بیارزشی اصحاب شمال (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
براساس آیه قرآن، دوزخیان (اصحاب شمال)، موجوداتى بىاهمیت در پیشگاه الهىاند (هذا نزلهم). «نزل» چیزى است که میزبان براى پذیرایى مهمان آماده مىکند و معمولاً بهترین خوردنى و نوشیدنى است که میزبان در خانه دارد. این تعبیر در مورد غذا و
آب دوزخیان، تعبیرى استهزاآمیز و بیانگر بىارزش بودن آنان در پیشگاه خداوند است.
اصحاب شمال، موجوداتى بىارزش در پيشگاه الهى هستند:
• «ثُمَّ إِنَّكُمْ أَيُّهَا الضَّالُّونَ الْمُكَذِّبُونَ؛ سپس شما اى گمراهان تکذيبکننده!».
• «لَآكِلُونَ مِن شَجَرٍ مِّن زَقُّومٍ؛ قطعاً از
درخت زقّوم مىخوريد».
این
آیات تتمه کلامى است که گفتیم
رسول خدا (صلی اللّه علیه و آله وسلم) مأمور بوده با
منکرین معاد در میان بگذارد، و در این آیات از مال کار آنان در روز
قیامت و وضعى که آن روز دارند، و طعام و شرابى که دارند خبر مىدهد.
و اگر آنان را به خطاب ضالین و مکذبین
مخاطب کرد، براى این بود که به علت شقاوت و ملاک خسرانشان در روز قیامت اشاره کرده باشد، و آن ملاک این است که: ایشان از طریق
حق گمراه بودند، و این گمراهى در اثر استمرارى که در
تکذیب و اصرارى که بر حنث داشتند در دلهایشان رسوخ کرده، و اگر تنها گمراه بودند و دیگر تکذیب نمىداشتند، امید آن مىرفت نجات یابند، و هلاک نگردند اما دردشان تنها
گمراهی نبود.
و کلمه (من) در جمله (من شجر) ابتدایى است، و در جمله (من زقوم) بیانیه است. احتمال هم دارد من (زقوم) بدل باشد از (من شجر). و ضمیر (منها) به شجر و یا به ثمر برمىگردد، و این دو نام هم جایز است ضمیر مؤنث به آن برگردد و هم ضمیر مذکر، و بهخاطر همین در اینجا ضمیر مونث به آن برگردانیده، و در
آیه بعدى ضمیر مذکر آورده، فرموده: (فشاربون علیه)، و بقیه
الفاظ آیه روشن است. مىفرماید: سپس شما اى گمراهان تکذیبکننده! از درختى (و یا از میوه درختى) از زقوم خواهید خورد، و شکمها از آن پر خواهید کرد.
• «
فَمَالِؤُونَ مِنْهَا الْبُطُونَ؛ و شکمها را از آن پر مىکنيد».
• «فَشَارِبُونَ عَلَيْهِ مِنَ الْحَمِيمِ؛ و روى آن از
آب سوزان مىنوشيد».
• «فَشَارِبُونَ شُرْبَ الْهِيمِ؛ و همچون شتران مبتلا به بيمارى
عطش، از آن مىآشاميد!».
تعبیر به (
فمالئون منها البطون) اشاره به این است که آنها نخست گرفتار حالت گرسنگى شدید مىشوند؛ بهگونهاى که حریصانه از این غذاى بسیار ناگوار مىخورند و شکمها را پر مىکنند.
هنگامى که از این غذاى ناگوار خوردند تشنه مىشوند، اما نوشابه آنها
چیست؟
قرآن در آیه بعد مىگوید: (شما روى آن غذاى ناگوار از آب سوزان مىنوشید)! (فشاربون علیه من الحمیم).
(و چنان حریصانه مىنوشید همانند نوشیدن شترانى که به بیمارى
استسقا مبتلا شدهاند) (فشاربون شرب الهیم).
شترى که مبتلا به این بیمارى مىشود آنقدر تشنه مىگردد و پىدرپى آب مىنوشد تا هلاک شود، آرى این است سرنوشت (ضالون مکذبون) در قیامت.
(حمیم) به معنى آب فوقالعاده داغ و سوزان است؛ لذا به دوستان گرم و پر
محبت ولى (حمیم) مىگویند، (حمام) نیز از همین ماده
مشتق شده است.
(هیم) (بر وزن میم) جمع (هائم) (و بعضى آن را جمع (اهیم) و (هیماء) مىدادند) در اصل از (هیام) (بر وزن فرات) به معنى بیمارى عطش است که به شتر عارض مىشود، این تعبیر در مورد عشقهاى سوزان، و عاشقان بیقرار نیز به کار مىرود.
بعضى از مفسران (هیم) را به معنى زمینهاى شنزار مىدانند که هر قدر آب روى آن بریزند در آن فرو مىرود و گویى هرگز سیراب نمىشود!
• «وَأَصْحَابُ الشِّمَالِ مَا أَصْحَابُ الشِّمَالِ؛ و
اصحاب شمال، چه اصحاب شمالى (که نامه اعمالشان به نشانه جرمشان به دست چپ آنها داده مىشود)»!
• «هَذَا نُزُلُهُمْ يَوْمَ الدِّينِ؛ اين است وسيله پذيرايى از آنها در قيامت»!
این است پذیرایى از ایشان در روز دین؛ یعنى روز جزا، و کلمه (نزل) به معناى هر خوردنى و نوشیدنى است که میزبان وسیله آن از میهمان خود پذیرایى مىکند و حرمتش را پاس مىدارد.
و معناى آیه این است که: اینها که درباره طعام و
شراب آنان گفتیم، پذیرایى گمراهان تکذیبگر است. پس در این که
عذاب آماده شده آنان را، پذیرایى خوانده، نوعى تهکم و طعنه زدن است، و آیه شریفه
کلام خدای تعالی است خطاب به رسول گرامیش؛ چون اگر این جمله نیز کلام
رسول خدا (صلی اللّه علیه و آله وسلم) بود، و خطاب در آن به ضالین بود، باید مىفرمود: هذا نزلکم - این است پذیرایى از شما ولى مىبینیم که فرموده: این است پذیرایى از ایشان.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۳، ص۴۲۶، برگرفته از مقاله «بیارزشی اصحاب شمال».