بَلیٰ (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بَلیٰ:(أَ لَسْتَ بِرَبِّكُمْ قالواْ بَلَى) «بَلیٰ» (به فتح باء و لام) حرف
جواب برای ردّ نفی است.
آيه فوق در حقيقت اشارهاى به
توحید فطرى و وجود
ایمان به
خدا در اعماق
روح آدمى است و به همين جهت بحثهايى را كه در آيات گذشته اين سوره در زمينه توحيد استدلالى بوده است تكميل مىكند.
به موردی از کاربرد «بَلیٰ» در قرآن، اشاره میشود:
(وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِن بَني آدَمَ مِن ظُهورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنفُسِهِمْ أَلَسْتَ بِرَبِّكُمْ قالواْ بَلَى شَهِدْنا أَن تَقولواْ يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنّا كُنّا عَنْ هَذا غافِلينَ) «و به خاطر بياور زمانى را كه پروردگارت از
صلب فرزندان
آدم، ذريّه آنها را برگرفت؛ و آنها را بر خودشان گواه ساخت؛ و فرمود: «آيا من پروردگار شما نيستم؟» گفتند: «آرى، گواهى مىدهيم.»
خداوند چنين فرمود، مبادا
روز رستاخیز بگوييد: «ما از اين، غافل بوديم؛ و از پيمان فطرى بىخبر مانديم.»
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: جمله
(وَ أَشْهَدَهُمْ عَلى أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ) از يک
فعل ديگر خداوند بعد از جدا ساختن ابناء
بشر از پدران خبر مىدهد، و آن فعل خدا اين است كه هر فردى را گواه خودش گرفت، و اشهاد بر هر چيز حاضر كردن گواه است در نزد آن و نشان دادن حقيقت آن است تا گواه، حقيقت آن چيز را از نزديک و به
حس خود
درک نموده و در موقع به
شهادت به آنچه كه ديده شهادت دهد، و اشهاد كسى بر خود آن كس نشان دادن حقيقت او است به خود او تا پس از درک حقيقت خود و تحمل آن در موقعى كه از او
سؤال مىشود شهادت دهد.
و از آنجايى كه
نفس هر صاحب نفسى از جهاتى بغير خود ارتباط و تعلق دارد، و ممكن است انسان نسبت به پارهاى از آنها استشهاد شود، و نسبت به پارهاى ديگر نشود، از اين رو اضافه كرد:
(أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ) تا بدين
وسیله مورد استشهاد را معلوم كرده باشد، و بفهماند آن امرى كه براى آن، ذريه بشر را استشهاد كردهايم ربوبيت پروردگار ايشان است تا در موقع پرستش به ربوبيت
خدای سبحان شهادت دهند.
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «بلی»، ج۱، ص ۲۴۵.