بم
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بَم، شهرستان و شهری در استان
کرمان ایران است.
این شهرستان با مساحتی حدود ۴۸۰`۱۹ کم در شرق استان
کرمان واقع است. شهرستان بم از شمال به شهرستان کرمان، از شرق به شهرستان
زاهدان، (در استان سیستان و بلوچستان) از جنوبشرقی به شهرستان ایرانشهر، (در استان سیستان و بلوچستان) از جنوب به شهرستان کهنوج و از غرب به شهرستان
جیرفت محدود است.
شهرستان بم شامل ۵ شهر به نامهای بم، بروات، محمدآباد، فهرج و نرماشیر، و ۴ بخش به نامهای مرکزی، ریگان، فهرج و نرماشیر، و ۱۳ دهستان است.
به طورکلی، این شهرستان از نظر پستی و بلندی شامل دو قسمت کوهستانی و کویری است. کوههای بم در واقع ادامه رشته کوههای مرکزی ایران است که به جبال بارز شهرت دارند. این کوهها مانند سدی میان شهرستان بم و شهرستان جیرفت واقع شده است و بم را از شهرستان جیرفت جدا میکند.
مهمترین کوههای شهرستان بم اینها هستند: کوه آب چکو (۰۴۰`۲متر)، آب گرمو (۴۵۸`۲ متر) و آفتی (۴۷۱`۲ متر)
ناحیه پست و کویری شهرستان بم شامل بخشی از شنزار و نمکزار لوت و اطراف آن است و پستترین نقطه آن میان شوره گز و فهرج واقع، و ۴۰۰ متر از سطح
دریا بلندتر است.
مهمترین رودخانه شهرستان بم رودخانه تهرود است که از دامنههای کوههای بلند هزار سرچشمه میگیرد و در مسیر خود وارد شهر بم شده، از این
شهر و روستاهای این شهرستان میگذرد و سپس وارد
کویر لوت میشود و به رودخانه و یا مسیل شورهگز میپیوندد. رودخانه تلنگو نیز یکی دیگر از رودهای شهرستان بم است.
آب و هوای شهرستان بم در ارتفاعات غربی و دامنههای جبال بارز معتدل، و در دشت مرکزی و خاوری گرم است و از نظر میزان بارندگی جزو نواحی خشک ایران به شمار میرود.
اقتصاد شهرستان بم برپایه
کشاورزی و
باغداری،
دامداری و صنایع دستی استوار است.
آب کشاورزی از طریق کاریز و رودخانه تأمین میشود. محصولات عمده آن
گندم،
جو،
پنبه، مرکبات و به ویژه خرمای آن، معروف به مضافتی است که جنبه صادراتی دارد. صنایع دستی، به خصوص قالیبافی در این شهرستان دارای اهمیت است. قالیهای زیبایی با طرحهای محلی کرمانی و نقشهای بته جقهای و شاه عباسی در شهرستان بم بافته میشود.
در این شهرستان معادن سرب و روی نیز وجود دارد.
جمعیت شهرستان بم برطبق سرشماری ۱۳۷۵ش، بالغ بر ۴۰۰`۱۹۸ تن بوده است.
این شهر مرکز شهرستان بم، و در ۲۹ و۷ عرضشمالی و ۵۸ و ۲۲ طول شرقی و در ۰۶۰`۱ متری از سطح دریا واقع است.
شهر بم در ۱۸۰ کیلومتری جنوب شرقی کرمان و در مسیر راه کرمان به زاهدان و ایرانشهر، و در منطقهای جلگهای و در ۵۰۰ متری غرب
ارگ بم که شهر قدیم درون آن بوده، واقع شده است.
جمعیت شهر بم برطبق سرشماری عمومی آبان ۱۳۷۵، حدود ۰۸۰، ۷۰ تن بوده است.
قدمت بم را نمیتوان به تحقیق معین کرد. براساس بعضی از روایات اسطورهای بم از ساختههای پادشاه کیانی، بهمن،
پسر اسفندیار است.
برخی منابع، بنای بم را به اوایل
دوره ساسانی منسوب میکنند و در واقع، ارگ بم را با قلعه هفتواد یکی میدانند.
هفتواد که
آن را به صورت ابتنبود آورده، کسی است که ماجرای نبرد او با اردشیر بابکان در بعضی از منابع کهن نقل شده است.
با توجه به متن کارنامه اردشیر بابکان، بیشک بم در
دوره اشکانیان نیز آباد بوده است.
حمدالله مستوفی در
نزهة القلوب اشاره کرده است که چون کرم هفتواد در آن محل ترکید، آنجا را بم خواندند.
برپایه روایات موجود، هفتواد مسکن کرم را جایی در ارگ بم قرار داد. شاید از اینروست که یکی از دروازههای ارگ از مدتها پیش، نزد مردم محلی به «دروازه کُتِ کرم» معروف بوده است. در گویش کرمانی، سوراخ و محل زندگی جانوران را «کُت» میگویند.
با توجه به موقعیت طبیعی شهر بم که از قدیم در مسیری قرار داشته است که مسافران راه
فارس با گذر از آن به سمت شرق یا شمال شرقی ایران میرفتند، بم دست کم از دوره ساسانیان اهمیت نظامی و بازرگانی داشته است.
و این ویژگی سبب شده است که بم تا قرنها پایدار بماند.
نخستین
فتح بم توسط اعراب مقارن با فتح کرمان، پس از ۱۷ق/ ۶۳۸م، به روزگار
عمر بن خطاب و به دست
ربیع بن زیاد صورت گرفت. ربیع پس از فتح
سیرجان بم را نیز به صلح گشود، اما پیداست که استیلای اعراب بر نواحی کرمان قطعی نبوده است، زیرا در ۱۹ق/۶۵۰م
یزدگرد سوم به کرمان رفت و در آن زمان هنوز بیشتر مردم کرمان فرمانبردار او بودهاند.
چنانکه اعراب مجبور به فتح مجدد بم در روزگار
خلافت عثمان (۲۳- ۳۵ق) توسط
مُجاشع بن مسعود شدند.
بنا بر گزارش جغرافیانویسان
مسلمان، بم در نخستین سدههای اسلامی شهری آباد، و بر سر راههای ارتباطی کرمان به فارس و سیستان واقع بوده است.
یعقوبی در سده ۳ق از دژ استوار بم یاد کرده است.
در ۲۵۹ق/۸۷۳م یعقوب لیث پس از دست یافتن به
نیشابور، محمد بن طاهر آخرین امیر طاهری را به همراه خانوادهاش در دژ بم محبوس ساخت. ارگ بم به دلیل دور بودن از مرکز دستگاه خلافت یکی از مراکز
خوارج به شمار میرفت؛ چنانکه در منابع سده ۴ق/۱۰م به مسجدی متعلق به خوارج در بم اشاره شده است.
شاید تهاجم یعقوب لیث در ۲۵۴ق، بلافاصله پس از آنکه بر سیستان مستولی شد نیز به دلیل سرکوبی خوارج کرمان، به ویژه خوارج بم که در این شهر قدرت داشتهاند، بوده است. یعقوب در جنگی خوارج بم را سرکوب کرد و بسیاری از آنان را کشت و بقیه خوارج را به همراه اسماعیل بن موسی، رهبر خوارجِ بم به
اسارت گرفت.
بنا بر گزارش جغرافیانویسان سده ۴ق، بم از شهرهای مهم و بزرگ کرمان به شمار میرفته است.
این شهر از دو بخش تشکیل میشده که بخش عمده آن در درون قلعه واقع بوده، و به محلههای چندی تقسیم میشده است و دارای چندین گرمابه و ۳
مسجد جامع بوده که یکی از آنها در درون قلعه و دو دیگر در بیرون از آن واقع بوده است. یکی از این دو مسجدِ بیرونی از آنِ خوارج بوده که در آن
صدقات و
بیتالمال جمعآوری میشده است. بیشتر اهالی بم پیرو
مذهب اهل سنت بودهاند و خوارج اقلیتی کوچک، اما توانگر را در بم تشکیل میدادند. خانهها و دیگر ابنیه بم از خشت بنا شده بود و قلعه آن ۴ دروازه به نامهای نرماشیر، کوسکان، اسپیکان و کورجین داشته است. آب این شهر از رودخانه و کاریز تأمین میشده، و برای آشامیدن چندان مناسب نبوده است، در کنار شهر رودخانهای روان بوده که در مسیر خود از میان شهر میگذشته، و سپس نخلستانهای انبوه پیرامون شهر را آبیاری میکرده است. بم به سبب واقع بودن بر سر راههای تجاری از اقتصاد پر رونقی برخوردار بوده است. وجود بازارهای متعدد که برخی از آنها در بخش درونی و برخی دیگر در بخش بیرونی شهر واقع بودهاند، گواه آن است. از دیگر نشانههای رونق اقتصادی بم، بازارهایی است که به نام اصناف مختلف خوانده میشد و نشان از تخصصی بودن صنوف در این شهر دارد. مردم بم در سده ۴ق بیشتر به پارچهبافی اشتغال داشتند و پارچههای ابریشمی این شهر از شهرت خاصی برخوردار بوده، و به دیگر نقاط صادر میشده است. گونهای ردای ابریشمی در بم بافته میشده که حدود ۳۰
دینار بها داشته است.
در ۳۲۴ق/۹۳۶م معزالدوله امیر بویهی بم را تصرف کرد.
با بالا گرفتن کار
سلجوقیان و تثبیت حکومتشان در بخشهای بزرگی از ایران، طغرل بیک سلجوقی در ۴۴۴ق/۱۰۵۲م قاورد، پسرعمش را با سپاهی از
خراسان مأمور تسخیر کرمان کرد. چون این سپاه به کرمان رسید، بهرام بن زکی لشکرستان، حاکم کرمان که از جانب ابوکالیجار امیر بویهی بر کرمان حکومت داشت، آنجا را تسلیم قاورد کرد. ابوکالیجار که در این هنگام در
خوزستان به سر میبرد، آهنگ کرمان نمود، اما در میان راه درگذشت و همه شهرهای کرمان از جمله بم، تسلیم قاورد شدند.
بم در روزگار سلجوقیان نیز اهمیت خود را از دست نداد و مورد توجه بود. در این دوره کرمان به دو ناحیه شرقی و غربی تقسیم شده بود. ناحیه شرقی شامل بم، نرماشیر و جیرفت میشد و ناحیه غربی، سیرجان و دیگر نواحی کرمان را در برمیگرفت.
در زمان ملک محمد بن ارسلانشاه، از سلاجقه کرمان (حک ۵۳۷ - ۵۵۱ق/۱۱۴۲-۱۱۵۶م) بناهایی همچون
مسجد، مدرسه و کاروانسراهایی در بم ساخته شد.
در اواسط سده ۶ق بم مرکزیت یافت و برای نخستینبار دارالملک خوانده شد. در ۵۶۵ق/۱۱۷۰م بهرامشاه و ارسلانشاه، از سلجوقیان کرمان پس از مرگ پدرشان، طغرلشاه متصرفات وی را میان خود تقسیم کردند. ارسلانشاه بر بخش بزرگتر ولایت کرمان به دارالملکی بردسیر، و بهرامشاه بر بخش دیگر کرمان به دارالملکی بم
حکومت داشتند.
بم تا پایان امارت بهرامشاه دارالملک وی بود. بهرامشاه و ارسلانشاه هر دو در ۵۷۲ق درگذشتند و توران شاه
برادر سوم آنها بر تخت شاهی نشست و ولایت کرمان به مرکزیت بردسیر یکپارچه شد. در زمان سلطنت تورانشاه و جانشین وی محمدشاه، ولایت کرمان دستخوش تاخت و تاز غزان به سرکردگی ملک دینار شد. از این تاخت و تازها بردسیر آسیبهای فراوان دید. محمدشاه (حک ۵۷۹ -۵۸۳ق/۱۱۸۳-۱۱۸۷م) به ناچار دارالملک را از بردسیر به بم انتقال داد.
بنابه گزارش
یاقوت، بم در اوایل سده ۷ق مقارن با هجوم مغولان شهریآباد، و از نظر اقتصادی پررونق بوده است؛ وی از صنایع نساجی بم، بازارها و سرسبزی باغهای میوه و کاریزهای آن یاد کرده است.
اما بم در دوران حاکمیت
ایلخانیان بر ایران بر اثر کشاکش و درگیریهای میان فرماندهان نظامی مغول، رونق و آبادانی خود را از دست داد و رو به ویرانی نهاد.
رشیدالدین فضلالله در نامهای به پسرش محمود، حاکم کرمان از وضع اسفبار دهقانان کوره بم که نتیجه بیدادگری و شدت عمل نظامیان مغول بوده است، صحبت میکند و دستور میدهد به مدت ۳ سال مردم کوره بم از پرداخت
مالیات معاف باشند و محمود را تشویق به بازسازی ویرانیهای بم میکند.
پس از زوال دولت ایلخانیان، بم در قلمرو دولت
آل
مظفر قرار گرفت. امیر مبارزالدین (حک ۷۱۸-۷۵۹ق/۱۳۱۸- ۱۳۵۸م) از امرای
آل
مظفر، چون در ۷۴۲ق از انتظام امور کرمان فارغ شد، آهنگ قلعه بم کرد که در این زمان، از جانب ابوسعید بهادرخان آخرین ایلخان مغول در ایران در اختیار اخی شجاعالدین خراسانی بود. امیر مبارزالدین پس از چند سال محاصره بم و خراب کردن دیوار قلعه، موفق به گشودن آن شد.
احتمالاً بم بر اثر این درگیریها آسیبهای فراوانی دید، زیرا شاه شجاعالدین به
فرزند خود، سلطان احمد اهمیت بم را یادآوری، و آبادی و بازسازی آن را به وی توصیه کرد.
امیر مبارزالدین در
رمضان ۷۵۹ بر اثر توطئه پسرانش از فرمانروایی خلع و زندانی شد و سرانجام در ۷۶۵ق/۱۳۶۴م در
قلعه بم که در آنجا محبوس شده بود، درگذشت.
بر اثر نزاعهای شاهزادگان گورکانی پس از
مرگ شاهرخ میرزا در ۸۵۰ق/۱۴۴۶م، سراسر متصرفات گورکانیان، دستخوش نابسامانی و آشوب گشت. بم نیز از این نابسامانیها مصون نماند و بار دیگر ویران شد، به حدی که چندین سال در بم کشت و زرع مقدور نبود و
قحطی بزرگی روی داد و بسیاری از مردم بم بر اثر
گرسنگی جان باختند.
در فاصله میان سقوط
تیموریان و روی کار آمدن
صفویان شهرهای کرمان، از جمله بم دچار تاخت و تاز طوایف
بلوچ بود.
در این دوره، بم تنها به سبب دارا بودن قلعه و دیوارهای استوار و موقعیت سوقالجیشی از نظر نظامی اهمیت داشت. واقع بودن این شهر بر سر راه شهرهای
سیستان و بلوچستان و نواحی جنوبی
افغانستان باعث شده بود هرگونه لشکرکشی و دستاندازی به این مناطق، مستلزم استقرار لشکریان و یا سپاهیان در بم باشد. در دوره صفویه بم تنها کارکرد نظامی داشت. با وجود اصلاحاتی که در زمان برخی از شاهان صفوی صورت گرفت، اما بم هیچگاه موقعیت اقتصادی گذشته خود را باز نیافت و ارگ بم تنها پایگاهی برای دولت به شمار میرفت که به وسیله آن از نواحی شرقی و جنوب شرقی ایران دفاع کند.
با این حال، بسیاری از بناهای موجود ارگ بم در سدههای ۱۰-۱۱ق و در اوج حکومت صفویان ساخته شده است.
با افول قدرت صفویه، محمود افغان در ۱۱۳۲ق/۱۷۲۰م از
قندهار به قصد تصرف
اصفهان لشکر کشید. محمود بر سر راه خود، پیش از رسیدن به بم در نرماشیر توقف، و با کوتوال ارگ بم چندین بار مکاتبه کرد و با وعده و وعید از او خواست تا قلعه را تسلیم وی کند، اما کوتوال قلعه از این کار سرباز زد و محمود پس از آن در آبادیهای پیرامون بم دست به
قتل و
غارت گشود.
در حدود سال ۱۱۳۸ق افغانها توسط نادر از ایالت کرمان بیرون رانده شدند و در اوایل حکومت
نادرشاه افشار، بم محل تاخت و تاز امرای محلی شد.
در دوران کریمخان زند بر اثر ناسازگاری دو حاکم انتصابی ایالت کرمان که از جانب خان زند منصوب شدند، این ایالت به دو بخش شرقی و غربی تقسیم شد که بم در بخش شرقی آن واقع بود.
میرزا حسینخان راینی حاکم بخش شرقی کرمان تسلطی بر بیشتر شهرهای حوزه حکومتی خود نداشت و در این زمان قلعه بم تحت استیلای محمدحسینخان سیستانی بود.
مردم ارگ بم که از تسلط جماعت سیستانی بر بم ناراضی بودند، پس از مرگ کریمخان زند از بیگلربیگی کرمان برای بیرون راندن سیستانیها از ارگ بم تقاضای کمک کردند. محمدحسینخان برای مقابله با بیگلربیگی کرمان از لطفعلیخان زند کمک خواست؛ لطفعلیخان به کرمان آمد، اما بیگلربیگی کرمان او را به شهر راه نداد و لطفعلیخان به ناچار به قائن رفت.
لطفعلیخان در ۱۲۰۸ق به دعوت مرتضی قلیخان، حاکم کرمان و جمعی از علمای شهر به کرمان آمد. از سوی دیگر آقامحمدخان با شنیدن این خبر آهنگ کرمان کرد و شهر را به محاصره خود درآورد. لطفعلیخان که یارای مقاومت در خود نمیدید از کرمان به بم گریخت.
بنا به دستور آقامحمدخان در محلی که لطفعلیخان دستگیر شده بود، کله مناری از سر ۹۰۰ تن از کشتگان کرمان در بم ساخته شد. این کله منار در ۱۲۲۵ق/۱۸۱۰م هنوز برپا بوده است.
به هنگام چیرگی سپاهیان آقامحمدخان بر بم، این شهر آسیب فراوانی ندید، زیرا او میدانست که در ایالت کرمان، تنها از ارگ بم میتواند به عنوان پادگان نظامی در مقابل حملات قبایل بلوچ، سیستانی و افغانی استفاده کند؛ از اینرو، سعی در تجدید بنای آن کرد و بعد از او نیز دیگر شاهان
قاجار به بم توجه داشتند و آنجا را مرکز مهمات و
اسلحه و ذخیره برای حوادث احتمالی از ناحیه
بلوچستان قرار دادند.
چنانکه پاتینجر در سفرنامه خود ارگ بم را قلعهای بسیار استوار وصف کرده که از نظر استحکامات در سراسر ایران بینظیر بوده است.
در ۱۲۵۵ق/۱۸۳۹م آقامحمدخان محلاتی، پیشوای
فرقه اسماعیلیه به سبب اختلاف با حاجی میرزا آقاسی، بر حکومت شورید و در ارگ بم متحصن شد، اما سرانجام، پس از یک
سال محاصره ارگ به وسیله نیروهای دولتی، تسلیم شد.
در ۱۲۵۶ق بنای شهر تازه بم در جنوب غربی شهر کهنه آغاز شد و به تدریج مرکز اداری و مسکونی بم به شهر جدید انتقال یافت.
چنان که در زمان دیدار پرسی سایکس در ۱۲۹۲ق/۱۸۷۵م، ارگ بم فقط به عنوان پادگان نظامی مورد استفاده قرار میگرفت.
ارگ بم بارها تعمیر شده است. عباس قلیخان جوانشیر قراباغی، طهماسب میرزا مؤیدالدوله و فیروز میرزا فرمانفرما در زمان
قاجاریه و همچنین بعدها در ۱۳۳۷ش اداره کل باستانشناسی و انجمن آثار ملی بخشهایی از این بنا را بازسازی کردند.
در ۵ دی ۱۳۸۲ بر اثر زمین لرزهای به شدت ۶/۷ ریشتر ۹۰% بناهای تاریخی ارگ بم، شهر بم و روستاهای پیرامون آن ویران شد و بیش از ۲۰ هزار تن از اهالی شهر کشته شدند.
(۱) ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ.
(۲) محمد ابن حوقل، صوره الارض، به کوشش کرامرس، لیدن، ۱۹۳۹م.
(۳) ابن خردادبه، المسالک و الممالک، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۳۰۶ق/ ۱۸۸۹م.
(۴) محمدمهدی استرابادی، جهانگشای نادری، به کوشش عبدالله انوار، تهران، ۱۳۴۱ش.
(۵) ابراهیم اصطخری، مسالک الممالک، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۷۰م.
(۶) علیقلی اعتضاد السلطنه، اکسیر التواریخ، به کوشش جمشید کیانفر، تهران، ۱۳۷۰ش.
(۷) محمدحسن اعتماد السلطنه، مرآه البلدان، به کوشش عبدالحسین نوایی و هاشم محدث، تهران، ۱۳۶۷ش.
(۸) یدالله افشین، رودخانههای ایران، تهران، ۱۳۷۳ش.
(۹) احمد افضلالدین کرمانی، عقد العلی، به کوشش علیمحمد عامری نائینی، تهران، ۱۳۵۶ش.
(۱۰) محمدابراهیم باستانیپاریزی، ارگبم، راهنمای آثار تاریخی کرمان، تهران، ۱۳۳۵ش.
(۱۱) محمدابراهیم باستانیپاریزی، مقدمه بر تاریخ کرمان نک: هم، وزیری کرمانی.
(۱۲) احمد بلاذری، فتوح البلدان، به کوشش عبدالله انیس طباع و عمر انیس طباع، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
(۱۳) محمدحسین پاپلی یزدی، فرهنگ آبادیها و مکانهای مذهبی کشور، مشهد، ۱۳۶۷ش.
(۱۴) پتروشفسکی، اپ و دیگران، تاریخ اجتماعی - اقتصادی ایران در دوره مغول، ترجمه یعقوب آژند، تهران، ۱۳۶۶ش.
(۱۵) تاریخ سیستان، به کوشش محمدتقی بهار، تهران، ۱۳۱۴ش.
(۱۶) عباس جعفری، دایره المعارف جغرافیایی ایران، تهران، ۱۳۷۹ش.
(۱۷) حدودالعالم، به کوشش منوچهر ستوده، تهران، ۱۳۴۰ش.
(۱۸) محمدتقی حکیم، گنجدانش، جغرافیای تاریخی شهرهای ایران، به کوشش محمدعلی صوتی و جمشید کیانفر، تهران، ۱۳۶۶ش.
(۱۹) حمدالله مستوفی، تاریخ گزیده، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۶۲ش.
(۲۰) حمدالله مستوفی، نزهه القلوب، به کوشش لسترنج، لیدن، ۱۳۳۱ق/۱۹۱۳م.
(۲۱) خبرگزاری میراث فرهنگی (نک: ما ghn).
(۲۲) غیاثالدین خواندمیر، حبیبالسیر، تهران، ۱۳۳۳ش.
(۲۳) محمدجعفر خورموجی، تاریخ قاجار حقایق الاخبار ناصری، به کوشش حسین خدیوجم، تهران، ۱۳۴۴ش.
(۲۴) رشیدالدین فضلالله، مکاتبات رشیدی، به کوشش محمدشفیع، لاهور، ۱۳۶۴ق/۱۹۴۵م.
(۲۵) محمدتقی سپهر، ناسخ التواریخ، به کوشش جمشید کیانفر، تهران، ۱۳۷۷ش.
(۲۶) ستوده، حسینقلی، تاریخ
آل مظفر، تهران، ۱۳۴۶ش.
(۲۷) ستوده، منوچهر، فرهنگ کرمانی، تهران، ۱۳۳۵ش.
(۲۸) سرشماری عمومی نفوس و مسکن ۱۳۷۵ش، استان کرمان، شهرستان بم، مرکز آمار ایران، تهران، ۱۳۷۶ش.
(۲۹) شاه حسین بن غیاثالدین، احیاء الملوک، به کوشش منوچهر ستوده، تهران، ۱۳۴۴ش.
(۳۰) محمدرضا شیرازی، ذیل بر تاریخ گیتیگشا یموسوی اصفهانی، به کوشش سعید نفیسی، تهران، ۱۳۶۳ش.
(۳۱) عبدالغفور طاهری، «تذکره جلالی»، به کوشش ایرج افشار، فرهنگ ایران زمین، تهران، ۱۳۴۴ش، ج۱۳.
(۳۲) طبری، تاریخ.
(۳۳) عبدالرزاق سمرقندی، مطلع سعدین و مجمع بحرین، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۵۳ش.
(۳۴) فردوسی، شاهنامه، به کوشش من عثمانف و ع نوشین، مسکو، ۱۹۶۸م.
(۳۵) فیروزمیرزا فرمانفرما، سفرنامه کرمان و بلوچستان، به کوشش منصوره اتحادیه نظام مافی، تهران، ۱۳۶۰ش.
(۳۶) فرهنگ جغرافیایی آبادیهای کشور، سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، تهران، ۱۳۶۲ش، ج۱۰۶.
(۳۷) فرهنگ جغرافیایی کوههای کشور، سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، تهران، ۱۳۷۹ش.
(۳۸) قدامه بن جعفر، الخراج، به کوشش محمدحسین زبیدی، بغداد، ۱۹۸۱م.
(۳۹) کارنامه اردشیر بابکان، ترجمه بهرام فرهوشی، تهران، ۱۳۵۴ش.
(۴۰) محمود کتبی، تاریخ
آل مظفر، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۳۵ش.
(۴۱) گاوبه، «ارگ بم»، ترجمه کرامتالله افسر، نظری اجمالی به شهرنشینی و شهرسازی در ایران، به کوشش محمدیوسف کیانی، تهران، ۱۳۶۵ش.
(۴۲) محمدمهدی محلاتی، جغرافیای شهر بم، تهران، ۱۳۶۷ش.
(۴۳) محمد بن ابراهیم، سلجوقیان و غز در کرمان، به کوشش محمدابراهیم باستانیپاریزی، تهران، ۱۳۴۳ش.
(۴۴) محمدخلیل مرعشی صفوی، مجمع التواریخ، به کوشش عباس اقبال آشتیانی، تهران، ۱۳۲۸ش.
(۴۵) نصرتالله مشکوتی، فهرست بناهای تاریخی و اماکن باستانی ایران، تهران، ۱۳۴۵ش.
(۴۶) مقامات طاهرالدین محمد و شمسالدین ابراهیم، فرهنگ ایران زمین، تهران، ۱۳۳۳ش، ج۲.
(۴۷) محمد مقدسی، احسن التقاسیم، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۹۰۶م.
(۴۸) محمد میرخواند، روضه الصفا، تهران، ۱۳۳۹ش.
(۴۹) نشریه عناصر تقسیماتی به همراه مراکز، معاونت سیاسی وزارت کشور، تهران، ۱۳۸۱ش.
(۵۰) سعید نفیسی، تاریخ اجتماعی ایران، از انقراض ساسانیان تا انقراض امویان، تهران، ۱۳۴۲ش.
(۵۱) نقشه تقسیمات کشوری ایران، گیتاشناسی، تهران، ۱۳۸۱ش، شم ۲۹۴.
(۵۲) احمدعلی وزیری کرمانی، تاریخ کرمان، به کوشش محمدابراهیم باستانی پاریزی، تهران، ۱۳۶۴ش.
(۵۳) وصاف، تاریخ، تحریر عبدالمحمد آیتی، تهران، ۱۳۷۲ش.
(۵۴) رضاقلی هدایت، روضه الصفا، تهران، ۱۳۳۹ش.
(۵۵) محمود همت کرمانی، تاریخ مفصل کرمان، تهران، ۱۳۵۰ش.
(۵۶) یاقوت، بلدان.
(۵۷) احمد یعقوبی، البلدان، همراه الاعلاق النفیسه ابن رسته، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۹۱م.
(۵۸) Bosworth، CE، X The Political and Dynastic History of the Iranian World (AD ۱۰۰۰-۱۲۱۷) n، The Cambridge History of Iran، vol V، ed JA Boyle، Cambridge، ۱۹۶۸.
(۵۹) X The ۶ hirids and W aff rids n، ibid، vol IV، ed RNFrye، Cambridge، ۱۹۷۵.
(۶۰) Brunner، Ch، X Geographical and Administrative Divisions n، The Cambridge History of Iran، vol III (۲)، ed E Yarshater، Cambridge، ۱۹۸۳.
(۶۱) CHN، wwwchnir/ newsprintaspid=۵۵۳۸.
(۶۲) ibid، ۵۵۵۴.
(۶۳) ibid، ۵۵۸۰.
(۶۴) Perry، J R، Karim Khan Zand، London، ۱۹۷۹.
(۶۵) Pottinger، H، Travels in Beloochistan and Sinde، London، ۱۸۱۶.
(۶۶) Sykes، P M، Ten Thousand Miles in Persia، New York، ۱۹۰۲.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «بم»، شماره۵۰۷۹.