بَلاٰغُ اَلْمُبینُ (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بَلاٰغُ اَلْمُبینُ:(فَهَلْ عَلَى الرُّسُلِ إِلاّ الْبَلاغُ الْمُبينُ) «بَلاٰغُ اَلْمُبینُ»• «
بلاغ» به معنای
ابلاغ دستورات الهی است.
• «مبین» از مادّه بیان به معنای کشف است.
وظیفه اصلى همه پيامبران
بلاغ مبين است.
(فَهَلْ عَلَى الرُّسُلِ إِلَّا الْبَلاغُ الْمُبينُ).
يعنى رهبران الهى نمىتوانند مخفيانه به
دعوت خود ادامه دهند مگر اينكه براى مدتى محدود و موقت باشد، برنامه مخفى كارى آنهم در
عصر دعوت
رسالت چيزى نيست كه قابل قبول و نتيجه بخش باشد، صراحت توام با رشادت و قاطعيت، همگام با
تدبیر، شرط اين دعوت است.
به همين
دلیل در
تاریخ همه پيامبران مىخوانيم كه آنها با اينكه غالبا تنها بودند با بيانى صريح و عريان و آشكار، دعوت خود را ابراز مىداشتند، و به تمام پى آمدهاى آن تن در مىدادند.
به موردی از کاربرد «
بَلاٰغُ اَلْمُبینُ» در قرآن، اشاره میشود:
(وَ قالَ الَّذينَ أَشْرَكواْ لَوْ شاء اللّهُ ما عَبَدْنا مِن دونِهِ مِن شَيْءٍ نَّحْنُ و لا آبَاؤُنا وَ لا حَرَّمْنا مِن دونِهِ مِن شَيْءٍ كَذَلِكَ فَعَلَ الَّذينَ مِن قَبْلِهِمْ فَهَلْ عَلَى الرُّسُلِ إِلاّ الْبَلاغُ الْمُبينُ) «مشركان گفتند: اگر خدا مىخواست، نه ما و نه پدران ما، غير او چيزى را پرستش نمىكرديم؛ و چيزى را بدون اجازه او
حرام نمىساختيم. آرى، كسانى كه پيش از ايشان بودند نيز چنين كردند؛ ولى آيا پيامبران وظيفهاى جز
ابلاغ آشكار دارند؟»
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید:
(فَهَلْ عَلَى الرُّسُلِ إِلَّا الْبَلاغُ الْمُبينُ) يعنى
رسالت خدايى را به
بلاغى آشكار
ابلاغ كن، و حجت را عليه ايشان تمام كن، زيرا تنها وظيفه فرستادگان خدا
ابلاغ مبين و
ابلاغ آشكار است و بس، وظيفه آنان اين نيست كه مردم را مجبور به قبول دعوت خود كنند، و يا اراده تكوينى خداى را با خود برداشته مردم را با آن
اراده كه از مرادش تخلف نمىپذيرد دعوت كنند، و يا با آن امر تكوينى خدا كه اگر با آن به چيزى بگويد: موجود باش، موجود مىشود، مردم را دعوت كنند و بطور
قهر و
جبر از
کفر، به
ایمان و از معاصى، به
اطاعت بكشانند.
چون كه
رسول هم بشرى است مانند ساير بشرها و رسالتى كه به آن مبعوث شده
انذار و تبشير، و يا به تعبير ديگر مجموعه قوانينى اجتماعى است كه خدا به او
وحی كرده و صلاح
دنیا و
آخرت مردم را در آن قوانين در نظر گرفته و مراعات كرده است، هر چند ظاهر آن قوانين بصورت اوامر و نواهى است ولى در واقع انذار و تبشير است.
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «بلاغ مبین»، ج۱، ص ۲۴۳.