ایران در زمان ساسانیان (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
«ایران در زمان ساسانیان»؛
تاریخ ایران ساسانی تا حمله عرب و وضع
دولت و ملت در زمان ساسانیان، نوشته کریستین سن، ترجمه رشید یاسمی این کتاب به انگلیسی نوشته شده و به وضع دولت و دربار
ساسانی و احوال مردمان آن روزگار پرداخته است. نویسنده سی
سال پیش از پرداختن به این کتاب، شاهنشاهی ساسانیان را نوشت، اما پس از آن، بر پایه کشفهای تازهای از آن عصر مانند کتیبههای شاه پور نخست در کعبه
زردشت ، «مواد تازه و سودمندی» در باره تاریخ تمدن
ساسانی و صنعت و دیانت آن عصر به دست آورد و از این رو، به جای چاپ دوباره اش و افزودن اطلاعات نوپدید در آن، به ساماندهی ایران در زمان ساسانیان بر پایه
دورههای تاریخی همت گماشت که آن را «واسطه العقد» دیگر نوشتههای او و سبکش را «سهل و ممتنع» میتوان دانست؛ زیرا به رغم ژرفکاوی سندهای کهن و آثار گوناگون تاریخی، شیوایی و رسایی سخن را نیز در
روایت آنها فرو نگذارده و در پانوشت کتاب، یادداشتهای سودمندی به پژوهش گران عرضه کرده است.
چارچوب اصلی کتاب، تاریخ سیاسی روزگار ساسانیان است و ویژگیهای مادی و معنوی مردم، اوضاع اجتماعی، چگونگی صنعت و اندیشههای دینی- فلسفی آن
دوران، در این چارچوب عرضه شده است. گزارشی در باره پیشینه تمدن ایران پیش از ساسانیان بر پایه منابع یونانی، ارمنی، سریانی و چینی و شمار و ویژگیهای منابع تاریخ سیاسی و مدنی ساسانیان با عنوان مقدمه در دو بخش گنجیده و ویژگیهای سازمان اداری شاهنشاهی و اطلاعات موجود در باره تمدن و
جامعه ساسانی نیز در ده فصل جداگانه همراه با موضوعهای خرد و مشخص شده با ستاره ()، به شکل توصیفی با یادآوری منابع آنها در پانوشت آمدهاند. نویسنده، شرح درازدامنی درباره هر یک از موضوعها عرضه میکند، اما از رویدادهای نظامی و جنگی آن
دوران به تندی میگذرد. البته داستان «جنگ شاه پور با رومیان» کوتاه و چکیده نیست؛ زیرا وی در این باره از روایتی عینی و بی مانند فردی حاضر در آن ماجرا بهره برده است.
نویسنده در بخش نخست به توصیف سازمان اجتماعی و سیاسی
دولت اشکانی میپردازد و با اشاره به پیدایی کوچ نشینها و سلسلههای پادشاهی شمال و شرق ایران و روی کردشان به دولت اشکانی، از آشوبها و ناآرامیهای موجود در آن مرزها و هجرتهای مردمان آن سامان گزارش میدهد و با توصیف
مذهب نخستین و دین کهن آریاییان (پرستش طبیعت و اجرام آسمانی) و پی جویی باورهای زردشتی در سرچشمههای «مهرپرستی» آن
دوران، از روند پیدایی و دگرگونی
دین ایرانیان؛ یعنی اصلاح شدن «دیوپرستی» با سرودههای زردشت (گاثاها) سخن میگوید و سرانجام به زبانهای «عامه» و «ادبی» و رسم الخط
دورههای اشکانی و
ساسانی (لغت متوسط ایران) و پیوند این زبانها و شیوههای نوشتن، با زبان و خط آرامی میپردازد.
بخش دوم این کتاب، منابع پهلوی، عربی، یونانی (لاتین)، ارمنی، سریانی و چینی تاریخ سیاسی- اجتماعی روزگار ساسانیان را در بر دارد. نویسنده، کتیبه «پای کولی» و سنگ نوشته ضلع شرقی «
کعبه زردشت » را از منابع تاریخی معاصر ساسانیان میشمرد که به رغم شکستگیها و پراکندگی هایشان، اطلاعات سودمندی در باره تاریخ آن
دوران به
زبان پهلوی عرضه میکنند. وی پس از آوردن فهرستی توصیفی از کتیبهها و سنگ نگارههای
ساسانی، از تاثیر گذاری نقشهای سکههای پهلوی
ساسانی، در شناسایی پادشاهان آن عصر سخن میگوید و منابع دین رسمی
کشور را در عهد ساسانیان، کتابهای مقدس به زبان اوستایی (اوستای
ساسانی دارای ۲۱ نسک) و ترجمه متون اوستایی با شرح پهلوی (زند) میشمرد.
دیگر منبع تاریخی عصر ساسانیان، «خوذای نامگ» است که بسیاری از نویسندگان تاریخهای عربی و فارسی، در باره سرگذشت ایران پیش از
اسلام ، از آن بهره برده و به «سیر ملوک العجم» یا «سیر الملوک» یا «شاه نامه» ترجمه اش کردهاند. اصل خدای نامه پهلوی و ترجمه ابن مقفع از این کتاب، در دست نیست.
شاه نامه فردوسی که به زبان فارسی از زندگی پادشاهان و پهلوانان باستان گزارش میدهد، ترجمه دیگری از آن منابع پهلوی به شمار میرود. نویسنده، هم چنین با اشاره به دیدگاههای نلد در این باره، سرچشمههای این منابع نخستین را بررسی میکند و آثار دیگر نویسندگان را مانند حمزه اصفهانی ارزیابی مینماید و از سندهایی مانند «نامه تنسر به پادشاه طبرستان» یاد میکند که در پارهای از کتابهای تاریخی گنجانده شدهاند. وی در پایان، فهرستی از مهمترین منابع عربی و ایرانی تاریخ ساسانیان عرضه میکند و به اقتباس هر یک از آنها از دیگری و ارتباطشان با یک دیگر میپردازد.
نویسنده، از منابع یونانی (لاتین) تاریخ ساسانیان نیز مانند تاریخ روم، نوشته دیون کاسیوس (متوفی نزدیک به ۲۳۵ م)، و مورخان حاضر در جنگهای
ایران و
روم نام میبرد و با اشاره به پارههای تاریخی موجود در آنها میگوید: همه این نویسندگان، از چیزهایی نوشتهاند که به روابط ایران و روم باز میگردد. وی در پایان فهرستی از کتابهای یونانی درباره تاریخ روحانیان، رویدادهای مذهبی و فرقهای نصرانیان شرق و جنگهای سیاسی و دینی این دو کشور عرضه میکند.
نویسنده بر این است که تاریخ
ارمنستان در عهد ساسانیان، با تاریخ شاهنشاهی ایران پیوسته است و نکتههای مهم و سودمندی درباره شاهان گذشته ایران، چگونگی روابط ایران و ارمنستان و ساختارهای کشوری، دینی و تمدنی در روزگار آنان، در این منابع یافت میشود. از این رو، فهرستی درازدامن از این کتابها و نویسندگان و درون مایه آنها عرضه میکند.
وی هم چنین، کتابهای سریانی مسیحیان را از منابع مهم
تاریخ دولت ساسانی میشمرد و میگوید: دست کم چهار تای آنها را هم روزگاران ساسانیان نوشتهاند. گزارش درون مایه این منابع و ویژگیهای آنها نیز در دنباله این ارزیابی آمده است.
او درباره منابع چینی تاریخ ایران در عصر ساسانیان، تنها از
سفرنامه زائری بودایی به نام هیوتن تسیانگ (هوان تسانگ) یاد میکند که خودش ایران را ندیده و بر پایه شنیده هایش، یادداشت کوتاهی در این باره نوشته است.
فصل نخست این کتاب، تاریخ تاسیس سلسله ساسانیان را در بر دارد و نویسنده در آن به تاریخ و وضع پارس در
دوره سلوکیان و اشکانیان، ویژگیها و نسب بازرنگیان و خانواده
ساسان، شورش پابگ و پسران او و فتوحات اردشیر و برافتادن سلسله اشکانی میپردازد و در باره درون مایه
کتیبه تاج گذاری اردشیر، ویژگیهای شهر استخر و قصر و
آتش کده فیروزآباد و روابط دولتهای حیره و غسانیان و شخصیت راستین و افسانهای اردشیر سخن میگوید.
فصل دوم، در بر دارنده ویژگیها و چگونگی ساختار دولت شاهنشاهی
ساسانی، طبقههای سیاسی و اجتماعی مردم و سازمانهای اداری مرکزی است و نویسنده در آن از جای گاه صدر اعظم،
دین (دیانت)،
اقتصاد (مالیه)، صنعت و تجارت و حمل و نقل (شوارع)، سپاه و وزیران و اداره ایالات در دولت
ساسانی گزارش میدهد.
وی در فصل سوم به دین رسمی کشور در آن
دوران؛ یعنی زردشت گرایی میپردازد و با اشاره به نوشته شدن «اوستا» و پیدایی و شکل گیری این دین در عصر ساسانیان، در باره تفاوتهای آیین زردشتی این روزگار با
دین زردشتی پس از ساسانیان و باورهای زروانیه، آتش کدهها، تقویم و جشنها و نجوم عامیانه سخن میگوید.
فصل چهارم، گزارشی از نشستن شاه پور نخست بر تخت شاهی و بازخوانی سنگ نگاره تاج گذاری وی را در بر دارد و نویسنده در آن از پیشینه پیدایی مانی و چیستی و سرچشمههای کیش (آیین) و باورهای او درباره خلقت دوگانه
جهان و مرحلهها و سلسلههای آفرینش و جامعه مانویان و ساختار و صنایع آن گزارش میدهد.
وی در فصل پنجم به چندی و چونی لشکر دولت
ساسانی، جنگهای اردشیر و شاه پور اول با رومیان، چیرگی شاه پور بر قیصر والریانوس میپردازد و نقشهای پیروزی شاه پور اول، پادشاهی هرمزد اول، وهرام اول و دوم و پادشاهی هرمز دوم و اردشیر دوم و شاه پور سوم و وهرام چهارم را بازخوانی میکند و گزارشی از روایت آمیانوس در این باره میآورد.
او در فصل ششم با اشاره به
قدرت فراوان روحانیان و اشراف و اوج گیری زردشتی گرایی، به وضع یهودیت و مسیحیت در آن
دوران میپردازد و از آزار دیدن
عیسویان در زمان شاه پور دوم و
دوران روی کار آمدن یزدگرد اول و وهرام پنجم گزارش میدهد. سپس به اوضاع ارمنستان در آن هنگام و شهیدان عیسوی سریانی و ایرانی و کشمکش یعقوبیان و نسطوریان و کارهای «پیروز» و «ولاش» و حمله هفتالیان و چیرگی و فراگیر شدن
مذهب نسطوری میپردازد و سرانجام درباره سازمان قضایی دولت در آن هنگام سخن میگوید و در بررسی کتاب «اعمال شهدای ایران»، از وضع حقوق جزایی و «تشکیلات عدلیه» آن
دوران گزارش میدهد.
فصل هفتم، در بر دارنده گزارشهایی از اوضاع اجتماعی ایرانیان در
دوره ساسانی و پایههای زندگی آنان (مالکیت و خون) و طبقههای
جامعه و
خانواده و حقوق مدنی (شهروندی) است. نویسنده در این فصل با اشاره به پادشاهی کواذ اول و درگیری اش با زرمهر (سواخرا)، به پیدایی مزدکیان و روی کردهای انقلابی آنان و اتحادشان با کواذ میپردازد و درباره خلع و گریختن وی و پادشاهی ژاماسب و بازگشت کواذ (
دوره دوم پادشاهی وی) و کشتن مزدکیان گزارش میدهد.
وی فصل هشتم را با اشاره به ظهور نخستین خسرو با لقب انوشروان (انوشگ روان؛ یعنی جاویدان روان) و ویژگیهای او و از میان رفتن فرقه مزدکی آغاز میکند.
شاه در این
دوران دوباره بر جای گاه اقتدارش مینشیند، به اصلاحات نظامی دست میزند، با دولت بیزانس میجنگد، هفتالیان و ترکان را بر میاندازد و یمن را میگیرد. شورش انوشک زاد، توصیف پای تخت و قصرهای شاه، تاسیسات کشوری، تشریفات دربار، امتیازها و لقبها،
دوره بزرگ تمدن ادبی و فلسفی، علوم و طب و دیانت و
فلسفه و ظهور برزویه طبیب و ادیب و نفوذ ادبی هند (کلیگ و دمنگ) و توصیف وضع مادی و معنوی
ایران در عهد کسرا و انحطاط زردشتی گرایی از دیگر موضوعهای این فصل به شمار میرود.
فصل نهم، گزارشی از پیدایی هرمزد چهارم و خصال و
جنگ او با روم شرقی و شورش وهرام چوبین و خلع و کشته شدن هرمزد و شاهی خسرو دوم و وهرام چوبین در بر دارد. کمک خواهی خسرو از قیصر، شکست خوردن و گریختن وهرام چوبین، پادشاهی خسرو دوم، جنگ دوباره با رومیان و بازخوانی نقشهای طاق بستان و اشاره به ویژگیهای مادی دربار خسرو، از دیگر موضوعهای این فصل است.
نویسنده در فصل دهم، با اشاره به پادشاهی کواذ دوم و اردشیر سوم، خسرو سوم و پیدایی پوران و آذرمیدخت و هرمزد پنجم و خسرو چهارم و پیروز دوم، به زندگی و کارهای یزدگرد سوم، آخرین شهریار
ساسانی میپردازد. انحلال
دولت ، شاهان خرد، هجوم عربان،
جنگ قادسیه ، درفش کارگ، تصرف تیسفون، دیگر فتوحات عربان و گریختن یزدگرد سوم و مردنش در
مرو و چکیدهای از اوضاع ایران در
دوره فرمان روایی عربان نیز در فصل پایانی این کتاب گنجانده شدهاند.
نویسنده در «خاتمه» به بازگویی و ارزیابی گزارشهای مورخان غربی مانند آمیانوس مارسلینوس و پروکوپیوس میپردازد. او در پیوست یکم، بر پایه مقاله یکی از محققان، روند نوشته شدن اوستا را گزارش میکند و در پیوست دوم، بر پایه «سال نامههای بیزانسی و یونانی جدید»، نوشته ارنست اشتاین، فهرستی از صاحبان «مناصب عالی کشور» پیش مینهد.
یکی از ویژگیهای نوآورانه این کتاب، آوردن اعلام و اصطلاحات قدیم به صورت اوستایی و پهلوی آنها بر پایه قواعد زبانهای کهن مانند وزرگ مهر (بزرگ مهر) است. این ویژگی، بر ریز بینی و ژرف کاوی نویسنده در ضبط کلمات دلالت میکند.
فهرستی از اعلام (نمایه نامها) در پایان کتاب و فهرست عکسها و اختصارات در آغاز آن وجود دارد و اطلاعات کتاب شناختی در پانوشت هر صفحه آمده است.
مرحوم رشید یاسمی (مترجم این کتاب) که از ۱۳۹۲ ش (۱۹۳۳ م)، استاد کرسی
تاریخ در
دانشگاه تهران بود و افزون بر شاعری، دست چیرهای در ترجمه و نوشتن داشت، کار دانشجویان را به دلیل نبود منبع دقیق و سودمندی در باره روزگار پس از اشکانیان ناقص میدید و از این رو، به ترجمه این کتاب پرداخت.
نرم افزار تاریخ اسلامی ایران، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.