بازتاب بلاغت قرآن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
این نوشتار در مورد بازتاب
بلاغت قرآن در پیدایش و گسترش دانشهای عربی است چون
قرآن به مثابه یک کتاب، نقش بنیانگذار را در نظام
ادبیات عرب ایفا کرده است.
ادبیات عرب قبل از
اسلام، جز مجموعهای از متون شفاهی پراکنده اعم از
اشعار و
سجع و
رجز و
خطابه و... چیز دیگری نبود که از لحاظ محتوا شامل توصیفاتی روزمره از
حیوانات و دیگر پدیدههای طبیعی یا
جنگها و
غارتها یا برخی ارزشهای
اخلاقی مرتبط با نظام
قبیله و امثال آن بود و از لحاظ شکل نیز تنظیم و تدوین منسجم و یکپارچهای نداشت،
از این رو
نزول قرآن به عنوان یک متن مرجع (Authority) تاثیر ویژهای در پیدایش دانشهای دینی چون
فقه،
کلام و
علوم ادبی چون صرف و
نحو و
بلاغت به عنوان ابزار یادگیری و فهم آن داشته است.
در این میان دیدگاه
اعجاز بیانی با سابقه دیرین و
شهرت گسترده و پشتوانه مطالعاتی انبوه، بیشترین اثر را بر مراحل پیدایش و تطور زبانشناسی عربی گذارده است. بلاغت قرآن و نیز علاقه مندی به شناخت بهتر محتوای آن، عرب را به دانشهای ادبی رهنمون ساخت. از آغازین روزهای پیدایش دانش تفسیر، شاهد تلاشهای ادبی فراوانی از جمله واژه شناسی و شناخت
مترادفها و
متضادها ، شناسایی و ثبت و ضبط گویشهای قبایل، ثبت و ضبط
اشعار و سجع و خطابههای عرب جهت استفاده در فهم و تفسیر قرآن هستیم.
گفتههای تفسیری
صحابه و
تابعان و کتابهای قرآنی و تفسیری نخستین آکنده از مباحث ادبی اعم از لغوی و صرفی و نحوی و بلاغی است.
با انشعاب و استقلال تدریجی علوم ادبی نیز وابستگی آنها به قرآن نه تنها کم نشد که روز افزون گشت؛ این دانشها افزون بر بهره مندی از قرآن به هنگام نیاز به ذکر مستندات قواعد ادبی، بسیاری از قواعد خود را نیز از آیات قرآنی به الهام گرفتهاند و از سوی دیگر این دانشها عمدتاً به عنوان مقدمات شناخت قرآن پدید آمده که عناوینشان و مقدمههای مؤلفانشان نیز نشان از آن دارد.
دانش
لغت به معناشناسی واژگان عربی میپردازد. از نخستین مطالعات و فرهنگ لغتهای زبان عربی، توجه به واژگان مشکل قرآن و ذکر مستندات قرآنی در اثبات یک معنا برای یک لفظ، فراوان به چشم میخورد.
افزون بر اینکه انبوهی از مطالعات واژه شناختی نیز به خصوص لغات قرآن اختصاص یافته است که کتاب مشکل القرآن ابن قتیبه، تذکرة الاریب فی تفسیرالغریب ابن جوزی، التبیان فی تفسیر غریب القرآن شهاب الدین مصری، المفردات فی غریب القرآن راغب اصفهانی و غریب القرآن ابوبکر سجستانی، نمونهای از آنهاست.
دانش
صرف و
نحو به ساختار کلمه و جمله در زبان عربی میپردازد. میزان استناد و ارجاع به آیات قرآن در کتابهای صرف و نحو به اندازهای است که بدون شک میتوان پذیرفت که با نبود قرآن، امکان پیدایش دستور زبان عربی فراهم نبود، به ویژه آنکه
اشعار بر جای مانده از دوره جاهلی نه از جهت حجم کمّی و نه اعتبار استنادی و کیفی توان هماوردی با متن قرآن را ندارند؛ برای نمونه در کتاب
مغنی اللبیب ابن هشام انصاری، بخش وسیعی از
آیات قرآن کریم به عنوان استناد برای قواعد دستوری زبان عربی آمده است، افزون بر آن بسیاری از نوشتههای دستوری به خصوص جنبههای دستوری قرآن اختصاص یافته است که مجموعه کتابهای موسوم به اعراب القرآن از جمله کتابی از قطرب، اعراب ثلاثین سورة من القرآن ابن خالویه، فی اعراب القرآن و معانیه ابن اشته اصفهانی، المصادر فی القرآن ابراهیم یزیدی، الالفات فی القرآن رمانی و کتاب اللامات درباره انواع لامها در قرآن از ابن انباری و ابوالقاسم زجاجی، نمونهای از آنهاست.
عناوین کتابهای بلاغت نیز احیاناً در ارتباط با قرآن و مسئله اعجاز بیانی است که برای نمونه میتوان از دلائل الاعجاز جرجانی و البرهان الکاشف عن اعجاز القرآن زملکانی یاد کرد، افزون بر آن انبوهی از مطالعات بلاغی خاص قرآن، مانند مجاز القرآن و نظم القرآن به رشته تحریر درآمده است.
در لابه لای کتابهای نقد
شعر و بیان قواعد آن نیز فراوان به آیات قرآنی برمی خوریم که مستند یک قاعده یا یک نکته
شعری قرار گرفتهاند
و احیاناً بسیاری از ابزارهای تحلیل
اشعار نیز کاملا برگرفته از قواعد تدوین شده در رویکرد تفسیر ادبی قرآن است. مثالهای بارز برخی آرایههای بدیعی در
شعر مانند مبادرة الاضداد (ذکر متوالی دو متضاد) مانند «لا یَموتُ فیها و لا یَحیی»
و مطابق (تکرار یک لفظ با دو معنای متفاوت) مانند «تَرَی النّاسَ سُکـری و ما هُم بِسُکـری»
را نیز به سادگی در آیات قرآن مییافتند.
از سوی دیگر مفاهیم و اصطلاحات قرآنی در
اشعار و متون ادبی عرب بازتاب گستردهای یافته است. برخی تالیفات به مطالعه تطبیقی قرآن و
اشعار عرب پرداخته، در جست و جوی وامگیری
شاعران از قرآن و... برآمدهاند که برای نمونه میتوان از سرقات الکمیت من القرآن ابن کناسه یاد کرد.
در کتابهای انشا و کتابت نیز که به قواعد نگارش و کتابت عربی میپردازند، تاثیر ساختار نگارشی
قرآن و بهره مندی از آن برای تدوین آیین نگارش عربی به روشنی دیده میشود.
پیدایش شاخههای متنوع ادبی در حوزه علوم قرآنی که به بحث از قصص و امثال و قسمهای قرآن، آیات شبیه هم (مشتبهات القرآن)، واژههای
مشترک لفظی و
مترادف در
قرآن (وجوه و نظایر) و... میپردازند نیز تاثیر بسزایی در رونق بخشی به مطالعات ادبی زبان عربی داشته است.
پیشرفتها و تحولات معاصر ادبی نیز با ورود به حوزه زبان عربی بلافاصله قرآن را متنی مناسب برای مطالعه و پژوهش یافتند که از جمله میتوان به رویکرد نقد ادبی، روایت شناسی، معناشناسی، نشانه شناسی و
دانش ارتباطات غیر زبانی اشاره کرد که به ترتیب در آثاری چون النقد و الاعجاز محمد تحریشی، الفن القصصی فی القرآن خلف الله،
مفاهیم اخلاقی دینی در
قرآن و خدا و
انسان در قرآن ایزوتسو، العالم بوصفه علامة نصر حامد ابوزید و الاتصال غیر اللفظی فی القرآن نمود یافته است. بدین ترتیب قرآن همواره نقش منبعی پایان ناپذیر برای جریان نقد ادبی زبان عربی ایفا کرده است.
دانش بلاغت در سه شاخه
معانی،
بیان و
بدیع، مجموعه نسبتاً گستردهای از قواعد، صنایع و آرایههای ادبی را ارائه کرده که برای ذکر
مثال و توضیح بهتر آنها فراوان از شواهد قرآنی درکنار برخی شاهکارهای
شعری یاد شده است. در مقدمه دانش بلاغت معمولا در قالب توضیح اصطلاح
فصاحت، فهرستی از ویژگیهای منفی سخن که باید از آنها پرهیز کرد، ارائه میشود. «واژه فصیح» باید از ناسازگاری آوایی حروف، غرابت و نامانوس بودن، مخالفت با قواعد صرفی و بدنمایی به هنگام شنیدن مصون باشد و «سخن فصیح» باید از ناسازگاری آوایی کلمات، سستی ساختار، پیچیدگی لفظی یا معنایی، فراوانی تکرار و توالی اضافات دورباشد.
الاتقان فی علوم القرآن؛ اثر القرآن فی تطور النقد العربی؛ الاحکام فی اصول الاحکام، ابن حزم؛ ادب الکاتب؛ ارشاد العقل السلیم الی مزایا القرآن الکریم، ابی السعد؛ اسرار البلاغه؛ اسالیب البیان فی القرآن؛ الاسلوب فی الاعجاز البلاغی للقرآن الکریم؛ الاصفی فی تفسیر القرآن؛ اضواء البیان فی ایضاح القرآن بالقرآن؛ الاعتقاد؛ الاعجاز البیانی للقرآن؛ اعجاز القرآن، باقلانی؛ اعجاز القرآن بین المعتزلة
والاشاعره؛ اعجاز القرآن و اثره فی تطور النقد الادبی؛ الامثال فی القرآن؛ الامثال من الکتاب والسنه؛ الایضاح فی علوم البلاغه؛ بحارالانوار؛ البحر المحیط فی التفسیر؛ البدیع؛ بدیع القرآن؛ البرهان فی علوم القرآن؛ بلوغ الارب فی معرفة احوال العرب؛ البلیغ فی المعانی والبیان والبدیع؛ البیان والتبیین؛ تاویل مشکل القرآن؛ تاریخ آداب العربیه؛ تاریخ الادب العربی؛ تاریخ الادب العربی فی الجاهلیة و صدر اسلام؛ تاریخ الامم والملوک، طبری؛ تاریخ النقد الادبی؛ التبیان فی تفسیر القرآن؛ تراثنا (فصلنامه)؛ ترتیب کتاب العین؛ التعاریف؛ التعریفات؛ تفسیر جوامع الجامع؛ تفسیر الصافی؛ تفسیر القمی؛ التفسیر
الکبیر؛ تفسیر و مفسران؛ تلخیص البیان فی مجازات القرآن؛ التلخیص فی علوم البلاغه؛ تنویر المقباس من تفسیر ابن عباس؛ تیسیر الکریم الرحمن فی کلام المنان؛ ثلاث رسائل فی اعجاز القرآن؛ جامع البیان عن تاویل آی القرآن؛ الجامع لاحکام القرآن، قرطبی؛ جمهرة
اشعار العرب؛ جواهرالبلاغة فی المعانی والبیان والبدیع؛ دلائل الاعجاز فی علم المعانی؛ روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم؛ السجع فی القرآن؛ السیرة النبویه، ابن کثیر؛ السیرة النبویه، ابن هشام؛ صبح الاعشی فی صناعة الانشاء؛ الصناعتین؛ صنایع معنوی و شواهد قرآنی؛ الطبقات
الکبری؛ عرائس المجالس فی قصص الانبیاء؛ عمدة القاری؛ فتح القدیر؛ فجرالاسلام؛ فی الادب الجاهلی؛ القاموس المحیط؛ قواعد
الشعر؛ کتاب الحیوان؛ کتاب الفهرست؛ کتاب النقائض (نقائض جریر والفرزاق)؛ الکشاف؛ کشف الظنون عن اسامی الکتب والفنون؛ الکلیات معجم فی المصطلحات والفروق اللغویه؛ مؤلفات جرجی زیدان الکامله؛ المثل السائر؛ مجاز القرآن؛ مجمع الامثال؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن؛ مختصر المعانی؛ مذاهب التفسیرالاسلامی؛ المسائل الصاغانیه؛ المستطرف فی کل فن مستظرف؛ المستقصی فی امثال العرب؛ المطول فی شرح تلخیص المفتاح؛
معانی الشعر؛
معانی القرآن، فراء؛ المعتبر فی شرح المختصر؛ معجم مقاییس اللغه؛ معجم الفروق اللغویه؛ المغنی فی ابواب التوحید والعدل؛ مفتاح العلوم؛ المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام؛ مقدمه ابن خلدون؛ الممتع فی عالم
الشعر؛ منهاج البلغاء و سراج الادباء؛ موسوعة السرد العربی؛ المیزان فی تفسیر القرآن؛ الناصریات؛ نظریة اعجاز القرآن عندالجرجانی؛ نظم الدرر فی تناسب الآیات والسور، بقاعی؛ النکت فی اعجاز القرآن؛ واژههای دخیل در قرآن مجید؛ هدیة العارفین اسماء المؤلفین و آثار المصنفین.
دائرةالمعارف قرآن کریم برگرفته از مقاله بلاغت قرآن.