برگزیدگان بنی اسرائیل (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حضرت موسی برای اثبات ادعای نبوتش مردانی از بنی اسرائیل را انتخاب نمود و آنها را برای شنیدن صدای وحی به میقاتگاه برد.
هفتاد مرد از میان
بنی اسرائیل ، از سوی موسی علیهالسّلام برای بردن آنان به
میقات انتخاب شدند.
واختار موسی قومه سبعین رجلا لمیقـتنا..
موسی از قوم خود، هفتاد تن از مردان را برای
میعادگاه ما برگزید
گواهی برگزیدگان بنی اسرائیل بر
صداقت موسی علیهالسّلام در تکلم با خدا، دلیل بردن آنان به میقات بود.
واختار موسی قومه سبعین رجلا لمیقـتنا..
از امیرالمؤمنین علیهالسّلام در تفسیر آیه یاد شده روایت شده که موسی علیهالسّلام آن هفتاد نفر را به میقات خود برد تا در بازگشت برای
بنی اسرائیل گواهی دهند که پروردگار با موسی علیهالسّلام سخن میگوید.
ابو علی جبائی و ابو مسلم و گروهی از مفسران گویند:
موسی هنگامی آنها را اختیار کرد که برای تکلم با خداوند به میقات رفت. منظور این بود که آنها در موقع
تکلم و نزول
تورات حاضر باشند تا اگر بنی اسرائیل بگفته موسی
اعتماد نکردند، آنها گواه باشند. هنگامی که آنها در میقات، کلام خدا را شنیدند، درخواست
رؤیت کردند و گرفتار صاعقهای کوبنده شدند. سپس خداوند آنها را زنده کرد. در این آیات، خداوند، نخست داستان
میقات را شرح داد، سپس به بیان داستان
گوساله پرستی اسرائیلیان پرداخت. آن گاه بدنباله داستان میقات پرداخت. این میقات نخستین میعادی است که قبلا در باره آن سخن گفته شد.
این قول صحیح است و در
تفسیر علی بن ابراهیم نیز روایت شده است.
دوازده
نقیب از میان بنی اسرائیل، جهت سرپرستی و
حاکمیت بر
طایفه خود انتخاب و گزینش شدند.
ولقد اخذ الله میثـق بنی اسرءیل وبعثنا منهم اثنی عشر
نقیبا..
خدا از بنی اسرائیل پیمان گرفت. و از آنها، دوازده
نقیب [۶] برانگیختیم. و خداوند (به آنها) گفت: «من با شما هستم! اگر نماز را برپا دارید، و
زکات را بپردازید، و به رسولان من ایمان بیاورید و آنها را یاری کنید، و به خدا
قرض الحسنه بدهید(در راه او، به نیازمندان کمک کنید)، گناهان شما را میپوشانم(میبخشم ) و شما را در باغهایی از
بهشت ، که نهرها از زیر درختانش جاری است، وارد میکنم. اما هر کس از شما بعد از این
کافر شود، از راه راست منحرف گردیده است. .
بنا بر قولی مقصود از «اثنی عشر
نقیبا»، دوازده
رئیس است.
"
نقیب" در اصل از ماده"
نقب" (بر وزن نقد) گرفته شده که بمعنی روزنههای وسیع، مخصوصا راههای زیر زمینی میباشد، و به رئیس و
رهبر یک جمعیت از آن جهت
نقیب میگویند که از اسرار جمعیت آگاه است، گویی در میان آنها
نقبی ایجاد کرده و از وضع آنها آگاه شده، و گاهی"
نقیب" به کسی گفته میشود که رئیس جمعیت نیست و تنها معرف و وسیله شناسایی آنها است، و اگر به فضائل اشخاص عنوان"
مناقب" اطلاق میشود، بخاطر آن است که با فحص و کنجکاوی باید از آنها آگاه گشت.
بعضی از مفسران
نقیب را در آیه فوق تنها بمعنی آگاه و مطلع از
اسرار گرفتهاند، ولی این معنی بسیار بعید بنظر میرسد، زیرا آنچه از تاریخ و
حدیث استفاده میشود، آن است که
نقبای بنی اسرائیل هر یک سرپرست
طایفه خود بودند، در تفسیر
روح المعانی از
ابن عباس چنین نقل شده که:
انهم کانوا وزراء و صاروا انبیاء بعد ذلک:
"
نقبای بنی اسرائیل، وزیران موسی بودند و بعد به مقام نبوت رسیدند"
واختار موسی قومه سبعین رجلا لمیقـتنا فلمآ اخذتهم الرجفة قال رب لو شئت اهلکتهم من قبل وایی اتهلکنا بما فعل السفهآء منآ..
موسی از قوم خود، هفتاد تن از مردان را برای میعادگاه ما برگزید و هنگامی که زمین لرزه آنها را فرا گرفت (و هلاک شدند)، گفت: «پروردگارا! اگر میخواستی، میتوانستی آنها و مرا پیش از این نیز هلاک کنی! آیا ما را به آنچه سفیهانمان انجام دادهاند، (مجازات و) هلاک میکنی؟!
مقصود از «الرجفة»
صاعقه است که موجب
هلاکت برگزیدگان بنی اسرائیل شد.
موسی علیهالسّلام از هلاکت برگزیدگان بنی اسرائیل در اندوه بود و شکوه کرد.
واختار موسی قومه سبعین رجلا لمیقـتنا فلمآ اخذتهم الرجفة قال رب لو شئت اهلکتهم من قبل وایی اتهلکنا بما فعل السفهآء منآ ان هی الا فتنتک..
موسی از قوم خود، هفتاد تن از مردان را برای میعادگاه ما برگزید و هنگامی که زمین لرزه آنها را فرا گرفت (و هلاک شدند)، گفت: «پروردگارا! اگر میخواستی، میتوانستی آنها و مرا پیش از این نیز هلاک کنی! آیا ما را به آنچه سفیهانمان انجام دادهاند، (مجازات و) هلاک میکنی؟!
هلاکت برگزیدگان بنی اسرائیل، آزمونی از جانب خدا برای آنان و دیگر افراد
بنی اسرائیل بود.
واختار موسی قومه سبعین رجلا لمیقـتنا فلمآ اخذتهم الرجفة قال رب لو شئت اهلکتهم من قبل وایی اتهلکنا بما فعل السفهآء منآ ان هی الا فتنتک..
! آیا ما را به آنچه سفیهانمان انجام دادهاند، (مجازات و) هلاک میکنی؟! این، جز
آزمایش تو
به اینکه" فتنه" در قرآن مجید مکرر به معنی آزمایش و امتحان آمده است، چنان که در آیه ۲۸ سوره انفال انما اموالکم و اولادکم فتنة
: " سرمایهها و فرزندان شما وسیله آزمایش شما هستند" (و همچنین آیه ۲ سوره عنکبوت و آیه ۱۲۶ سوره توبه)
مفهوم آیه مورد بحث چندان پیچیده نیست.
زیرا بدون شک بنی اسرائیل در این صحنه با
آزمایش شدیدی روبرو شدند، و خداوند به آنها نشان داد که این تقاضا (تقاضای رؤیت او) یک تقاضای بی مورد و نابجا و محال است.
موسی علیه السلام، برای برگزیدگان بنی اسرائیل درخواست
آمرزش و
رحمت نمود.
واختار موسی قومه سبعین رجلا لمیقـتنا فلمآ اخذتهم الرجفة قال رب لو شئت اهلکتهم من قبل وایی اتهلکنا بما فعل السفهآء منآ ان هی الا فتنتک تضل بها من تشآء وتهدی من تشآء انت ولینا فاغفر لنا وارحمنا وانت خیر الغـفرین.
در این جمله شروع میشود به نقل دعاهایی که موسی علیهالسّلام در آن روز کرده بود، موسی علیهالسّلام در این جمله کوتاه نیز
حاجت و دعای خود را در بین دو
صفت از صفات خدای تعالی یکی صفت
ولایت که مخصوص به مقام ربوبی است و یکی
آمرزش او که بهترین آمرزشها است قرار داد و بعد حاجت خود را درخواست نمود و چنین گفت: " فاغفر لنا و ارحمنا" و این بهترین حاجتی است که خدا درخواست آن را از بندگان خود میپسندد.
موسی علیهالسّلام ذکر این دو صفت را کافی دانست از اینکه به حاجت اصلیش (زنده کردن همراهان)
تصریح کند، و خواست تا با تصریح نکردن به آن اظهار
تذلل و شرمساری نماید، و گر نه شکی نیست که مقصودش از این کلام اظهار
حاجت خود بوده، اگر چه تصریح نکرده، برای اینکه آیهای که در سوره بقره راجع به این مطلب است میفرماید: خداوند همراهان موسی را زنده کرد، و معلوم است که اگر
استجابت دعای موسی در کار نبود خداوند مردمی را که به
عذاب خود هلاک کرده دوباره بدون جهت آنان را زنده نمیکند.
موسی علیهالسّلام از خداوند برای خود و برگزیدگان بنی اسرائیل زندگانی نیکو در
دنیا و
آخرت، درخواست کرد.
واختار موسی قومه سبعین رجلا لمیقـتنا... • واکتب لنا فی هـذه الدنیا حسنة وفی الاخرة انا هدنآ الیک..
موسی از قوم خود، هفتاد تن از مردان را برای میعادگاه ما برگزید و هنگامی که
زمین لرزه آنها را فرا گرفت (و هلاک شدند)، گفت: «پروردگارا! اگر میخواستی، میتوانستی آنها و مرا پیش از این نیز هلاک کنی! آیا ما را به آنچه سفیهانمان انجام دادهاند، (مجازات و) هلاک میکنی؟! • و برای ما، در این دنیا و سرای دیگر، نیکی مقرر فرما.
و اکتب لنا فی هذه الدنیا حسنة: از خداوند
سؤال کرد که در دنیا به ایشان نیکی یعنی نعمت، ببخشد، علت اینکه
نعمت، حسنه نامیده شده، با اینکه حسنه، بمعنای طاعت خداست، این است که:
۱-
نعمت مورد قبول نفس است، همانطوری که
طاعت مورد قبول عقل است.
۲- نعمت نتیجه
اطاعت خداست. در اینجا از خدا درخواست میکند که برای او حسنه را بنویسد، زیرا چیزی که نوشته شود، دوام بیشتری دارد.
دعای موسی علیهالسّلام درباره رحمت الهی نسبت به منتخبان بنی اسرائیل، مشروط به
ایمان،
تقوا و پرداخت
زکات به اجابت رسید.
واختار موسی قومه سبعین رجلا لمیقـتنا... • واکتب لنا فی هـذه الدنیا حسنة وفی الاخرة انا هدنآ الیک قال عذابی اصیب به من اشآء ورحمتی وسعت کل شیء فساکتبها للذین یتقون ویؤتون الزکوة والذین هم بـایـتنا یؤمنون.
موسی از قوم خود، هفتاد تن از مردان را برای
میعادگاه ما برگزید• و برای ما، در این دنیا و سرای دیگر، نیکی مقرر فرما چه اینکه ما به سوی تو بازگشت کردهایم! « (خداوند در برابر این تقاضا، به موسی) گفت: » مجازاتم را به هر کس بخواهم میرسانم و رحمتم همه چیز را فراگرفته و آن را برای آنها که تقوا پیشه کنند، و
زکات را بپردازند، و آنها که به آیات ما
ایمان میآورند، مقرر خواهم داشت.
سرانجام خداوند دعای موسی ع را به اجابت میرساند و توبه او را میپذیرد، ولی نه بدون قید و شرط، بلکه با شرائطی که در ذیل آیه آمده است، میگوید:
" خداوند فرمود عذاب و کیفرم را به هر کس بخواهم (و مستحق ببینم) میرسانم" (قال عذابی اصیب به من اشاء).
بارها گفتهایم که"
مشیت" در اینگونه موارد بلکه در همه موارد به معنی خواست مطلق و بدون
قید و
شرط نیست، بلکه خواست توام با
حکمت و شایستگیها و لیاقتها است و به این ترتیب پاسخ هر گونه اشکالی در این زمینه روشن میشود.
سپس اضافه میکند: " اما
رحمت من همه چیز را در بر گرفته است" (و رحمتی وسعت کل شی ء).
این رحمت واسعه پروردگار ممکن است اشاره به نعمتها و برکات دنیوی باشد که همگان را در برگرفته و بر و فاجر و نیک و بد از آن بهره میبرند.
و نیز میتواند اشاره به همه رحمتهای مادی و معنوی باشد زیرا نعمتهای معنوی اختصاص به قوم و جمعیتی ندارد، هر چند شرائطی دارد که بدون آن، شامل کسی نمیشود، و به تعبیر دیگر درهای رحمت الهی به روی همگان گشوده است و این خود مردمند که باید تصمیم بگیرند و از این در وارد شوند و اگر کسانی شرائط ورود در آن را فراهم نسازند دلیل بر تقصیر خود آنها است، نه محدود بودن رحمت خدا (تفسیر دوم با
مفهوم آیه و جملهای که بعد میآید سازگارتر و مناسبتر است).
ولی برای اینکه کسانی خیال نکنند، پذیرش
توبه و یا وسعت رحمت پروردگار و عمومیت آن، بی قید و شرط و بدون حساب و کتاب است، در پایان آیه اضافه میکند" من بزودی رحمتم را برای کسانی که سه کار را انجام می- دهند مینویسم، آنها که
تقوا پیشه میکنند، و آنها که زکات میپردازند، و آنها که به آیات ما ایمان میآورند
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۶، ص۳۱۸، برگرفته از مقاله «برگزیدگان بنی اسرائیل»