بیعت رضوان (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بیعت رضوان، بیعت با پیامبر -صلی الله علیه
و آله وسلم- در سرزمین
حدیبیه است. که مؤمنان، ضمن آن متعهد شدند با مشرکان
مکه بجنگند
و از میدان نبرد فرار نکنند.
این بیعت پس از آن بود که
قریش، فرستاده
پیامبر -صلی الله علیه
و آله وسلم - را
حبس کرده،
شایعه قتلش به آن حضرت
و مؤمنان رسیده بود
و از آنجا که خدای متعال در آیه ۱۸ سوره فتح
خشنودی خود را از مؤمنان، به جهت این بیعت بیان فرمود به بیعت رضوان شهرت یافت
و به سبب اینکه در
حدیبیه اتفاق افتاد، بیعت
حدیبیه هم خوانده میشود.
بیعت مؤمنان با پیامبر -صلی الله علیه
و آله وسلم - در
حدیبیه، عامل نزول آرامش
و سکینه بر آنان از جانب خداوند متعال گردید:
لقد رضی الله عن المؤمنین اذ یبایعونک تحت الشجرة فعلم ما فی قلوبهم فانزل السکینة علیهم... «به راستی خدا هنگامی که مؤمنان زیر آن درخت با تو بیعت میکردند از آنان خشنود شد
و آنچه در دلهایشان بود بازشناخت
و بر آنان آرامش فرو فرستاد
و پیروزی نزدیکی به آنها پاداش داد.»
علامه طباطبایی جمله (فعلم ما فی قلوبهم فانزل السکینه...)، را متفرع بر جمله (لقد رضی الله عن المؤ منین) میداند یعنی تا
کشف شود حقیقت آن
رضایت چیست،
و دلالت کند بر مجموع اموری که با تحقق آنها رضایت متحقق میشود.
و آنگاه جمله (فانزل السکینه علیهم) متفرع شده است بر جمله (فعلم ما فی قلوبهم)
و همچنین جمله معطوف بر آن، یعنی جمله (
و اثابهم فتحا قریبا...)
مؤمنان در پی
بیعت با پیامبر -صلی الله علیه
و آله وسلم - در
حدیبیه از
غنایم فراوان بهره مند شدند:
لقد رضی الله عن المؤمنین اذ یبایعونک تحت الشجرة... • ومغانم کثیرة یاخذونها... •
و اخری لم تقدروا علیها... «به راستی
خدا هنگامی که مؤمنان زیر آن
درخت با تو بیعت میکردند از آنان خشنود شد
و آنچه در دلهایشان بود بازشناخت
و بر آنان آرامش فرو فرستاد
و پیروزی نزدیکی به آنها پاداش داد•
و (نیز) غنیمتهای فراوانی خواهند گرفت
و خدا همواره نیرومند سنجیده کار است•
و (غنیمتهای) دیگر (ی نیز هست) که شما بر آنها دست نیافتهاید (
و) خدا بر آنها نیک احاطه دارد
و همواره خداوند بر هر چیزی تواناست.»
منظور از «مغانم» غنایم
غزوه خیبر یا
هوازن است
و منظور از «اخری...» غنایم
مکه و یا
ایران و روم و یا تمام
فتوحات اسلامی است.
رضایت خداوند از مؤمنان، حاصل
بیعت آنان با
پیامبر -صلی الله علیه
و آله وسلم -در
حدیبیه است:
لقد رضی الله عن المؤمنین اذ یبایعونک تحت الشجرة... «راستی خدا هنگامی که مؤمنان زیر آن درخت با تو بیعت میکردند از آنان خشنود شد
و آنچه در دلهایشان بود بازشناخت
و بر آنان آرامش فرو فرستاد
و پیروزی نزدیکی به آنها پاداش داد.»
رضایت حالتی است که در برخورد با هر چیز ملایم عارض بر
نفس انسان میشود،
و آن را میپذیرد
و از خود دور نمیکند. در مقابل رضایت، کلمه
سخط قرار دارد،
و این دو کلمه وقتی به خدای
سبحان (که نه نفس دارد
و نه دل) نسبت داده میشود مراد از آن
ثواب و عقاب او خواهد بود، پس رضای خدا به معنای ثواب دادن
و پاداش نیک دادن است، نه آن هیئتی که حادث
و عارضی بر نفس است، چون خدای تعالی محال است در معرض حوادث قرار گیرد. از اینجا این را هم میفهمیم که رضایت
و سخط از
صفات فعل خدایند، نه از
صفات ذات او.
دستیابی مؤمنان به پیروزی در
غزوه خیبر، در پی بیعت با پیامبر -صلی الله علیه
و آله وسلم- در
حدیبیه:
لقد رضی الله عن المؤمنین اذ یبایعونک تحت الشجرة... اثـبهم فتحا قریبا. «به راستی
خدا هنگامی که مؤمنان زیر آن
درخت با تو بیعت میکردند از آنان خشنود شد
و آنچه در دلهایشان بود بازشناخت
و بر آنان آرامش فرو فرستاد
و پیروزی نزدیکی به آنها پاداش داد.»
بیشتر مفسران گفتهاند: مقصود از «فتحا قریبا»
فتح خیبر است.
این آیه به سومین موهبت اشاره کرده میفرماید: (
و فتح نزدیکی به عنوان
پاداش نصیب آنها فرمود) (
و اثابهم فتحا قریبا).
آری این فتح که به گفته اکثر مفسران (
فتح خیبر) بود هر چند بعضی آن را
فتح مکه شمردهاند سومین پاداش الهی برای این مؤ منان ایثارگر بود.
تعبیر به (قریبا) تاییدی است بر اینکه منظور فتح
خیبر است، زیرا این فتح در آغاز
سال هفتم
هجرت به فاصله چند
ماه بعد از ماجرای
حدیبیه تحقق یافت.
از کلمه (فعلم ما فی قلوبهم) در
آیه ۱۸
سوره فتح آگاهی خداوند، به اخلاص
و انگیزههای مؤمنان در بیعت رضوان ففهمیده میشود :
لقد رضی الله عن المؤمنین اذ یبایعونک تحت الشجرة فعلم ما فی قلوبهم... «به راستی خدا هنگامی که مؤمنان زیر آن درخت با تو
بیعت میکردند از آنان خشنود شد
و آنچه در دلهایشان بود بازشناخت
و بر آنان آرامش فرو فرستاد
و پیروزی نزدیکی به آنها پاداش داد.»
بیعت رضوان، حرکتی مؤثر
و سرنوشت ساز در ماجرای
حدیبیه بود:
لقد رضی الله عن المؤمنین اذ یبایعونک تحت الشجرة... اثـبهم فتحا قریبا.... «به راستی خدا هنگامی که مؤمنان زیر آن درخت با تو بیعت میکردند از آنان خشنود شد
و آنچه در دلهایشان بود بازشناخت
و بر آنان آرامش فرو فرستاد
و پیروزی نزدیکی به آنها پاداش داد.»
( تاکید خداوند بر موضوع بیعت مؤمنان
و اعلام رضایت از آنان، از اهمیت خاص این بیعت در نزد خداوند حکایت دارد.)
در پایان این آیه به سومین موهبت اشاره کرده میفرماید: (
و فتح نزدیکی به عنوان
پاداش نصیب آنها فرمود) (
و اثابهم فتحا قریبا).
آری این فتح که به گفته اکثر مفسران (
فتح خیبر) بود (هر چند بعضی آن را
فتح مکه شمردهاند) سومین پاداش الهی برای این مؤ منان ایثارگر بود.
تعبیر به (قریبا) تاییدی است بر اینکه منظور فتح
خیبر است، زیرا این فتح در آغاز
سال هفتم
هجرت به فاصله چند ماه بعد از ماجرای
حدیبیه تحقق یافت.
بیعت مؤمنان با پیامبراکرم -صلی الله علیه
و آله وسلم- در سرزمین
حدیبیه، جهت آمادگی برای هرگونه فداکاری در جنگ:
ان الذین یبایعونک انما یبایعون الله... • لقد رضی الله عن المؤمنین اذ یبایعونک تحت الشجرة.«در حقیقت کسانی که با تو
بیعت میکنند جز این نیست که با
خدا بیعت میکنند دست خدا بالای دستهای آنان است پس هر که
پیمان شکنی کند تنها به زیان خود
پیمان میشکند
و هر که بر آنچه با
خدا عهد بسته وفادار بماند به زودی خدا پاداشی بزرگ به او میبخشد• به راستی خدا هنگامی که مؤمنان زیر آن درخت با تو بیعت میکردند از آنان خشنود شد
و آنچه در دلهایشان بود بازشناخت
و بر آنان آرامش فرو فرستاد
و پیروزی نزدیکی به آنها پاداش داد.»
مقصود از «یبایعونک» در دو آیه یاد شده، بیعت مؤمنان با پیامبراکرم -صلی الله علیه
و آله وسلم -در سرزمین
حدیبیه است.
بیعت مؤمنان با
پیامبر -صلی الله علیه
و آله وسلم- در سرزمین
حدیبیه، زیر
درخت سمره اتفاق افتاد:
لقد رضی الله عن المؤمنین اذ یبایعونک تحت الشجرة فعلم ما فی قلوبهم... قریبا. «به راستی خدا هنگامی که مؤمنان زیر آن درخت با تو بیعت میکردند از آنان خشنود شد
و آنچه در دلهایشان بود بازشناخت
و بر آنان آرامش فرو فرستاد
و پیروزی نزدیکی به آنها
پاداش داد.»
مقصود از «الشجرة» درخت خاصی به نام سمره است.
روایاتی درباره
روز شجره و تجدید بیعت مسلمانان بارسول الله:
در
الدر المنثور در ذیل آیه (لقد رضی الله عن المؤ منین...) آمده:
ابن جریر و ابن ابی حاتم و ابن مردویه از
سلمه بن اکوع روایت کردهاند که گفت : روزی در بینی که دراز کشیده بودیم تا
خواب قیلولهای کنیم منادی
رسول خدا -صلی الله علیه
و آله وسلم - فریاد زد: ایها الناس!
بیعت، بیعت، که
جبرئیل امین نازل شده. ما به عجله پریدیم
و نزد رسول خدا -صلی الله علیه
و آله وسلم- که زیر
درخت سمره نشسته بود رفتیم،
و با آن جناب بیعت کردیم، در باره اینجا بود که خدای تعالی میفرماید: (لقد رضی الله عن المؤ منین اذ یبایعونک تحت الشجره)،
و چون آن روز
عثمان را به
مکه فرستاده بود، خودش یک دست خود را دست عثمان حساب کرد
و به دست دیگرش زد، ما گفتیم خوش به حال عثمان، هم بیعت کرد
و هم در
خانه کعبه طواف کرد،
و ما اینجا از طواف محرومیم.
رسول خدا -صلی الله علیه
و آله وسلم- فرمود: اگر فلان مقدار
صبر میکرد طواف نمیکرد مگر بعد از طواف من.
و نیز در آن کتابست که
عبد بن حمید،
مسلم،
ابن مردویه از
مفضل بن یسار روایت کردهاند که گفت : بیاد دارم که در
روز شجره رسول خدا -صلی الله علیه
و آله وسلم - با مردم
بیعت میکرد
و من شاخهای از درخت را بر بالای سر آنها گرفته بودم،
و ما هزار
و چهار صد نفر بودیم،
و ما آن روز بر سر جان بیعت نکردیم، بلکه بر این معنا بیعت کردیم که فرار نکنیم.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۷، ص۴۵، برگرفته از مقاله «بیعت رضوان».