• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بینی در قرآن

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



اندامی در انسان و حیوان است.



این اندام اموری چون بوییدن و تشخیص بو، و نیز زیبایی بخشیدن به صورت را بر عهده دارد. همچنین در چگونگی و زیبایی صدا مؤثر است. در کلام عرب به آن «اَنْف» گویند
[۱] لسان‌العرب، ج۱، ص۲۳۶، «انف».
و به جهت جایگاه آن در وسط صورت موضوعاتی گوناگون مانند عزّت، ذلّت، غضب ، غیرت و... را به آن نسبت می‌دهند؛ مانند «شمخ فلان بأنفه»: تکبّر ورزید، «ترب أنفه» و «رغم أنفه»: ذلیل شد، «حمی أنفه»: عزیز شد یا خشمش شدت یافت و «ورم أنفه»: خشمگین شد.
[۲] مفردات، ص۹۵.
[۳] اقرب الموارد، ج۱، ص۷۶.
[۴] اقرب الموارد، ج۱، ص۱۲۸.
[۵] الرائد، ج‌۱، ص۳۱۴، «انف».





۲.۱ - قصاص و دیه

در قرآن در یک آیه واژه «أنف» (مطلق بینی)
[۶] مفردات، ص۹۵.
[۷] لسان‌العرب، ج۱، ص۳۶۷.
و در آیه دیگر «خُرْطوم» (بینی بزرگ و بینی فیل )
[۸] لسان‌العرب، ج۴، ص۶۶‌، «خرطم».
آمده است. در آیه ۴۵ مائده از برخی حدود و احکام جنایی تورات یاد کرده که برای بنی‌اسرائیل تشریع شده و قصاص بینی در برابر بینی را از این احکام برشمرده است: «و کَتَبنا عَلَیهِم فیها اَنَّ النَّفسَ بِالنَّفسِ والعَینَ بِالعَینِ والاَنفَ بِالاَنفِ والاُذُنَ‌بِالاُذُنِ والسِّنَّ بِالسِّنِّ والجُروحَ قِصاص...».
بنابراین حکم اگر فردی بینی فردی را قطع یا آن را ناقص کند، می‌بایست قصاص شده یا دیه آن را بپردازد. در این حکم بین وارد کردن نقص عمد و غیر عمد و مقدار نقصی که وارد کرده و نیز مقدار دیه‌ای که می‌بایست بپردازد، آرای متعددی بین فقهای فریقین وجود دارد.
[۱۱] احکام القرآن، ج۲، ص‌۶۱۷.


۲.۲ - وعده عذاب به دشمنان پیامبر

برخی آیات سوره قلم از سرنوشت دشمنان پیامبر (صلی الله علیه وآله) و افترا زنندگان به قرآن خبر داده و گذاشتن نشان بر بینی را از کیفرهای آنها در قیامت دانسته است: «ولا تُطِع کُلَّ حَلاّف مَهین... اِذا تُتلی عَلَیهِ ءایتُنا قالَ اَسطیرُ الاَوَّلین سَنَسِمُهُ عَلَی الخُرطوم». بیشتر مفسران این آیات را در ارتباط با ولیدبن مغیره دانسته‌اند. برخی «خرطوم» را در آیه به معنای شراب دانسته و گفته‌اند: خداوند در قیامت بر شرابخواران علامت می‌گذارد؛
[۱۶] مجمع‌البیان، ج۱۰، ص۵۰۳.
[۱۷] التفسیر الکبیر، ج۱۰، ص۶۰۷‌.
ولی بیشتر مفسران خرطوم را به معنای بینی و علامت نهادن بر آن را نشانه‌ای بر گناهکار بودن این افراد دانسته‌اند.
[۱۸] کشف‌الاسرار، ج۱۰، ص۱۹۱.
[۱۹] مجمع‌البیان، ج۱۰، ص۵۰۳-۵۰۲.
به کار بردن تعبیر خرطوم که بیشتر درباره حیوانات از جمله فیل به کار می‌رود به جهت تحقیر این افراد است،
[۲۱] روح المعانی، ج۱۶، ص۴۹.
افزون بر اینکه داغ نهادن بر آن، نیز نهایت تحقیر این افراد را می‌رساند.
[۲۳] التفسیر الکبیر، ج۳۰، ص۸۶.
برخی مقصود از داغ نهادن را، ابتلائات دنیایی مانند ذلت، بلا و... دانسته‌اند که جان و مال و اهل این افراد را دربرمی‌گیرد؛ مانند علامتی که در جنگ بدر بر کافران نهاده شد.
[۲۴] تفسیر قرطبی، ج۱۸، ص۱۵۴.
برخی آن را علامتی دانسته‌اند بر بینی مستکبران در عالم برزخ یا قیامت که در دنیا نیز عارفان آن را مشاهده می‌کنند و در مراحل بعدی برای دیگران نیز آشکار می‌گردد.
[۲۵] الفرقان، ج۲۹، ص۶۵‌.

برخی این جمله را تعبیری کنایی از وضعیت نامطلوب این افراد (دشمنان پیامبر، افترا زنندگان به قرآن، شرابخواران، مستکبران و...) در قیامت دانسته‌اند
[۲۶] جامع‌البیان، ج۱۴، ص۳۶.
و عده‌ای معتقدند این جمله کنایه از تمکن و غلبه کامل خداوند بر این افراد و عجز آنان در برابر خداوند است، زیرا بینی بارزترین عضو صورت و وسیله تنفس انسان است و کسی که بر چنین عضوی مسلط شود به طور کامل بر فرد غالب گردیده است.

۲.۳ - نهایت ذلت کافران در قیامت

برخی در مورد فلسفه کاربرد تعبیر «مُهر نهادن بر بینی» گفته‌اند: روی گردانی و مخالفت کافران با پیامبر (صلی الله علیه وآله) از روی تکبر ، غرور و تعصب بود. در عربی از این ویژگی با تعابیری چون «اَنِفَة» یاد می‌شود. خداوند برای توجه دادن به منشأ کفرورزی کافران با تعبیر «مُهر نهادن بر بینی» به آن اشاره کرده است
[۲۸] التفسیر الکبیر، ج۳۰، ص۸۶.
که نشان دهنده نهایت ذلت و خواری آن در روز قیامت است.

۲.۴ - بویایی بدون ذکر بینی

آیه ۹۸ یوسف ، از استشمام بوی یوسف از جانب یعقوب سخن به میان آورده است. در آیه مذکور از بینی نامی برده نشده؛ لیکن از عمل بویایی و استشمام بو سخن به میان آمده است، برخی از مفسران این بو را از بوهای بهشتی دانسته‌اند که به صورت اعجاز گونه از پیراهن یوسف به مشام یعقوب (علیه السلام) رسید.
[۳۱] مواهب علیه، ج۲، ص۲۷۴.
[۳۲] منهج الصادقین، ج۵، ص۷۶.


۲.۵ - تشبیه بینی شیطان

همچنین در روایتی که در تفسیر آیه «مِن شَرِ الوَسواسِ الخَناسِ» آمده شیطان را دارای خرطومی همانند خوک ، معرفی کرده است که فرزندان آدم (علیه السلام) را وسوسه می‌کند.
[۳۴] تفسیر قمی، ج۲، ص۴۹۲.



احکام القرآن، جصاص؛ اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد؛ تفسیر التحریر و التنویر؛ التفسیر القمی؛ التفسیر الکبیر؛ تفسیر منهجالصادقین؛ جامع‌البیان عن تأویل آی القرآن؛ الجامع لاحکام القرآن، قرطبی؛ جواهرالکلام فی شرح شرایع الاسلام؛ الرائد (فرهنگ الفبایی عربی فارسی)؛ روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم؛ الفرقان فی تفسیر القرآن؛ الکشاف؛ کشف الاسرار و عدة الابرار؛ لسان العرب؛ مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن؛ مفردات الفاظ القرآن؛ مواهب علّیّه (تفسیر حسینی).


۱. لسان‌العرب، ج۱، ص۲۳۶، «انف».
۲. مفردات، ص۹۵.
۳. اقرب الموارد، ج۱، ص۷۶.
۴. اقرب الموارد، ج۱، ص۱۲۸.
۵. الرائد، ج‌۱، ص۳۱۴، «انف».
۶. مفردات، ص۹۵.
۷. لسان‌العرب، ج۱، ص۳۶۷.
۸. لسان‌العرب، ج۴، ص۶۶‌، «خرطم».
۹. مائده/سوره۵، آیه۴۵.    
۱۰. جواهرالکلام، ج۴۲، ص۳۸۴-۳۸۲.    
۱۱. احکام القرآن، ج۲، ص‌۶۱۷.
۱۲. قلم/سوره۶۸، آیه۱۰.    
۱۳. قلم/سوره۶۸، آیه۱۵.    
۱۴. قلم/سوره۶۸، آیه۱۶.    
۱۵. التحریر والتنویر، ج۲۹، ص۷۸.    
۱۶. مجمع‌البیان، ج۱۰، ص۵۰۳.
۱۷. التفسیر الکبیر، ج۱۰، ص۶۰۷‌.
۱۸. کشف‌الاسرار، ج۱۰، ص۱۹۱.
۱۹. مجمع‌البیان، ج۱۰، ص۵۰۳-۵۰۲.
۲۰. الکشاف، ج۴، ص۵۸۸.    
۲۱. روح المعانی، ج۱۶، ص۴۹.
۲۲. الکشاف، ج۴، ص۵۸۸.    
۲۳. التفسیر الکبیر، ج۳۰، ص۸۶.
۲۴. تفسیر قرطبی، ج۱۸، ص۱۵۴.
۲۵. الفرقان، ج۲۹، ص۶۵‌.
۲۶. جامع‌البیان، ج۱۴، ص۳۶.
۲۷. التحریر و التنویر، ج۲۹، ص۷۸.    
۲۸. التفسیر الکبیر، ج۳۰، ص۸۶.
۲۹. المیزان، ج۱۹، ص۳۷۲.    
۳۰. یوسف/سوره۱۲، آیه۹۸.    
۳۱. مواهب علیه، ج۲، ص۲۷۴.
۳۲. منهج الصادقین، ج۵، ص۷۶.
۳۳. ناس/سوره۱۱۴، آیه۴.    
۳۴. تفسیر قمی، ج۲، ص۴۹۲.



دانشنامه موضوعی قرآن کریم، برگرفته از مقاله «بینی».    




جعبه ابزار