بربشترو
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بَرْبُشْتَر، یا بَرْبَشْتْرو، شهر مرکزی
بربطانیه در ناحیه
سرقسطه (ساراگوسا) در دوران اسلامی که امروزه از توابع اوئسکا (به عربی وَشقه) در شمال شرقی
اسپانیا و در حدود ۵۰ کیلومتری جنوب شرقی مرکز این ایالت واقع است. باراباستروی کنونی در ۶۰ کیلومتری شمال شرقی سرقسطه، کنار رود وِرو از شاخههای رود سینکا در مدخل پیرنه مرکزی قرار دارد.
بربشتر به سبب اهمیت و موقعیت
سرقسطه در
اندلس اسلامی، جایگاهی ویژه داشت. سرقسطه در گوشه شمال شرقی شبهجزیره ایبری قرار گرفته بود و شمالیترین پایگاه مرزی
مسلمانان به شمار میرفت و به این سبب آن را ثغراعلی نیز میخواندند. دولتهای مسیحی قطلونیه (کاتالونیا) در مشرق، ناوار یا نبره در شمال غربی و قشتاله (کاستیل) در غرب و جنوب، همسایگان سرقسطه محسوب میشدند.
جغرافیانویسان
مسلمان بربشتر را تختگاه
بربطانیه (شهر و ناحیهای در شمال شرقی اندلس، نزدیک مرز
فرانسه) و از شهرهای مهم و بسیار مستحکم ثغر دانستهاند که در کنار رود تاره از شعبههای رود اِبرو (ابره) واقع بود.
و دژها و روستاهای بسیاری را در برداشت.
به گفته
ابنحیان، بربشتر در عهد فتوح اسلامی در اندلس (۹۳ق/ ۷۱۲م) توسط مسلمانان گشوده شد و ۳۶۳ سال (تا اشغال آن توسط نرمانها در ۴۵۶ق/۱۰۶۴م) در تصرف آنان بود.
به گفته ابن
حیّان بربشترو در ابتدای فتح
اسپانیا مسلمان شد و بیش از ۳۶۰ سال در دست مسلمانان باقی ماند، بعدها به پایگاه دفاعی ثغرالاعلی (مرز علیا) تبدیل شد و سرقسطه و لارِدَه (لریدا) را به هم پیوند میداد.
در شرح لشکرکشی
عبدالملک مظفر به بنبلونه (پامپلونا) در ۳۹۶/۱۰۰۶، از بربشترو به عنوانِ جدیدترین مکان در خطه
اسلام یاد شده است.
در ۱۸۶ق/۸۰۲م
خلف بن راشد از متحدان
بهلول بن مرزوق، شورشگر سرقسطه، دژ بربشتر را گرفت و بر ناحیه ثغر مستولی شد و ۶۰ سال بر آنجا
حکومت کرد. پس از او نیز ناحیه ثغر ۲۱ سال در دست پسرش عبدالله بود.
در زمان امیر محمد اموی، در ۲۵۹ق/۸۷۳م
اسماعیل بن موسی قَسَوی،
حاکم سرقسطه شورید و دژ منتشون را در ثغراعلی گرفت. وی چندی بعد عبدالله
بن خلف و فرزندان او را کشت و بر شهرهای بربشتر و
القصر و تمام منطقه بربطانیه چیره شد و کارش بالا گرفت، چنانکه در سالهای ۲۶۵، ۲۶۷ و ۲۶۸ق حملات تابستانی (صوائف) بر ضد وی انجام شد.
چندی بعد
عبد العزیز بن عبدالرحمان تجیبی همراه امیر منذر (۲۷۳- ۲۷۵ق) در ۲۷۳ق به اولین
غزوه او به بربشتر رفت.
در اواخر سده ۳ق/۹م بنی تجیب از زعمای خاندانهای اصیل عربی در ثغر توانستند بر
شهر سرقسطه دست یابند و حملات بنی قَسی به آنجا را دفع کنند.
پس از آن
محمد بن عبدالملک بن شبریط در صحنه حوادث ظاهر شد.
بنیشبراط (بنیشبریط) یا بنی طویل از خاندانهای بزرگ مُوَلَّدان (عربهای دو رگه) در ثغراعلی بودند که در وشقه و بربشتر سکنی داشتند. ابن شبریط حکومت موروث خود را در وشقه، از بنی قسی که رو به اضمحلال نهاده بودند، بازگرفت و پس از
مرگ لُب
بن محمد، حاکم بنی قسی در تطیله، در ۲۹۵ق بر اراضی بنی قسی در ثغراعلی حمله کرد و بر بربشتر و شهرهای اطراف دست انداخت.
در ۳۰۲ق/۹۱۴م
عبدالله بن محمد بن لب، حاکم تطیله، دژ بربشتر را گرفت و حمله
عمروس بن محمد طویل را دفع کرد. عبدالملک
بن محمد طویل از وشقه به کمک برادرش عمروس شتافت و در حوالی بربشتر لشکر عبدالله را شکست داد و خود او نیز در
محرم ۳۰۳ به
اسارت سانچو، پادشاه ناوار درآمد.
در
رجب ۳۰۶ عمروس برادر خود عبدالملک را کشت و مدتی بعد در
رمضان همان سال بر بربشتر و القصر مستولی شد. عمروس در این سال دیواری سنگی پیرامون بربشتر کشید و برجهای آن را برآورد و عبدالرحمان الناصر اموی، حکومت او را در بر بشتر و لارده به رسمیت شناخت. عمروس در سال بعد نیز دژ منتشون را در نزدیکی بربشتر ضمیمه قلمرو خود کرد.
عمروس در ۳۲۳ق درگذشت و دژهای تحت سلطه او به اطاعت از عبدالرحمان الناصر اموی تن دادند.
در ۳۲۵ق/۹۳۷م میان
احمد بن محمد الیاس، سردار الناصر اموی، و م
حمد بن هاشم تجیبی، حاکم سرقسطه که از فرمان
دولت قرطبه سرپیچیده بود، جنگهایی در ناحیه بربشتر در گرفت، تا سرانجام بنی تجیب به طاعت امویان گردن نهادند و بربشتر به دست الیاس
بن سلیمان، پسر عم احمد
بن محمد افتاد.
در ۳۲۸ق
موسی بن محمد طویل، برادر عمروس از سوی الناصر به حکومت وشقه، بربشتر و القصر گماشته شد و تا زمان مرگ (۳۴۳ق) بر این شهرها حکومت کرد.
الناصر سپس در ۳۳۰ق/۹۴۲م یحیی برادر موسی را برای یاری او به حکومت بربشتر و دژهای وابسته منصوب کرد و او تا ۳۴۰ق در این مقام باقی ماند.
پس از آن حکومت بربشتر و وشقه تا مدتها در میان افرادی از خاندان بنیشبریط دست به دست میگشت.
در اواخر سال ۳۹۶ق/۱۰۰۶م عبدالملک مظفر عامری در حمله خود به سرزمین
مسیحیان که در
روایات اسلامی نبرد بنبلونه (پایتخت ناوار) نام گرفته، پس از گذر از سرقسطه و وشقه تا بربشتر پیش رفت و از آنجا به سرزمین
دشمن تاخت و کشتار کرد.
بعدها المستعین
سلیمان بن هود (حک ۴۳۱- ۴۳۸ق) بر قلمرو بنیتجیب در سرقسطه و لارده دست انداخت
و حکومت وشقه و بربشتر را به
ابویحیی محمد بن صمادح واگذار کرد.
مهمترین و تلخ ترین حادثهای که در دوران اسلامی بر شهر بربشتر گذشت، حمله نرمانها بود. در زمان حکومت المقتدر
احمد بن هود (۴۳۸-۴۷۴ق) در سرقسطه و دیگر شهرهای ثغراعلی، مانند بربشتر،
نرمانها (در منابع اسلامی:
مجوس یا اردمانیین) به کمک دستههایی از فرانسویها و ایتالیاییها به فرماندهی روبر کرسپن (در روایات اسلامی: البیطن، البیطبین، البیطش) و با انگیزههایی مذهبی و تحریک و حمایت پاپ اعظم الکساندر دوم، از فرانسه (الارض الکبیره یا غالیش) حرکت کردند و پس از عبور از چند شهر، راه بربشتر را در پیش گرفتند،
و در اوایل سال ۴۵۶ق/۱۰۶۴م آنجا را محاصره کردند. یوسف المظفر برادر المقتدر که این شهر در قلمرو او بود، از
دفاع عاجز ماند و شهر پس از ۴۰
روز محاصره،
مقاومت و نبردی سخت، به دست نرمانها افتاد. مردم شهر با اینکه تسلیم شدند و
امان خواستند، اما مهاجمان به
قتل و
غارت دست زدند و عده کثیری را کشتند و
غنایم بسیار گرفتند.
پس از آن صلیبیان بربشتر را به سانچو رامیرث پادشاه آراگون (۱۰۶۳-۱۰۹۴م) واگذار کردند و این شهر به پایگاهی مسیحی بدل شد.
خبر سقوط بربشتر و قتل عام مردم،
اندلس را تکان داد.
المقتدر احمد
بن هود که برای نجات شهر اقدامی نکرده بود، سپاهی بزرگ فراهم آورد و ابوحفص
عمر بن حسن هوزنی از علمای اشبیلیه هم معتضد
بن عباد را به
جهاد برانگیخت، و او نیز سپاهی به یاری ابن هود فرستاد. در ۴۵۷ق/۱۰۶۵م
جنگ در گرفت و ابن هود مسیحیان را درهم شکست و بربشتر را گرفت.
اما چند سال بعد در ۴۹۴ق جانشین سانچورامیرث، پدروی اول (بطره)، بربشتر را گرفت و زمینه را برای فتح کامل ناحیه سرقسطه در زمان
برادر و جانشینش آلفونسوی اول فراهم کرد.
و ظاهراً
یاقوت هم از این رویداد آگاه بوده است.
در تابستان ۴۵۶/۱۰۶۴، سپاهی از
مسیحیان، حدود ۰۰۰، ۴۰ تن، به بربشترو حمله کردند.
این نیروی نظامی مرکب از نورمانهایی بود به سرکردگی ربرکرسپن ـ این نام را وقایع نگاری لاتینی ذکر کرده است ـ و اقوام دیگر، که با پشتیبانی
پاپ اعظم نبردی آغاز کرده بودند که «جنگی صلیبی پیش از
جنگهای صلیبی» نام گرفته است.
با اینکه نقش مسیحیان اسپانیا در این نبرد نامعلوم است، و مسلمانان پس از یک
سال بار دیگر، بربشترو را تصرف کردند، سقوط این شهر مرحله تازهای در بازگشت اسپانیا به دست مسیحیان به وجود آورد.
بسیاری از معاصران این سقوط، آن را رویدادی بیسابقه و بزرگترین مصیبتی میدانستند که در اسپانیای مسلمان روی داده بود.
اندیشههای دردناک ابن
حیان درباره وضع اندلس نیز متأثر از این حادثه بود.
درباره تفرقه مسلمانان اسپانیا، همین بس که المعتضد عبّادی برای کمک به متحد اسمی خود، مقتدر بنو هود،
حاکم سرقسطه که به قصد حمله سرگرم گردآوری
سپاه بود، فقط پانصد
سوار فرستاد؛ حال آنکه حوزانی، از نجبای شهر اشبیلیه (سویل)، از او خواسته بود شخصاً در رأس سپاهیانش به یاری بیاید.
از بربشتر شماری از علمای صاحب نام برخاستهاند که از آن جملهاند: ابوعمرو یوسف
بن عمر
بن ایوب تجیبی ثغری بربشتری
محدث (د ۴۰۸ق/۱۰۱۷م)، ابوالقاسم
خلف بن یوسف بربشتری مُقری (د۴۵۱ق/۱۰۵۹م)،
عبدالله
بن یوسف و
مُنتیل بن عفیف مرادی، از علمای اهل وشقه ساکن بربشتر.
(۱) ابن بشکوال، خلف، الصله، به کوشش عزت عطار حسینی، قاهره، ۱۳۷۴ق/ ۱۹۵۵م.
(۲)
حیان بن حیان، المقتبس، به کوشش چالمتا و دیگران، مادرید، ۱۹۷۹م.
(۳)
حیان بن حیان، المقتبس، به کوشش محمود علی مکی، بیروت، ۱۳۹۳ق/۱۹۷۳م.
(۴) ابن خطیب، محمد، اعمال الاعلام، به کوشش لوی پرووانسال، بیروت، ۱۹۵۶م.
(۵) ابن دلایی، احمد، ترصیع الاخبار، به کوشش عبدالعزیز اهوانی، مادرید، ۱۹۶۵م.
(۶) ابن سعید مغربی، علی، المغرب فی حلی المغرب، به کوشش شوقی ضیف، قاهره، ۱۹۶۴م.
(۷) ابن عبدالمنعم حمیری، محمد، الروض المعطار، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۹۸۴م.
(۸) احمد
بن عذاری، البیان المغرب، ج ۳، به کوشش کولن و لوی پرووانسال، بیروت، ۱۹۸۳م، ج ۴، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۹۸۳م.
(۹) ابن فرضی، عبدالله، تاریخ العلماء و الرواه للعلم بالاندلس، به کوشش عزت عطار حسینی، قاهره، ۱۳۷۳ق/ ۱۹۵۴م.
(۱۰) ابوعبید بکری، عبدالله، المسالک و الممالک، به کوشش وان لون و ا فره، تونس، ۱۹۹۲م.
(۱۱) الحلل الموشیه، به کوشش سهیل زکار و عبدالقادر زمامه، دارالبیضا، ۱۹۷۹م.
(۱۲) عبادی، احمد مختار، تعلیقات بر تاریخ الاندلس ابن کردبوس، مادرید، ۱۹۷۱م.
(۱۳) محمد عبدالله عنان، دول الطوائف، قاهره، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
(۱۴) محمد عبدالله عنان، دوله الاسلام فی الاندلس، قاهره، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
(۱۵)
مقری، احمد، نفح الطیب، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۳۸۸ق/۱۹۶۸م.
(۱۶) مکی، محمود علی، تعلیقات بر المقتبس ابن
حیان (نک: هم، ابن
حیان).
(۱۷) یاقوت حموی، معجم البلدان، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶ـ۱۸۷۳.
(۱۸) ۲ EI.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «بربشتر»، شماره۴۷۰۷. دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بربشترو»، شماره۸۹۶.