برادران بنیامین (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
برجستهترین نکته در
قصه یوسف در
قرآن ،
محبت یعقوب و
یوسف به
بنیامین است.
وعده برادران یوسف علیهالسّلام به وی، برای جلب رضایت یعقوب علیهالسّلام نسبت به همراه کردن بنیامین با آنان بود.
«قالوا سنرود عنه اباه وانا لفـعلون»؛ گفتند: «ما با پدرش گفتگو خواهیم کرد؛ (و سعی میکنیم موافقتش را جلب نمائیم؛) و ما این کار را خواهیم کرد!»
تقاضای فرزندان یعقوب علیهالسّلام از وی، درباره همراه نمودن بنیامین با آنان در
سفر به
مصر بود.
«... فارسل معنآ اخانا...»؛ هنگامی که به سوی پدرشان بازگشتند، گفتند: «ای
پدر ! دستور داده شده که (بدون حضور برادرمان بنیامین) پیمانهای (از غلّه) به ما ندهند؛ پس برادرمان را با ما بفرست، تا سهمی (از
غلّه ) دریافت داریم؛ و ما او را محافظت خواهیم کرد!»
فرزندان یعقوب علیهالسّلام به حفاظت از بنیامین، در صورت فرستادن او به همراه آنان در سفر مصر
تعهد دادند.
... فارسل معنآ اخانا نکتل وانا له لحـفظون.
فرزندان یعقوب علیه السلام برای حفاظت و
مراقبت از بنیامین به صورت محبت آمیز تعهد دوباره دادند.
«... نمیر اهلنا ونحفظ اخانا...»؛ و هنگامی که
متاع خود را گشودند، دیدند
سرمایه آنها به آنها بازگردانده شده! گفتند: «پدر! ما دیگر چه میخواهیم؟! این سرمایه ماست که به ما باز پس گردانده شده است! (پس چه بهتر که
برادر را با ما بفرستی؛) و ما برای خانواده خویش موادّ غذایی میآوریم؛ و برادرمان را حفظ خواهیم کرد؛ و یک بار
شتر زیادتر دریافت خواهیم داشت؛ این پیمانه (بار) کوچکی است!»
یعقوب علیهالسّلام از فرزندان، برای حفاظت و بازگرداندن بنیامین از سفر به مصر تعهد گرفت.
«قال لن ارسله معکم حتی تؤتون موثقا من الله لتاتننی به...»؛ گفت: «من هرگز او را با شما نخواهم فرستاد، تا
پیمان مؤکّد الهی بدهید که او را حتماً نزد من خواهید آورد! مگر اینکه (بر
اثر مرگ یا
علّت دیگر،)
قدرت از شما سلب گردد. و هنگامی که آنها پیمان استوار خود را در
اختیار او گذاردند، گفت: «خداوند، نسبت به آنچه میگوییم، ناظر و
نگهبان است!»
لغو
تحریم و اضافه شدن
آذوقه در صورت همراه شدن بنیامین با برادرانش در سفر به مصر دلیل آنان جهت
ترغیب یعقوب علیهالسّلام برای همراهی بنیامین بود.
ولما فتحوا متـعهم وجدوا بضـعتهم ردت الیهم قالوا یـابانا ما نبغی هـذه بضـعتنا ردت الینا ونمیر اهلنا ونحفظ اخانا ونزداد کیل بعیر ذلک کیل یسیر.
ماموریت برادران یوسف علیهالسّلام از سوی
یعقوب علیه السلام، برای ردیابی از
یوسف علیهالسّلام و برادرش
بنیامین بود.
«یـبنی اذهبوا فتحسسوا من
یوسف واخیه...»؛ پسرانم! بروید، و از
یوسف و برادرش جستجو کنید؛ و از رحمت خدا مأیوس نشوید؛ که تنها گروه
کافران ، از
رحمت خدا مأیوس میشوند!»
فرزندان یعقوب علیهالسّلام با وی، برای بازگرداندن بنیامین از مصر
پیمان بستند.
... فلمآ ءاتوه موثقهم قال الله علی ما نقول وکیل. .
«.. ان اباکم قد اخذ علیکم موثقا من الله...»؛ هنگامی که (
برادران) از او
مأیوس شدند، به کناری رفتند و با هم به
نجوا پرداختند؛ (
برادر) بزرگشان گفت: «آیا نمیدانید پدرتان از شما
پیمان الهی گرفته؛ و پیش از این درباره
یوسف کوتاهی کردید؟! من از این سرزمین
حرکت نمیکنم، تا پدرم به من اجازه دهد؛ یا خدا درباره من داوری کند، که او بهترین حکمکنندگان است!
بازگشت بدون بنیامین از مصر، نشانه
تخلف از پیمان
پدر با
برادر بزرگ فرزندان یعقوب علیه السلام بود.
... قال کبیرهم الم تعلموا ان اباکم قد اخذ علیکم موثقا من الله ومن قبل ما فرطتم فی
یوسف...
محروم شدن از سهمیه
گندم بدون همراهی بنیامین گزارش
برادران وی به یعقوب علیه السلام بود.
«ولما جهزهم بجهازهم قال ائتونی باخ لکم من ابیکم...»؛ و هنگامی که (
یوسف) بارهای آنان را آماده ساخت، گفت: «(نوبت آینده) آن
برادری را که از پدر دارید، نزد من آورید! آیا نمیبینید من
حق پیمانه را ادا میکنم، و من بهترین میزبانان هستم؟!
«فان لم تاتونی به فلا کیل لکم عندی ولاتقربون»؛ و اگر او را نزد من نیاورید، نه
کیل (و پیمانهای از غلّه) نزد من خواهید داشت؛ و نه (اصلاً) به من نزدیک شوید!»
«... یـابانا منع منا الکیل فارسل معنآ اخانا نکتل...»؛ هنگامی که به سوی پدرشان بازگشتند، گفتند: «ای پدر! دستور داده شده که (بدون حضور برادرمان بنیامین) پیمانهای (از غلّه) به ما ندهند؛ پس برادرمان را با ما بفرست، تا سهمی (از غلّه) دریافت داریم؛ و ما او را محافظت خواهیم کرد!»
جهل و نادانی
برادران یوسف علیه السلام، منشا
ستم آنان به وی و بنیامین، از دیدگاه آن حضرت بود.
«قال هل علمتم ما فعلتم
بیوسف واخیه اذ انتم جـهلون»؛ گفت: «آیا دانستید با
یوسف و برادرش چه کردید، آنگاه که جاهل بودید؟!»
آزار و اذیت شدن بنیامین همانند
یوسف علیهالسّلام به دست برادرانش و شرح آن از زبان
بنیامین به
یوسف علیه السلام بود.
قال هل علمتم ما فعلتم
بیوسف واخیه اذ انتم جـهلون.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۶، ص۴۳۲، برگرفته از مقاله «برادران بنیامین».