بازسازی مصادر رجالی شیعه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در این مقاله، از
ضرورت بازسازی متون، سخن به میان آمده
و در حوزه میراث شیعی به سه عرصه اشاره گردید: مکتوبات حدیثی
ائمه (علیهمالسلام)، اصول اربعمئة
و مصادر اولیه
رجال.
در آغاز به اجمال گفته میشود که عمده آثار برجای مانده
رجال شیعه، از
قرن پنجم به بعد نگاشته شدهاند
و از قرن اول تا پنجم، جز نوشتههایی اندک چون
رجال البرقی و رجال ابن عقدة (در ضمن
رجال الطوسی) در دست نیست. نیز در آنجا یاد شد که
آیتالله خویی، نوشتههای
رجالی شیعه در این عصر را بیش از یکصد عنوان دانسته است.
تتبع
و بررسی فهارس (فهرستنامههای)
قدما و متأخران، نشان از این دارد که این ادعا صادق است
و تألیفات
رجالی شیعه، بیش از یکصد عنوان است. در این نوشتار برآنیم تا نخست، اشارهای به این آثار نموده
و آنگاه نشان دهیم کدام یک از این آثار به دورههای بعد رسیده
و عالمان
رجال از آن استفاده کردهاند تا زمینه بازسازی آنها فراهم آید.
در آغاز ذکر چند نکته ضروری است:
کتابهایی که در قرون اولیه نگاشته شدهاند، به شش موضوع پرداختهاند: ۱.
معرفة الصحابة. ۲.
معرفة الرجال و الرواة. ۳.
المثالب و المناقب (الجرح والتعدیل)، ۴.
الفهرست. ۵.
الاسماء و الکنی و الالقاب. ۶.
الطبقات.
روشن است که
دانش رجال و راویشناسی یا
جرح و تعدیل، با دانشهای دیگری چون
تاریخ،
تراجم و انساب،
ارتباط وثیق
و نزدیک دارد
و هر یک از این سه دانش، برای مباحث
رجالی مفیدند؛ لیکن نمیباید آنها را با دانش
رجال، خلط کرد
و نوشتههای آن حوزهها را به عنوان آثار
رجالی برشمرد؛ ازاینرو در این فهرست، از ذکر چنین کتبی خودداری شده است؛ گرچه برخی مؤلفان، چنین آثاری را در زمره
مصادر رجالی برشمردهاند. (در کتاب
تاریخ علم الرجال، نوشته
شیخ حسین راضی عبدالله، به برخی آثار معرفی شده به عنوان کتب
رجالی برمیخوریم که از ذکر آنها خودداری شد، مانند:
مقتل الحسن (علیه السلام)، مقتل
حجر بن عدی و... (ص ۲۶)،
کتاب الانبیاء (ص ۲۸)،
نسب آل ابیطالب (ص ۳۳)
و من شهد صفین مع علی من الانصار (ص ۳۲)
و....).
برخی محققان
و نویسندگان، پیش از این، تلاش کردهاند تا به معرفی این آثار بپردازند
و رنجهای بسیار بر خود هموار ساختهاند که به تعدادی از آنها اشاره میگردد:
أ.
بهجة الآمال،
ملا علی علیاری تبریزی (م ۱۳۲۷ق) (ج ۱، ص۳۶ - ۴۴).
در این اثر، از ۴۲ نفر صاحب تالیف نام برده شده است که برخی از آنان در دورههای اولیه میزیستهاند.
ب.
مقباس الهدایة، علامه
عبدالله مامقانی (۱۲۹۰ - ۱۳۵۱ق) (ج ۴، ص۱۱ - ۹۴).
در این نوشته، از هشتاد نفر یاد شده که در
رجال و درایه، خبره بودهاند، گرچه صاحب تألیف نبودهاند. البته این فهرست، از دورههای اولیه تا عصر نویسنده را در برمیگیرد.
ج.
توضیح المقال،
ملا علی کنی (ص ۲۸۶ - ۳۰۳).
در این کتاب، شصت نفر از اساتید دانش
رجال در گذشته
و حال، معرفی شدهاند.
د.
مصفی المقال فی مصنفی علم الرجال،
شیخ آقا بزرگ تهرانی.
در این اثر نیز آثار بسیاری بر اساس نظم الفبایی معرفی شدهاند.
ه.
الذریعة الی تصانیف الشیعة (ج ۱۰، ص۸۰ - ۱۶۱).
در این جلد، بیش از یکصد
و چهل اثر، معرفی شده است.
و. تاریخ علم
الرجال، حسین راضی عبدالله.
در این اثر، در محدوده
قرن یکم تا پنجم، از ۸۱ نفر نام برده شده که صاحب بیش از یکصد اثر بودهاند.
ز. ماخذشناسی
علم رجال، رسول طلاییان. این تحقیق، در «مرکز تحقیقات دارالحدیث» به انجام رسیده
و بیش از ششصد کتاب
و مقاله در آن معرفی شده که در آستانه نشر است. این اثر، نسبت به آثار گذشته، جامعتر
و دقیقتر است، بویژه که ترتیب زمانی در آن ملحوظ است.
بجز اینها نویسندگان دیگری نیز به طور موجز به این موضوع پرداختهاند.
فهرستی که در اینجا ارائه میگردد، با استفاده از همه این آثار
و نیز تتبع در کتب فهرست (چون فهرست
نجاشی، فهرست
شیخ طوسی و...) انجام گرفته است
و با رعایت معیار یادشده در بند دوم، تنظیم شده است.
براساس آنچه یاد شد،
آثار رجالی شیعه که در فهارس از آنها یاد شده، به اواخر قرن دوم به بعد
و عمدتا به قرن سوم
و چهارم برمی گردند.
در این فهرست، از مصادری یاد شده که
شیعیان نوشتهاند
و یا
اهل سنت در مورد
راویان شیعی به رشته
تحریر درآوردهاند؛ ازاینرو آثار افرادی مانند
یعقوب بن شیبه نیز معرفی شده است.
این فهرست، شامل اسامی نویسندگان کتب
رجالی و آثار آنها تا نیمه اول قرن پنجم، یعنی سال وفات نجاشی (۴۵۰ق) میشود.
- «در اینجا به لحاظ
اختصار، فهرست مذکور را حذف نموده
و به بحث اصلی این نوشتار میپردازیم.»
- بازسازی مصادر برجای مانده:
برحسب فهرست ارائه شده، تعداد ۱۱۷ عنوان
کتاب از ۷۴ نویسنده، طی قرنهای دوم، سوم، چهارم
و نیمه اول قرن پنجم شناسایی شد. از این تعداد، دو عنوان
مربوط به قرن دوم، ۲۵ عنوان
مربوط به قرن سوم، ۷۸ عنوان
مربوط به قرن چهارم
و دوازده عنوان
مربوط به قرن پنجم هجری است.
از این تعداد، تنها
رجال برقی و رجال ابن غضائری (بازسازی شده)،
رسالة ابیغالب الزراری (بازسازی شده)
و گزیده
رجال الکشی و فهرست ابن بابویه، اکنون به چاپ رسیده
و در دسترس است. جز اینها اثری دیگر، نه بر اساس نسخههای اصل
و نه به صورت بازسازی شده، تاکنون نشر نیافته است.
آنچه در بخش دوم این نوشتار ارائه میگردد، این است که تعداد هجده عنوان را تاکنون شناسایی کردهایم که در دست نویسندگان بعدی بوده
و آنان، بدان مراجعه داشته
و از آن نقل کردهاند. در این جا گزارشی اجمالی از این عناوین هجده گانه عرضه میگردد. پیش از آن، یادآوری چند نکته لازم است:
الف. این جستجو تنها در
اختیار معرفة الرجال،
رجال البرقی،
رجال النجاشی،
رجال الطوسی، الفهرست
شیخ طوسی،
رجال العلامة الحلی،
رجال ابن داوود و معالم العلماء صورت گرفته است. از این جهت، گزارش نهایی
و قطعی نیست؛ بلکه میباید مصادر
و منابع
رجالی اهل سنت
و نیز دیگر آثار
رجالی شیعه
و همچنین کتابهای تاریخی کهن، مورد جستوجو
و تتبع قرار گیرند.
ب. در این گزارش، تنها به ذکر نشانی
و شمارهها اکتفا میگردد
و از آوردن همه منقولات، صرف نظر میشود.
ج. این عناوین، برحسب تاریخ وفات مؤلفان آنها ترتیب یافته است.
د. از آن رو که در بخش نخست، مرجع
و منبع این عناوین گزارش شد، دیگر تکرار نمیگردد.
در این قسمت به مصادر
رجالی برجای مانده اشاره میشود:
ذکر من روی عن جعفر بن محمد من التابعین،
ابوزرعه رازی (۲۰۰ - ۲۶۴ق)
نجاشی در شرح حال
ابان بن تغلب بن
رباح مینویسد:
و ذکره ابو زرعة فی کتابه «ذکر من روی عن جعفر بن محمد (علیهالسلام) من التابعین
و من قاربهم» فقال ابان بن تغلب: (
و) روی عن انس بن مالک.
معرفة الناقلین،
نصر بن صباح بلخی (ق ۳)
در
رجال الکشی در ۵۸ مورد، بلا واسطه از نصر بن صباح نقل شده است (ش ۸، ۴۲، ۴۴، ۱۲۵، ۳۴۴، ۳۴۶، ۳۴۷، ۳۶۳، ۳۶۴، ۳۷۳، ۴۶۹، ۴۷۱، ۵۰۵، ۵۰۷، ۵۰۸، ۵۸۴، ۵۹۲، ۵۹۷، ۶۱۹، ۶۲۶، ۶۶۵، ۶۸۴، ۷۴۸، ۷۶۶، ۷۶۸، ۸۰۴، ۸۳۰، ۸۳۹، ۸۹۶، ۹۲۷، ۹۸۹، ۹۹۵، ۹۹۸، ۹۹۹، ۱۰۰۱، ۱۰۰۲، ۱۰۲۱، ۱۰۳۰، ۱۰۳۲، ۱۰۳۴، ۱۰۴۳، ۱۰۴۶، ۱۰۶۶، ۱۰۶۹، ۱۰۷۲، ۱۰۷۸، ۱۰۸۲، ۱۰۹۵، ۱۱۰۳، ۱۱۱۷، ۱۱۱۹، ۱۱۲۴، ۱۱۲۵، ۱۱۲۸، ۱۱۳۷، ۱۱۴۰
و ۱۱۴۶). (بر اساس نسخه چاپ دانشگاه فردوسی مشهد، تصحیح آقای سید حسن مصطفوی.)
گرچه صورت ظاهر نقلها با نقل شفاهی نیز سازگار است، ولی به احتمال قوی از کتاب نقل کرده است، چنان که تامل در مواد منقول، این را روشن میسازد؛ علاوه بر آن که در برخی موارد تصریح دارد، مانند «ذکر نصر بن صباح» در شرح حال
عثمان بن عیسی (ش ۱۱۱۷).
علامه حلی در
الرجال خویش، در دو مورد، از نصر بن صباح نقل میکند (ش ۶۶۲
و ۱۶۴۱). (براساس نسخه چاپ نشر الفقاهه، تحقیق آقای
جواد قیومی اصفهانی). شماره دوم، همانند نقل کشی است
و شماره اول با آن تفاوت دارد
و محتمل است که کتاب نصر بن صباح به دست علامه نیز رسیده باشد.
طبقات الشیعة، مثالب رواة الحدیث
و مناقب رواة الحدیث،
سعد بن عبدالله اشعری (م ۲۹۹ یا ۳۰۱ق)
برقی در هفت مورد از کتاب سعد بن عبدالله نقل کرده
و مشخص نساخته است از کدام یک از این سه کتاب است (ش ۵۷۳، ۸۷۳، ۸۸۰، ۸۸۳، ۸۸۴، ۱۱۹۷
و ۱۴۴۵). (بر اساس نسخه چاپ نشر القیوم، تصحیح آقای جواد قیومی اصفهانی.)
نجاشی یک مورد از کتاب الطبقات وی نقل کرده است:
ابو کهمس، کوفی، عربی، له کتاب ذکره سعد بن عبدالله فی الطبقات.
در
رجال طوسی نیز در دو مورد از او نقل شده
و به هیچ یک از کتابهای او اشارهای نشده است (ش ۵۹۸
و ۵۱۹۵). (بر اساس نسخه چاپ انتشارات جامعه مدرسین، تصحیح آقای جواد قیومی اصفهانی.)
الفهرست،
حمید بن زیاد دهقان کوفی (م ۳۱۰ق)
نجاشی در دو مورد از الفهرست وی نقل کرده است:
- در شرح حال
عبیدالله بن احمد نهیک:
و قال حمید بن زیاد فی فهرسته: سمعت من عبیدالله کتاب المناسک
و کتاب الحج
و کتاب فضائل الحج
و کتاب الثلاث
و الاربع
و کتاب المثالب.
- در شرح حال
علی بن ابیصالح:
و قال حمید فی فهرسته: سمعت منه کتبا عمدة، منها کتاب ثواب «انا انزلناه»، کتاب الاظله، کتاب البداء
و المشیة، کتاب الثلاث
و الاربع، کتاب الجنة
و النار، کتاب النوادر، کتاب الملاحم.
کتاب
ابن عقده (۲۴۹ - ۳۳۳ق)
شیخ طوسی در کتاب
الرجال، در دو مورد از ابن عقده نقل کرده
و به نام کتاب او اشاره ندارد (ش ۳۸۸
و ۳۹۵ در «اصحاب النبی»).
علامه حلی در کتاب
الرجال، در ۲۵ مورد از ابن عقده نقل کرده است (ش ۳۱، ۲۱۳، ۲۸۷، ۳۲۰، ۳۲۱، ۳۲۸، ۳۳۳، ۳۴۶، ۳۴۸، ۳۵۴، ۳۷۷، ۳۸۶، ۷۶۵، ۹۸۲، ۹۸۳، ۹۸۴، ۹۸۵، ۹۸۶، ۱۰۰۷، ۱۰۳۷، ۱۲۹۹، ۱۳۳۲، ۱۳۳۷، ۱۳۶۶
و ۱۳۶۷).
الفهرست،
محمد بن
محمد بن
حسن بن
ولید (م ۳۴۳ق)
نجاشی در یک مورد، در شرح حال
اسماعیل بن جابر جعفی از آن نقل کرده است:
له کتاب ذکره محمد بن الحسن بن الولید فی فهرسته.
من حدث هو
و ابوه عن النبی (صلیاللهعلیهوآله)،
محمد بن عمر تمیمی جعابی (۲۸۴ - ۳۵۵ق)
ابن حجر، در شرح حال
عبدالله بن ابیسفیان، از این کتاب نقل میکند:
و ذکره الجعابی فی کتاب: من حدث هو
و ابوه عن النبی.
کتاب الممدوحین
و المذمومین،
محمد بن
احمد بن
داوود قمی (م ۳۶۸ق)
ابن غضایری در تکملة رسالة ابیغالب از آن نقل کرده است:
و وجدت بخط ابی الحسن، محمد بن احمد بن داوود القمی رحمه الله قال حدثنا ابو علی محمد بن علی بن حمام، قال: حدثنی علی بن سلیمان بن الحسن بن الجهم بن بکیر بن اعین، المعروف بالزراری: ان بنی اعین کانوا عشرة.
رجال ابن قولویه (م ۳۶۹ق)
شیخ طوسی در
الرجال خود از آن نقل کرده است:
و ذکر ابن قولویه انه قرابة الصفار
و سعد بن عبدالله
و هو اقدم منهما لانه روی عن الحسین بن سعید،
و هما لم یرویا عنه.
الفهرست،
محمد بن علی بن بابویه قمی (
شیخ صدوق) (م ۳۸۱ق)
شیخ طوسی در الفهرست از آن نقل میکند. او در شرح حال زید زراد
و زید نرسی میگوید:
زید النرسی
و زید الزراد لهما اصلان لم یروهما محمد بن علی بن الحسین بن بابویه
و قال فی فهرسته: «لم یروهما محمد بن الحسن بن الولید
و کان یقول هما موضوعان».
همچنین در کتاب
الرجال، در دو مورد از
ابن بابویه با تعبیر: «ذکر ذلک ابن بابویه»
و «ضعفه ابن بابویه»
نقل کرده است که به احتمال قوی از همان فهرست باشد.
در
رجال العلامة هم در یک مورد، چنین نقل شده است:
قال ابو جعفر ابن بابویه: اسم ابی الخطاب زید.
جبرئیل بن احمد فاریابی (ق ۴)
در کتاب
رجال الکشی در موارد بسیار از وی نقل شده است (ش ۵۸۹، ۷۱۳، ۷۴۱، ۸۳۱، ۸۳۸، ۸۶۲، ۸۶۳، ۹۳۳، ۹۹۱، ۹۹۵، ۱۰۰۳، ۱۰۰۴، ۱۰۰۵، ۱۰۰۶، ۱۰۹۰، ۱۰۹۳
و ۱۰۹۹).
الفهرست،
حسین بن حسن بن بابویه (ق ۴)
نجاشی در شرح حال
ربعی بن عبدالله از الفهرست وی نقل میکند:
ذکر ابو عبدالله الحسین بن الحسن بن بابویه کتاب الراهب
و الراهبة روایة محمد بن الحسن، عن محمد بن الحسن، عن احمد بن محمد، عن القاسم بن یحیی، عن جده الحسن بن راشد فی فهرسته.
رجال العقیقی،
علی بن
احمد بن
علی بن
محمد عقیقی (ق ۴)
ابن غضایری در تکملة رسالة ابیغالب از کتاب وی نقل میکند:
و قال ابو الحسن علی بن احمد العقیقی فی کتاب
الرجال: من بنی اعین: عبید
و الحسن
و الحسین بنو زرارة بن اعین..
و علامه در کتاب
الرجال، چهارده مورد از وی نقل کرده است (ش ۳۸۵، ۴۲۷، ۴۷۳، ۴۷۸، ۴۷۹، ۷۱۲، ۷۹۶، ۱۰۲۲، ۱۰۵۳، ۱۵۵۵، ۱۶۶۵، ۱۶۷۸، ۱۶۸۸
و ۱۷۳۷).
کتاب
الرجال،
حسن بن
علی بن
فضال (ق ۴)
شیخ طوسی در کتاب
الرجال، در دو مورد در شرح حال بشیر
و بکر بن حبیب
با این تعبیر از آن نقل کرده است:
ذکره علی بن الحسن بن فضال.
و علامه در چهار مورد از وی نقل کرده است:
الف. در شرح حال
حفص بن سالم:
و قال ابن فضال: انه حفص بن یونس المخزومی. روی عن ابی عبدالله علیه السلام: ثقة لا باس به.
ب. در شرح حال
داوود بن فرقد:
قال ابن فضال: داوود ثقة ثقة.
ج. در شرح حال
علاء بن رزین:
قاله ابن فضال.
د. در شرح حال
علی بن ابیحمزه:
و قال ابوالحسن علی بن الحسن بن فضال: علی بن ابیحمزة کذاب.
الفهرست، ابوجعفر
محمد بن جعفر بن احمد بن بطه قمی (ق ۴)
نجاشی این فهرست را دیده
و مینویسد:
و فی فهرست ما رواه غلط کثیر.
معرفة الناقلین،
محمد بن مسعود عیاشی (ق ۴)
علامه در شرح حال عبدالله بن خراش از وی نقل میکند:
قال محمد بن مسعود: حدثنی یوسف بن السخت، قال: سمعت ابا خراش یقول: ما صافحت ذمیا قط
و لا دخلت بیت ذمی قط،
و لا شربت دواء ذمی قط
و لا افتصدت ولا ترکت غسل یوم الجمعة قط، ولا دخلت علی قاض قط
و لا دخلت علی وال قط.
احمد بن
حسین بن
عبیدالله (ابن غضایری) (م ۴۱۱ق)
چنان که در بخش اول آمد، ابن غضایری پنج اثر در حوزه مباحث
رجال و فهارس به ثمر رسانده است. از این میان، استاد سید
محمدرضا جلالی، کتاب الضعفاء
و تکملة رسالة ابیغالب الزراری را به طبع رسانده است؛ لیکن سه کتاب دیگر وی یعنی
فهرست الاصول،
فهرست المصنفات و کتاب الممدوحین در دسترس نیست. آنچه در این جا ارائه میگردد،
مربوط به این سه کتاب خواهد بود.
در
رجال النجاشی از الفهرست وی نقل شده است، بدون آن که اشاره شود از فهرست الاصول است یا از فهرست المصنفات:
الف. در شرح حال
حسین بن محمد ازدی:
له کتب... ذکر ذلک احمد بن الحسین.
ب. در شرح حال
جعفر بن ایوب:
ذکر احمد بن الحسین ان له کتاب الرد علی من زعم ان النبی (صلیاللهعلیه
وآلهوسلّم) کان علی دین قومه قبل النبوة.
ج. در شرح حال
خالد بن یحیی:
ذکره احمد بن الحسین
و قال: رایت له کتابا فی الامامة کبیرا سماه کتاب المنهج.
د. در شرح حال
سهل بن زیاد آدمی:
و قد کاتب ابا محمد العسکری... ذکر ذلک احمد بن علی
و احمد بن الحسین.
ه. در شرح حال
سماعة بن مهران:
و ذکر احمد بن الحسین انه وجد فی بعض الکتب انه مات سنة خمس
و اربعین
و مئة.
و. در شرح حال
صالح ابومقاتل:
ذکره احمد بن الحسین
و قال: صنف کتابا فی الامامة کبیرا حدیثا
و کلاما
و سماه کتاب الاحتجاج.
ز. در شرح حال
ابن شراخ:
ذکر احمد بن الحسین انه وقع الیه کتاب فی الامامة موقع علیه بخط الاصل: «کتاب ابن الشراخ فی الامامة».
کتاب الممدوحین، برحسب شواهد
و قراین، به
علامه حلی و ابن داوود رسیده است. علامه در شرح حال عمر بن ثابت مینویسد:
ضعیف جدا قاله ابن الغضائری.
سپس میگوید:
و قال فی کتابه الآخر: عمر بن ابی المقدام ثابت العجلی مولاهم الکوفی، طعنوا علیه من جهة
و لیس عندی کما زعموا
و هو ثقة.
و ابن داوود در فصل «من قال النجاشی فی کل منه ثقة ثقة مرتین»، پس از آن که نام تعدادی را ذکر میکند، در پایان مینویسد:
اقول:
و قد ذکر ابن الغضائری فی کتابه خمسة
رجال زیادة علی ما قاله النجاشی کل منهم «ثقة ثقة» مرتین
و هم علی بن حسان الواسطی، محمد بن قیس ابو نصر الاسدی، محمد بن الحسن بن الولید ابو جعفر، محمد بن محمد بن
رباط، هشام بن سالم الجوالیقی.
و علامه
محمدتقی شوشتری از این مطلب، چنین برداشت کرده که کتاب الممدوحین به ابن داوود هم رسیده است.
الزیادات علی بن العباس،
احمد بن
علی بن
عباس بن
نوح سیرافی (م ح ۴۲۰ق)
در
رجال النجاشی، موارد بسیاری از آن نقل شده است (ش ۲۴، ۱۲۲، ۱۲۵، ۱۳۱، ۲۶۸، ۲۷۰، ۲۸۸، ۲۹۵، ۳۲۹، ۳۳۴، ۳۳۵، ۳۴۴، ۳۴۷، ۳۴۸، ۳۵۰، ۳۷۲، ۵۰۸، ۵۱۰، ۶۳۵، ۶۵۷، ۹۱۱
و ۹۲۵).
در
رجال العلامة نیز چند مورد از وی نقل شده است (ش ۳۴، ۵۱، ۵۸، ۶۴، ۸۴، ۸۶، ۱۵۴
و ۳۹۷).
و ابوداوود هم دو مورد از آن، نقل کرده است (ش ۲۲۹
و ۴۵۳).
الفهرست،
احمد بن
عبدالواحد بن
عبدون بزاز (م ۴۲۳ق)
شیخ طوسی در کتاب الفهرست، در شرح حال
ابراهیم بن محمد ثقفی از آن نقل میکند:
اخبرنا بجمیع هذه الکتب احمد بن عبدون.
در پایان، تأکید میشود که این جستوجو کامل نیست
و امیدواریم به زودی با تتبع کامل تر
و با نقل موارد موجود از این مجموعهها در ضمن کتابی به اهل فضل، عرضه گردد. ان شاء الله!
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «بازسازی مصادر رجالی شیعه»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۳/۲۷.