بَدْر (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بَدْر (به فتح باء و سکون دال) یکی از
مفردات نهج البلاغه، منطقهای بین
مکّه و
مدینه است.
جنگ تاریخی «بدر» در آنجا اتفاق افتاده است و
حضرت علی (علیهالسلام) در جریان این درگیری میان لشکر
کفر و لشکر اسلام، پیروزی
ایمان را معرفی نموده است.
این کلمه سه بار در «
نهجالبلاغه» آمده است.
بَدْر محلّی است ما بین مکّه و مدینه که جنگ تاریخی «بدر» در ۱۷ ماه رمضان از
سال دوم هجری قمری در آنجا واقع شد و ایمان بر کفر پیروز گردید.
مواردی که در «نهجالبلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل میباشد:
امام (علیهالسلام) در نامهای به
معاویه مینویسد:
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) چون
جنگ شدت مییافت و مردم دم فرو میبستند، اهل بیت خویش را جلو میانداخت و بوسیلهی آنان، یاران خویش را از
شمشیر دشمن نگاه میداشت. چنانکه آن حضرت فرموده است:
«فَقُتِلَ عُبَيْدَةُ بْنُ الْحَارِثِ يَوْمَ بَدْر، وَقُتِلَ حَمْزَةُ يَوْمَ أُحُد، وَقُتِلَ جعفر يَوْمَ مُؤْتَةَ.» «عموزادهام
عبیدة بن حارث در بدر
شهید شد و عمویم
حمزه در «
احد» و برادرم
جعفر در «
موته.»
همچنین در
نامه ۱۰ به معاویه مینویسد: مرا به جنگ خواندی بیا مردم را کنار گذاشته، دو نفری با هم بجنگیم تا بدانی کدام یک از ما قلبش زنگ زده و
بصیرتش در پرده است.
«فَأَنا أَبو حَسَن قاتِلُ جَدِّكَ وَ خالِكَ و أَخيكَ شَدْخاً يَوْمَ بَدْر، ذلكَ السَّيْفُ مَعِي.» «من
ابوالحسن هستم که جدّ مادری تو
عتبه بن ربیعه و برادرت
حنظله و داییات
ولید بن عتبه را در روز بدر کشتم و مانند چوب خشک آنها را شکستم، همان شمشیر در دست من است.»
همچنین در جای دیگری خطاب به معاویه مینویسد: نوشتهای که جواب من و یارانم، فقط شمشیر است؛ راستی بعد از گریه بر باطل تو، مرا بخنده (تعجب) در آوردی، کجا دیدهای فرزندان
عبدالمطلب از دشمن عقب نشینی کنند و با شمشیر ترسانده شوند.
«قَدْ صَحِبَتْهُمْ ذُرِّيَّةٌ بَدْرِيَّةٌ، وَ سُيوفٌ هاشِمِيَّةٌ.» «تو با آنها آشنائی که فرزندان اهل بدر و شمشیرهای هاشمی هستند.»
این کلمه سه بار در «نهجالبلاغه» آمده است.
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «بدر»، ص۱۱۷-۱۱۸.