اَضاعوا (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اَضاعوا:
(أَضاعوا الصَّلاةَ) واژه «اضاعه» به معنى «تباه كردن» است و در اصل از ماده «ضيع» (بر وزن شىء) به معنى «تباه شدن» گرفته شده است. اين
آیه از گروهى كه از مكتب انسانساز انبياء جدا شدند و پيروانى ناخلف از آب در آمدند سخن مىگويد و قسمتى از اعمال زشت آنها را بر مىشمرد و مىگويد: «بعد از آنها فرزندان ناشايستهاى روى كار آمدند كه
نماز را ضايع و از شهوات پيروى كردند...». در اينكه منظور از «اضاعه صلاة» در اينجا ترک نماز است و يا تأخير از وقت آن و يا انجام دادن اعمالى كه نماز را در جامعه ضايع كند؟ مفسران احتمالهاى مختلفى دادهاند، ولى معنى اخير، صحيحتر به نظر مىرسد. چرا از ميان تمام عبادات، روى نماز در اينجا انگشت گذارده شده؟ شايد دليل آن اين باشد كه «نماز» چنانكه مىدانيم سدّى است در ميان انسان و گناهان، هنگامى كه اين سد شكسته شد، غوطهور شدن در شهوات، نتيجه قطعى آن است و به تعبير ديگر همانگونه كه پيامبران، ارتقاى مقام خود را از ياد خدا شروع كردند و به هنگامى كه آيات خدا بر آنها خوانده مىشد به خاک مىافتادند و گريه مىكردند، اين پيروان ناخلف سقوط و انحرافشان از فراموش كردن ياد خدا شروع شد. از ماده «ضيع» در آيه ۱۲۰ سوره توبه سخن به ميان آمده، چنانكه مىخوانيم:
(...إِنَّ اللّٰهَ لاٰ يُضيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنينَ...) «...
خداوند پاداش نيكوكاران را ضايع نمىكند».
به موردی از کاربرد اَضاعوا در قرآن، اشاره میشود:
(فَخَلَفَ مِن بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضاعوا الصَّلاةَ وَ اتَّبَعوا الشَّهَواتِ فَسَوْفَ يَلْقَوْنَ غَيّا) (امّا پس از آنان، فرزندان ناشايستهاى جاى آنها را گرفتند كه نماز را تباه كرده و از شهوات پيروى نمودند و به زودى مجازات گمراهى خود را خواهند ديد!)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید:
كلمه اضاعوا از ضياع است، كه ضياع هر چيزى به معناى فساد و يا از بين رفتن آن است، از اين جهت كه آن طور كه بايد، سرپرستى نشود، مثلا وقتى گفته مىشود فلان اضاع المال، فلانى مال را ضايع كرد كه با سوء تدبيرش آن را محافظت نكرد و از دست داد و در جايى مصرف كرد كه نبايد مىكرد.
(ما كانَ لِأَهْلِ الْمَدينَةِ وَ مَنْ حَوْلَهُم مِّنَ الأَعْرابِ أَن يَتَخَلَّفواْ عَن رَّسُولِ اللّهِ وَ لا يَرْغَبواْ بِأَنفُسِهِمْ عَن نَّفْسِهِ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ لا يُصيبُهُمْ ظَمَأٌ وَ لا نَصَبٌ وَ لا مَخْمَصَةٌ في سَبيلِ اللّهِ وَ لاَ يَطَؤونَ مَوْطِئًا يَغيظُ الْكُفّارَ وَ لاَ يَنالونَ مِنْ عَدوٍّ نَّيْلا إِلاَّ كُتِبَ لَهُم بِهِ عَمَلٌ صالِحٌ إِنَّ اللّهَ لا يُضيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنينَ) (سزاوار نيست كه اهل مدينه و كسانى از اعراب باديه نشين كه اطراف آنها هستند، از پيامبر خدا جدا شوند و براى حفظ جان خويش، از جان او چشم بپوشند. زيرا هيچگونه تشنگى و خستگى و گرسنگى در راه خدا به آنها نمىرسد و هيچ گامى كه موجب خشم كافران مىشود برنمىدارند و ضربهاى از دشمن نمىخورند، مگر اينكه به خاطر آن، عمل صالحى براى آنها نوشته مىشود، زيرا خداوند پاداش نيكوكاران را ضايع نمىكند.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید:
اين آيه حق تخلف از
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) را از اهل مدينه و اعرابى كه در اطراف آن هستند سلب نموده، سپس خاطرنشان مىسازد كه خداوند در مقابل اين سلب حق، براى ايشان در برابر مصيبتى كه در جهاد ببينند از قبيل گرسنگى و عطش و تعب و در برابر هر سرزمينى كه بپيمايند و بدان وسيله كفار را به شدت خشم دچار سازند، و يا هر بلائى كه بسر آنان بياورند، يك عمل صالح در نامه عملشان مىنويسد، چون در اين صورت نيكوكارند و خدا اجر محسنين را ضايع نمىسازد.
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «اَضاعوا»، ج۲، ص۶۸۶.