنه بغوی را تکمیل کرده، و کتاب
الاکمال را نیز در
دانش رجال نوشته است
مصابیح از اواسط سده ۶ق، توسط
محمد بن اسعد حفده در تبریز رواج یافته بود.
از معدود محدثان دیگر شناخته در این دوره،
شمسالدین محمد بن صدیق تبریزی به
قاهره کوچیده،
و
محبالدین محمود بن علی تبریزی (د ۷۳۸ق) در
قونیه اقامت گزیده است.
از همین روست که
ذهبی به هنگام وصف وضعیت حدیث در شرق جهان اسلام، از رخت بربستن حدیث در آذربایجان این دوره خبر داده است.
بازماندههای محدثان اهل سنت در تبریز، تا اواخر سده ۹ق، یعنی پیش از انتقال قدرت به
صفویه، قابل پیجویی است؛ نجمالدین
طاهر بن ابیبکر حسینی تبریزی که در ۷۴۱ق نسخهای از
تهذیب الکمال مزی را نویسانده است،
حسین بن احمد تبریزی (د پس از ۷۶۱ق) که اربعینی از
احادیث قدسی را شرح کرده است،
نجمالدین طاهر بن ابیبکر تبریزی (د ۷۷۴ق) که در شمار راویان
صحیح بخاری بوده، و مدتی در دمشق زیسته است،
عبدالعزیز بن عثمان تبریزی که
صحیحین و
جامع المسانید را در دمشق روایت کرد،
جمالالدین یوسف بن حسن تبریزی (د ۸۰۴ق) که اربعین نووی را شرح کرده است
و
خواجه علی شطرنجی که به سبب مهارتش در حدیث ستوده شده است.
پس از کوششهای صفویه و غلبه فضای امامی بر محیط تبریز، گرایش حدیثی امامیه از اواخر سده ۱۰ق در این شهر مشهود گشته است. در دهههای پایانی آن سده، میتوان شخصیتهایی را در تبریز بازجست که
اجازه روایت متون امامی را از عالمان دیگر سرزمینها، به خصوص
جبل عامل دریافت کردهاند. از آن میان میتوان
سید حیدر بن علاءالدین حسینی تبریزی را یاد کرد که از
حسین بن عبدالصمد عاملی (د ۹۸۴ق) اجازه روایت آثاری چون
صحیفه سجادیه را دریافت کرده،
و خود حتی به مرجعی برای اجازه به عالمان پسین، ازجمله عالم شامی
سیدحسین بن حیدر کرکی تبدیل شده است.
او گاه به لقب قطب المحدثین خوانده شده است.
اجازه
محمدرضا بن عبدالمطلب تبریزی (د پس از ۱۰۷۸ق/ ۱۶۶۷م) از کسانی چون
شرفالدین محمد مکی عاملی،
روایت
میرزا محمد بن محمدباقر کیجیم تبریزی از شیخ
علی، نواده
شهید ثانی و روایت
محمدقاسم طسوجی تبریزی از
احمد بن حسن حر عاملی نشان دهنده این راه است.
افزون بر آن، محدثان تبریز به روایات عالمان دیگر سرزمینهای شیعی نیز توجه داشتند؛ از نمونههای آن میتوان به اجازه
مولی نوروز علی تبریزی از
مولی حسین نیشابوری مکی در ۱۰۶۳ق
و اجازه مولی
محمدحسین ابن محمدعلی تبریزی از
محمدامین کاظمی در ۱۰۹۱ق
و
صفیالدین طریحی اشاره کرد.
در حوزه تألیف نیز باید به شرحی بر نهج البلاغة، از
مولی عبدالباقی خطاط تبریزی اشاره کرد که در عصر
شاه عباس اول (سلطنت ۹۹۶- ۱۰۳۸ق) نوشته شده است.
در اواخر سده ۱۱ق/۱۷م، نسلی از محدثان در تبریز برآمدند که پرورش یافتگان مکتب
علامه مجلسی بودند؛ از آن میان باید
محمدجعفر بن رضاقلی تبریزی (د پس از ۱۱۰۹ق)،
مولی محمد زمان تبریزی،
مولی محمدسعید اصفهانی تبریزی،
مولی محمدکاظم تبریزی
و
محمدقاسم بن محمدرضا تبریزی را یاد کرد.
مولی عبدالله افندی تبریزی (د ۱۱۳۰ق)، مـؤلف آثار متعدد، تبریـزیتبار و زاده
اصفهان بوده است
در سدههای اخیر، عالمانی بزرگ در حیطه
تدوین حدیث امامیه، چون
مولی علی علیاری (د ۱۳۲۷ق/ ۱۹۰۹م) و
علامه محمدحسین امینی (د ۱۳۹۲ق/۱۹۷۲م) از تبریز برخاستهاند.
تبریز؛
تاریخ تبریز؛
فرهنگ تبریز؛
ادبیات فارسی در تبریز،
تاریخچه علوم قرآنی در تبریز،
تاریخچه فقه در تبریز
(۱) آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه إلی تصانیف الشیعة.
(۲) آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، ذیل کشف الظنون، به کوشش حسن موسوی خرسان، نجف، ۱۳۸۷ق.
(۳) ابن اثیر،
علی، اسد الغابة، قاهره، ۱۲۸۰ق.
(۴) ابن جزری،
محمد، غایة النهایة، به کوشش برگشترسر، قاهره، ۱۳۵۲ق/۱۹۳۳م.
(۵) ابن حجر عسقلانی،
احمد، الدرر الکامنة، به کوشش عبدالمعیدخان، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۶ق/ ۱۹۷۶م.
(۶) ابن حـزم،
علی، المحلی، بیروت، دارالآفـاق الجدیده.
(۷) ابن خلدون، عبدالرحمن بن
محمد، المقدمة، بیروت، ۱۹۸۴م.
(۸) ابن دمیاطی،
احمد، المستفاد من ذیل تاریخ بغداد، به کوشش مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، ۱۴۱۷ق.
(۹) ابن رافع،
احمد، الوفیات، به کوشش عادل نویهض، بیروت، ۱۹۷۸م.
(۱۰) ابن صابونی،
محمد، تکملة اکمال الاکمال، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
(۱۱) ابن طاووس،
علی، الیقین، به کوشش انصاری، قم، ۱۴۱۳ق.
(۱۲) ابن عساکر،
علی، تاریخ مدینة دمشق، به کوشش
علی شیری، بیروت/ دمشق، ۱۴۱۵ق/۱۹۹۵م.
(۱۳) ابن عماد، عبدالحی، شذرات الذهب، بیروت، دارالکتب العلمیه.
(۱۴) ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
(۱۵) ابن قاضی شهبه، ابوبکر، طبقات الشافعیة، به کوشش حافظ عبدالعلیم خان، بیروت، ۱۴۰۷ق.
(۱۶) ابن کثیر، اسماعیل بن
عمر، البدایة و النهایة، به کوشش
علی شیری، بیروت، ۱۴۰۸ق.
(۱۷) ابن کربلایی، حافظ حسین، روضات الجنان، به کوشش جعفر سلطان القرایی، تهران، ۱۳۴۴ش.
(۱۸) ابن ماکولا،
علی، الاکمال، بیروت، ۱۴۱۱ق.
(۱۹) ابن نجار،
محمد، ذیل تاریخ بغداد، به کوشش مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، ۱۴۱۷ق.
(۲۰) ابن نقطه،
محمد، التقیید، به کوشش کمال یوسف الحوت، بیروت، ۱۴۰۸ق.
(۲۱) ابن نقطه،
محمد، تکملة الاکمال، به کوشش عبدالقیوم عبد ربالنبی، مکه، ۱۴۱۰ق.
(۲۲) اربلی، مبارک، تاریخ اربل، به کوشش سامی خماس صقار، بغداد، ۱۹۸۰م.
(۲۳) اسنوی، عبدالرحیم، طبقات الشافعیة، به کوشش کمال یوسف الحوت، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
(۲۴) افندی، عبدالله، ریاض العلماء، به کوشش
احمد حسینی، قم، ۱۳۰۱ق.
(۲۵) بیهقی،
احمد، الاعتقاد و الهدایة الی سبیل الرشاد، به کوشش
احمد عصام کاتب، بیروت، ۱۴۰۱ق.
(۲۶) جوینی، ابراهیم، فرائد السمطین، به کوشش محمدباقر
محمودی، بیروت، ۱۳۹۸ق/ ۱۹۷۸م.
(۲۷) حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون عن أسامی الکتب و الفنون.
(۲۸) حجتی، محمدباقر، کشاف الفهارس، تهران، ۱۳۷۰ش.
(۲۹) حسینی اشکوری،
احمد، تراجم الرجال، قم، ۱۴۱۴ق.
(۳۰) حسینی اشکوری،
احمد، تلامذة المجلسی، قم، ۱۴۱۰ق.
(۳۱) حسینی اشکوری،
احمد، فهرست نسخههای خطی کتابخانه آیةالله العظمی گلپایگانی، قم، ۱۴۰۲ق.
(۳۲) حسینی دمشقی،
محمد، ذیل تذکرة الحفاظ، همراه تذکرة الحفاظ ذهبی، بیروت، دارالکتب العلمیه.
(۳۳) حشری تبریزی، محمدامین، روضه اطهار، به کوشش عزیز دولتآبادی، تبریز، ۱۳۷۱ش.
(۳۴) مستوفی، حمدالله، نزهة القلوب، به کوشش گ لسترنج، لیدن، ۱۳۳۱ق/۱۹۱۳م.
(۳۵) خاتون آبادی، عبدالحسین، وقایع السنین والاعوام، به کوشش محمدباقر بهبودی، تهران، ۱۳۵۳ش.
(۳۶) خطیب بغدادی،
احمد، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق.
(۳۷) خواندمیر، غیاثالدین، حبیب السیر، به کوشش
محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۶۲ش.
(۳۸) ذهبی،
محمد، الامصار ذوات الآثار، به کوشش
قاسم
علی سعد، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
(۳۹) ذهبی،
محمد، سیراعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
(۴۰) ذهبی،
محمد، المختصر المحتاج الیه من تاریخ ابن دبیثی، به کوشش مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۷م.
(۴۱) ذهبی،
محمد، معرفة القراء الکبار، به کوشش بشار عواد معروف و دیگران، بیروت، ۱۴۰۴ق.
(۴۲) ذهبی،
محمد، میزان الاعتدال، به کوشش
علی محمد بجاوی، قاهره، ۱۳۸۲ق/۱۹۶۳م.
(۴۳) رافعی، عبدالکریم، التدوین فی اخبار قزوین، حیدرآباد دکن، ۱۹۸۵م.
(۴۴) رشیدالدین، فضلالله، جامع التواریخ، به کوشش
محمد روشن و مصطفی موسوی، تهران، ۱۳۷۲ش.
(۴۵) رشیدالدین، فضلالله، وقف نامه ربع رشیدی، به کوشش مجتبی مینوی و ایرج افشار، تهران، ۱۳۵۶ش.
(۴۶) رودانی،
محمد، صلة الخلف، به کوشش
محمد حجی، بیروت، ۱۴۰۸ق/ ۱۹۸۸م.
(۴۷) زرکلی، خیرالدین، الأعلام.
(۴۸) سبکی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیة الکبری، به کوشش
محمود محمد طناحی و عبدالفتاح
محمد حلو، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۴م.
(۴۹) سخاوی،
محمد، الضوء اللامع، قاهره، ۱۳۵۵ق/۱۹۳۶م.
(۵۰) سمعانی، عبدالکریم، الانساب، به کوشش عبدالله
عمر بارودی، بیروت، ۱۴۰۸ق/ ۱۹۸۸م.
(۵۱) سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر، طبقات المفسرین، به کوشش
علی محمد عمر، قاهره، ۱۳۹۶ق/۱۹۷۶م.
(۵۲) شوکانی،
محمد، البدر الطالع، قاهره، ۱۳۴۸ق.
(۵۳) صدر، حسن، تکملة امل الآمل، به کوشش
احمد حسینی، قم، ۱۴۰۶ق.
(۵۴) صفدی، خلیل، الوافی بالوفیات، به کوشش ژاکلین سوبله و دیگران، ویسبادن/ بیروت، ۱۴۰۰ق/۱۹۸۰م.
(۵۵) طاش کوپریزاده،
احمد مصطفی، الشقائق النعمانیة، بیروت، ۱۳۹۵ق.
(۵۶) طوسی،
محمد، الرسائل العشر، قم، ۱۴۰۳ق.
(۵۷) طوسی،
محمد، الغیبة، به کوشش عبادالله طهرانی و
علی احمد ناصح، قم، ۱۴۱۱ق.
(۵۸) قرشی، عبدالقادر، الجواهرالمضیئة، کراچی، کتابخانه میرمحمد.
(۵۹) علامه حلی، حسن، منتهی المطلب، مشهد، ۱۴۱۲ق.
(۶۰) فاسی،
محمد، ذیل التقیید، به کوشش کمال یوسف الحـوت، بیـروت، ۱۴۱۰ق.
(۶۱) کتانی،
محمد، الرسالة المستطرفة، استـانبـول، ۱۹۸۶م.
(۶۲) لالکایـی، هبةالله، اعتقاد اهل السنـة، ریاض، ۱۴۰۲ق.
(۶۳) مجلسی، محمدباقر، اجازات الحدیث، به کوشش
احمد حسینی، قم، ۱۴۱۰ق.
(۶۴) مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
(۶۵) محبی دمشقی، محمدامین، خلاصة الاثر، قاهره، ۱۲۸۴ق.
(۶۶) مدرسی طباطبایی، حسین، مقدمهای بر فقه شیعه، ترجمه محمدآصف فکرت، مشهد، ۱۳۶۸ش.
(۶۷) مزّی، یوسف، تهذیب الکمال، به کوشش بشارعواد معروف، بیروت، مؤسسةالرساله.
(۶۸) مقدسی،
محمد، احسن التقاسیم، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۹۰۶م.
(۶۹) میرخواند،
محمد، روضة الصفا، تهران، ۱۳۳۹ش.
(۷۰) مینورسکی، ولادیمیر، تاریخ تبریز، ترجمه عبدالعلی کارنگ تبریز، ۱۳۳۷ش.
(۷۱) نسفی،
عمر، القند فی ذکر علماء سمرقند، به کوشش یوسف هادی، تهران، ۱۳۷۸ش.
(۷۲) نوری، حسین، خاتمة المستدرک، به کوشش مؤسسة آلالبیت علیهالسلام، قم، ۱۴۱۵ق.
(۷۳) وصاف، تاریخ، تحریر عبدالمحمد آیتی، تهران، ۱۳۴۶ش.
(۷۴) هادی، یوسف، مقدمه بر القند (نسفی).
(۷۵) حموی، یاقوت، معجم البلدان، بیروت، دار احیاءالتراث العربی.
(۷۶) GAL.
(۷۷) مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه بزرگ اسلامی.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «تبریز»، شماره۵۷۴۷.