• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اهل کتاب و اسلام

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



اهل کتاب در شبه جزیره عرب ، به داشتن کتاب آسمانی مباهات می کردند.



در عصر نزول قرآن اهل کتاب در مناطقی از شبه جزیره عرب از جمله در شهر یثرب زندگی می‌کردند. آنان ضمن مباهات به داشتن کتاب آسمانی و پیروی از پیامبران بزرگی چون موسی و عیسی (علیهماالسلام) خود را برتر از اعراب بت‌پرست، مشرک و فاقد کتاب آسمانی می‌دانستند، بر همین اساس رعایت نکردن امانت درباره اموال آنان و تصرف در آن را جایز شمرده، آن را به حکم خداوند نسبت می‌دادند: «و مِن اَهلِ الکِتبِ... و مِنهُم مَن اِن تَأمَنهُ بِدینار لایُؤَدِّهِ اِلَیکَ اِلاّ مادُمتَ عَلَیهِ‌قائِمًا‌ذلِکَ بِاَنَّهُم قالوا لَیسَ عَلَینا فی الاُمِّیِّینَ سَبیلٌ...»
[۱] تفسیر قمی، ج‌۱، ص‌۱۰۶.
[۲] التبیان، ج‌۲، ص‌۵۰۵‌.
[۳] مجمع‌البیان، ج‌۲، ص‌۳۶.
آنان گرچه دچار اختلاف شده، گاه دست به تحریف کتاب آسمانی خود می‌زدند، با این حال همه با توجه به بشارتهای ظهور و نیز اوصافی که از پیامبر آخرالزمان در کتابهای خود دیده بودند او را به‌سان فرزندان خود می‌شناختند و آمدن چنین پیامبری را انتظار کشیده، آمدن او را به دیگران بشارت می‌دادند، با این گمان که از میان آنان برانگیخته خواهد شد؛ اما چون پیامبر موعود از میان اعراب امّی ظهور کرد، تنها ازاین‌رو که از میان آن‌ها برگزیده نشده، نه تنها رسالت او را انکار کردند بلکه دست به تحریف زدند و همه نشانه‌ها و بشارتهای او را در کتابهای آسمانی خود تغییر دادند.
[۱۰] مجمع البیان، ج‌۳، ص‌۲۶۷.
[۱۱] تفسیر قرطبی، ج‌۶ ص‌۷۷.
[۱۲] تفسیر جلالین، ص‌۱۳۸.
دسته‌ای از آنان (یهود) چنان به دشمنی خود ادامه دادند که به سرسخت‌ترین دشمنان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) و مسلمانان تبدیل شدند. آنان (یهودیان مدینه) برای نابودی اسلام توطئه‌ها چیدند و با منافقان و مشرکان همداستان شده، سرانجام به جنگ تمام عیار با مسلمانان برخاستند که به شکست و کوچاندن آنان از مدینه انجامید.
[۱۶] تفسیر قمی، ج‌۱، ص‌۱۹۶‌۱۹۷.
[۱۷] التبیان، ج‌۳، ص‌۵۲۳‌.
[۱۸] مجمع‌البیان، ج‌۳، ص‌۲۹۹.
[۱۹] مجمع‌البیان، ج‌۳، ص‌۳۰۱.



۱. دفاع از حقانیت آیین خود و منسوخ نشدن آن.
۲. نابودی اسلام از رهگذر تشکیک در عقاید مسلمانان و ایجاد تفرقه در میان آنان و برانگیختن دشمنان اسلام بر ضدّ مسلمانان.




۳.۱ - انکار رسالت پیامبر

اهل کتاب بر اساس نام و خصوصیات ذکر شده در تورات و انجیل پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) را همانند فرزندان خود دقیق و روشن می‌شناختند: «اَلَّذینَ ءاتَینهُمُ الکِتبَ یَعرِفونَهُ کَما یَعرِفونَ اَبناءَهُم»؛
[۲۳] جامع‌البیان، مج‌۵‌، ج‌۷، ص‌۲۱۷‌-۲۱۸.
[۲۴] التبیان، ج‌۲، ص‌۲۱.
[۲۵] مجمع‌البیان، ج‌۱، ص‌۴۲۳.
امّا هنگامی که آن حضرت برانگیخته شد، گروهی از آنان او را انکار کرده، به‌رغم آگاهی از حقانیت اسلام و قرآن، آموزه‌های آن را نادیده گرفته، تجاهل کردند: «... نَبَذَ فَریقٌ مِنَ الَّذینَ اوتوا الکِتبَ کِتبَ اللّهِ وراءَ ظُهورِهِم کَاَنَّهُم لایَعلَمون».

۳.۲ - لجاجت در درخواستهای باطل

اسلام با اهل کتاب از در مدارا وارد شد؛ اما آنان به این مدارا و مسالمت تن درنداده، با لجاجت نه تنها به پیامبر ایمان نیاوردند، بلکه بر پیروی آن حضرت و مسلمانان از آیین آنان اصرار داشتند. گروهی (یهود)
[۲۸] جامع‌البیان، مج‌۴، ج‌۶‌، ص‌۱۰.
[۲۹] التبیان، ج‌۳، ص‌۳۷۶.
[۳۰] مجمع‌البیان، ج‌۳، ص‌۲۰۵.
از پیامبر، فرود آوردن کتابی مستقل را به صورت معجزه از آسمان درخواست می‌کردند: «یَسَلُکَ اَهلُ الکِتبِ اَن تُنَزِّلَ عَلَیهِم کِتبًا‌مِنَ‌السَّماءِ‌فَقَد سَاَلوا موسی اَکبَرَ مِن ذلِکَ...». لجاجت معاندانشان
[۳۲] مجمع البیان، ج‌۱، ص‌۴۲۲.
بر کفرورزی چنان بود که به تصریح قرآن اگر هر آیه و معجزه الهی برایشان آورده می‌شد تن به ایمان نمی‌دادند: «ولَئِن اَتَیتَ الَّذینَ اوتوا الکِتبَ بِکُلِّ ءایَة ما تَبِعوا قِبلَتَکَ».

۳.۳ - کتمان حق

کافران اهل کتاب در گفت و گو یا مناظره با مسلمانان و به رغم آگاهی و اذعان به حقانیت اموری چون بعثت پیامبر اسلام و تغییر قبله
[۳۴] جامع البیان، مج‌۲، ج‌۲، ص‌۳۷.
[۳۵] التبیان، ج‌۲، ص‌۲۱.
[۳۶] فقه‌القرآن، ج‌۱، ص‌۹۳.
آن را پنهان می‌ساختند: «و اِنَّ فَریقًا مِنهُم لَیَکتُمونَ الحَقَّ وهُم یَعلَمون».

۳.۴ - تلاش برای منحرف ساختن مسلمانان

گروهی از اهل کتاب چنان در آتش حسادت هدایتیابی مسلمانان و نعمتهای خداداد آنان می‌سوختند که از هیچ کوششی برای تضعیف عقیده و ایمان آنان و بازگشت از اسلام فروگذار نمی‌کردند: «ودَّت طَائِفَةٌ مِن اَهلِ الکِتبِ لَویُضِلّونَکُم»، ازاین‌رو خداوند مؤمنان را از پیروی آن‌ها بر حذر داشته تا مبادا آنان را از اسلام جدا ساخته، به کفر باز گردانند: «اِن تُطیعوا فَریقًا مِنَ الَّذینَ اوتُوا الکِتبَ یَرُدّوکُم بَعدَ ایمنِکُم کفِرین»
[۳۹] التبیان، ج‌۲، ص‌۵۴۱‌.
[۴۰] مجمع البیان، ج‌۲، ص‌۳۵۳.
تلاش آنان برای گمراه کردن مسلمانان به درجه‌ای رسید که در توطئه‌ای خطرناک تصمیم گرفتند صبحگاهان با اظهار اسلام به صف مسلمانان بپیوندند؛ اما شبانگاهان ارتداد خود را اعلام کنند
[۴۲] التبیان، ج‌۲، ص‌۴۹۹.
[۴۳] جوامع الجامع، ج‌۱، ص‌۱۸۲.
تا مسلمانان بپندارند که آنان با اسلام مخالفتی ندارند؛ اما چون پس از تحقیق، بطلان آن را فهمیدند از آن دست کشیده‌اند. این توطئه چنان خطرناک بود که می‌توانست تهدیدی جدّی برای نو مسلمانان سست ایمان باشد؛ امّا قرآن خطر آن را به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) گوشزد کرد و مانع این توطئه شد: «و قالَت طَائِفَةٌ مِن اَهلِ الکِتبِ ءامِنوا بِالَّذی اُنزِلَ عَلَی الَّذینَ ءامَنوا وَجهَ النَّهارِ واکفُرُوا ءاخِرَهُ لَعَلَّهُم یَرجِعون».
[۴۴] جامع البیان، مج‌۳، ج‌۳، ص‌۴۲۲‌۴۲۵.
[۴۵] جوامع الجامع، ج‌۱، ص‌۱۸۲.
[۴۶] تفسیر ابن‌کثیر، ج‌۱، ص‌۳۸۱.
برخی آیه را در شأن ۱۲ نفر از احبار یهود خیبر نازل دانسته‌اند. آنان با یکدیگر قرار گذاشتند پس از اجرای تصمیم یاد شده، بگویند که ما پس از بررسی تورات و مشورت با ‌عالمان خویش دریافتیم که محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) ویژگیهای پیامبر موعود را ندارد و ادعای باطلی می‌کند.
[۴۸] جوامع الجامع، ج‌۱، ص‌۱۸۲.


۳.۵ - ایجاد تفرقه میان مسلمانان

اهل کتاب به‌ویژه یهود همواره در پی انتقام از مسلمانان بودند و یکی از راههای انتقام ایجاد تفرقه میان آنان بوده است و چون اهل کتاب از دیرباز در مدینه و پیرامون آن سکونت داشتند و از اختلافات دیرینه میان اوس و خزرج و ریشه این منازعات با خبر بودند با استفاده از هر فرصت مناسبی این منازعات را به یاد آنان انداخته، آتش فتنه را شعله ور می‌ساختند. شماری از مفسران،
[۴۹] جامع‌البیان، مج‌۳، ج‌۴، ص‌۳۲‌۳۳.
[۵۰] تفسیر قرطبی، ج‌۴، ص‌۱۰۰.
[۵۱] لباب النقول، ص‌۶۵‌.
آیات ۹۹ ۱۰۰ آل‌عمران ، را اشاره به این تفرقه‌افکنی از سوی یهود دانسته‌اند: «قُل یاَهلَ الکِتبِ لِمَ تَصُدّونَ عَن سَبیلِ اللّهِ مَن ءامَنَ تَبغونَها عِوَجًا...». گاهی نیز کار اختلاف برانگیزی چنان مؤثر می‌افتاد که دو طرف دست به سلاح می‌بردند. در این‌گونه موارد آتش فتنه با تماسهای مکرر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) با اوس و خزرج و پند و نصیحت آن‌ها خاموش می‌شد.
[۵۳] جامع‌البیان، مج‌۳، ج‌۴، ص‌۳۲‌۳۳.
[۵۴] تفسیر قرطبی، ج‌۴، ص‌۱۰۰.
[۵۵] لباب النقول، ص‌۶۵‌.


۳.۶ - همدستی با منافقان

برخی کافران اهل‌کتاب گاه با منافقان برای جنگ با مسلمانان همدست می‌شدند تا جایی که منافقان به آنان وعده همراهی در جنگ می‌دادند، از این‌رو خداوند این دسته از اهل کتاب را برادران منافقان دانسته است: «اَلَم تَرَ اِلَی الَّذینَ نافَقوا یَقولونَ لاِِخونِهِمُ الَّذینَ کَفَروا مِن اَهلِ‌الکِتبِ لَئِن اُخرِجتُم لَنَخرُجَنَّ مَعَکُم ولا نُطیعُ فیکُم اَحَدًا اَبَدًا واِن قوتِلتُم لَنَنصُرَنَّکُم...». آیه را در شأن یهود بنی نضیر نازل دانسته‌اند. هنگامی که پیامبر اسلام آهنگ جنگ با آنان کرد منافقان مدینه پیغام مقاومت و پایداری دادند و این‌که در صورت درگیری یا کوچ اجباری با آنان همراه خواهند شد.
[۵۷] جامع البیان، مج‌۱۴، ج‌۲۸، ص‌۵۹‌.
[۵۸] مجمع البیان، ج‌۹، ص‌۳۹۵.
[۵۹] المیزان، ج‌۱۹، ص‌۲۱۲.


۳.۷ - فشار اقتصادی

یهود با عدم پرداخت دیون خود به مسلمانان درصدد فشار اقتصادی به آنان برآمدند. این اقدام زمانی صورت گرفت که وضعیت مالی مسلمانان در مدینه بسیار دشوار بود و آنان از پرداخت پول مسلمانان در ازای خرید کالا به این دلیل که این معامله در دوران جاهلیت و پیش از اسلام انجام گرفته، سر باز زدند. به گفته برخی مفسران آیه ۷۵ آل‌عمران، به این نکته اشاره دارد
[۶۱] التبیان، ج‌۲، ص‌۵۰۴‌.
[۶۲] الصحیح من السیره، ج‌۶‌، ص‌۳۲.
؛ همچنین هنگامی که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) ابوبکر را برای دریافت کمک مالی نزد رهبر قبیله بنی‌قینقاع فرستاد، آنان به طعنه گفتند که خدای شما دست نیاز به سوی ما گشوده و او تهیدست و ما توانگریم.
[۶۴] جامع البیان، مج‌۳، ج‌۴، ص‌۲۵۸‌۲۶۱.
[۶۵] اسباب النزول، ص‌۸۸‌.


۳.۸ - آزار پیامبر و مسلمانان

برخی آیات نشان می‌دهد که افرادی از اهل کتاب همانند مشرکان با شیوه‌های گوناگون، از جمله با سخنان خود، مسلمانان را اذیت می‌کردند: «و لَتَسمَعُنَّ مِنَ الَّذینَ اُوتوا الکِتبَ مِن قَبلِکُم ومِنَ الَّذینَ اَشرَکوا اَذیً کَثیرًا...». برخی، آیه را در شأن کعب‌بن اشرفِ شاعر از یهودیان مدینه نازل دانسته‌اند که در اشعار خویش به تحریک مشرکان و هجو پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) و مسلمانان پرداخته و نام و زیباییهای زنان مسلمان را موضوع غزلهای عاشقانه خود قرار می‌داد.
[۶۷] مجمع‌البیان، ج۲، ص۹۰۳.
[۶۸] زادالمسیر، ج۱، ص۵۲۰.
برخی نیز آن را اشاره به سخن یکی از یهودیان دانسته‌اند که با شنیدن آیه «مَن ذَا الَّذی یُقرِضُ اللّهَ قَرضًا حَسَنًا‌...» در تمسخر آن، خدا را تهیدست و خود را توانگر خوانده بود.
[۷۰] تفسیر قرطبی، ج‌۴، ص‌۱۹۳.


۳.۹ - مسخره کردن اسلام

گروهی از اهل کتاب، دین و آیات الهی را به بازی و تمسخر می‌گرفتند، برای همین، خداوند مسلمانان را از دوستی با آنان برحذر می‌داشت: «... لا تَتَّخِذوا الَّذینَ اتَّخَذوا دینَکُم هُزُوًا ولَعِبًا مِنَ الَّذینَ اوتوا الکِتبَ مِن قَبلِکُم والکُفّارَ‌اَولِیاءَ...». مفسران آیه را اشاره به برخورد افرادی از اهل کتاب دانسته‌اند که نزد مسلمانان اظهار اسلام کرده، ولی در واقع بر کفر خود مانده بودند. آنان با این کار اسلام را بازیچه خود قرار می‌دادند.
[۷۲] جامع‌البیان، مج‌۴، ج‌۶‌، ص‌۳۹۱.
[۷۳] مجمع‌البیان، ج‌۳، ص‌۳۲۸.
[۷۴] المیزان، ج‌۶‌، ص‌۲۷.
آنان همچنین با شنیدن صدای اذان و دعوت مردم به سوی نماز ، آن را به مسخره گرفته، می‌خندیدند
[۷۵] مجمع البیان، ج‌۳، ص‌۳۲۹.
[۷۶] المیزان، ج‌۶‌، ص‌۲۸.
و اِذا نادَیتُم اِلَی الصَّلوةِ اتَّخَذوها هُزُوًا ولَعِبًا ذلِکَ بِاَنَّهُم قَومٌ‌لا یَعقِلون». قرآن ریشه چنین برخوردی را نابخردی و فقدان فهم درست معارف و معانی نهفته در این اعمال عبادی می‌خواند
[۷۸] جامع البیان، مج‌۴، ج‌۶‌، ص‌۳۹۳.
[۷۹] تفسیر ابن‌کثیر، ج‌۲، ص‌۷۵.
[۸۰] المیزان، ج‌۶‌، ص‌۲۸.
که دلیل دیگری جز ایمان مسلمانان به خداوند، قرآن، کتب آسمانی پیشین و فاسق بودن اغلب اهل کتاب نداشت: «قُل‌یاَهلَ الکِتبِ هَل تَنقِمونَ مِنّا اِلاّ اَن ءامَنّا بِاللّهِ وما اُنزِلَ اِلَینا وما اُنزِلَ مِن قَبلُ واَنَّ اَکثَرَکُم فسِقون».

۳.۱۰ - تحریف و کتمان بشارت بعثت پیامبر اسلام

بر اساس برخی آیات، اهل کتاب برپایه بشارتهای آمده در تورات و انجیل، خیلی دقیق و روشن، پیامبر اسلام را می‌شناخته‌اند اما به رغم این بشارتها، دست به تحریف و کتمان آن‌ها زده، از تصدیق حقانیت قرآن و پیامبر اسلام خودداری می‌کردند. تغییر کلماتی همچون «فارقلیطا» که معادل کلمه « احمد » (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) است به «پارکلی طوس» نمونه‌ای از این تحریفها است
[۸۴] کنزالدقائق، ج۲، ص۴۶۸.
[۸۵] صیانة القرآن من التحریف، ص‌۱۲۱‌۱۴۸.
[۸۶] نورالبراهین، ج۲، ص۴۵۷‌۴۵۸.
[۸۷] کشف‌الغطاء، ج۲، ص۳۸۸‌۳۸۹.
ازاین‌رو، قرآن اهل‌کتاب را بدان جهت که در کتابهای آسمانی دست برده و آن‌را به صورت ناقص ارائه داده‌اند سرزنش‌می‌کند: «تَجعَلونَهُ قَراطیسَ تُبدونَها و‌تُخفونَ کَثیرًا» و چون تحریف و تصرف آن‌ها در کتاب خدا، موجب شد بخشهای فراوانی از کتاب الهی از بین برود آنان را از کسانی می‌شمارد که تنها از بخشی از کتاب آسمانی بهره‌برده‌اند: «الَّذینَ اُوتوا نَصیبًا مِنَ الکِتبِ».
[۸۹] المیزان، ج‌۳، ص‌۱۲۴، ۳۰۸، ۳۳۰.



ارشاد العقل‌السلیم الی مزایا القرآن الکریم، ابی‌السعود؛ اسباب النزول، واحدی؛ املاء ما من به الرحمن؛ انوار التنزیل و اسرار التأویل، بیضاوی؛ البدایة و النهایه؛ بصائر ذوی التمییز فی لطائف الکتاب العزیز؛ تاریخ جامع ادیان؛ التبیان فی تفسیر القرآن؛ تحریرالاحکام الشرعیة علی مذهب الامامیه؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم؛ تذکرة الفقهاء؛ تفسیر جوامع الجامع؛ تفسیر الصافی؛ تفسیرالعیاشی؛ تفسیر القرآن العظیم، ابن‌کثیر؛ تفسیر القمی؛ التفسیر الکاشف؛ تفسیر کنزالدقائق و بحر الغرائب؛ تفسیر نمونه؛ تفسیر نورالثقلین؛ جامع البیان عن تأویل آی القرآن؛ الجامع لاحکام القرآن، قرطبی؛ جامع المدارک؛ جامع المقاصد فی شرح‌القواعد؛ الجزیة و احکامها فی الفقه الاسلامی؛ جواهرالکلام فی شرح شرایع الاسلام؛ الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهره؛ حقوق اقلیتها بر اساس قرارداد ذمه؛ دایرة المعارف تشیع؛ زاد‌المسیر فی علم التفسیر؛ زبدة البیان فی براهین احکام القرآن؛ سیرة النبی (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) من القرآن الکریم و‌السنة الصحیحه؛ شرایع الاسلام فی مسائل الحلال و‌الحرام؛ الصحیح من سیرة النبی الاعظم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)؛ صیانة القرآن من التحریف؛ طهارت و نجاست اهل کتاب؛ الفقه الاسلامی و ادلته؛ فقه الصادق (علیه‌السلام)؛ فقه القرآن، راوندی؛ کشف الغطاء عن مبهمات شریعة الغراء؛ کشف‌اللثام عن قواعد الاحکام؛ لباب النقول فی اسباب النزول؛ لسان العرب؛ المبسوط فی فقه الامامیه؛ مجمع‌البحرین؛ مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن؛ مجمع‌الفائدة و‌البرهان؛ مختلف الشیعة فی احکام الشریعه؛ مستمسک العروة الوثقی؛ مستند العروة الوثقی؛ الملل و النحل؛ منتهی المطلب فی تحقیق المذهب؛ موسوعة الفقهیة المیسره؛ المیزان فی تفسیر‌القرآن؛ نورالبراهین فی اخبار السادة الطاهرین؛ النهایة فی غریب الحدیث و الاثر.


۱. تفسیر قمی، ج‌۱، ص‌۱۰۶.
۲. التبیان، ج‌۲، ص‌۵۰۵‌.
۳. مجمع‌البیان، ج‌۲، ص‌۳۶.
۴. آل‌عمران/سوره۳، آیه۷۵.    
۵. آل عمران/سوره۳، آیه۱۹.    
۶. بقره/سوره۲، آیه۷۹.    
۷. بقره/سوره۲، آیه۱۴۶.    
۸. بقره/سوره۲، آیه۸۹ ۹۰.    
۹. مائده/سوره۵، آیه۱۳.    
۱۰. مجمع البیان، ج‌۳، ص‌۲۶۷.
۱۱. تفسیر قرطبی، ج‌۶ ص‌۷۷.
۱۲. تفسیر جلالین، ص‌۱۳۸.
۱۳. مائده/سوره۵، آیه۸۲.    
۱۴. آل عمران/سوره۳، آیه۱۱۱.    
۱۵. مائده/سوره۵، آیه۴۱.    
۱۶. تفسیر قمی، ج‌۱، ص‌۱۹۶‌۱۹۷.
۱۷. التبیان، ج‌۳، ص‌۵۲۳‌.
۱۸. مجمع‌البیان، ج‌۳، ص‌۲۹۹.
۱۹. مجمع‌البیان، ج‌۳، ص‌۳۰۱.
۲۰. حشر/سوره۵۹، آیه۲.    
۲۱. بقره/سوره۲، آیه۱۴۶.    
۲۲. انعام/سوره۶، آیه۲۰.    
۲۳. جامع‌البیان، مج‌۵‌، ج‌۷، ص‌۲۱۷‌-۲۱۸.
۲۴. التبیان، ج‌۲، ص‌۲۱.
۲۵. مجمع‌البیان، ج‌۱، ص‌۴۲۳.
۲۶. بقره/سوره۲، آیه۱۰۱.    
۲۷. بقره/سوره۲، آیه۱۲۰.    
۲۸. جامع‌البیان، مج‌۴، ج‌۶‌، ص‌۱۰.
۲۹. التبیان، ج‌۳، ص‌۳۷۶.
۳۰. مجمع‌البیان، ج‌۳، ص‌۲۰۵.
۳۱. نساء/سوره۴، آیه۱۵۳.    
۳۲. مجمع البیان، ج‌۱، ص‌۴۲۲.
۳۳. بقره/سوره۲، آیه۱۴۵.    
۳۴. جامع البیان، مج‌۲، ج‌۲، ص‌۳۷.
۳۵. التبیان، ج‌۲، ص‌۲۱.
۳۶. فقه‌القرآن، ج‌۱، ص‌۹۳.
۳۷. بقره/سوره۲، آیه۱۴۶.    
۳۸. آل‌عمران/سوره۳، آیه۶۹.    
۳۹. التبیان، ج‌۲، ص‌۵۴۱‌.
۴۰. مجمع البیان، ج‌۲، ص‌۳۵۳.
۴۱. آل عمران/سوره۳، آیه۱۰۰.    
۴۲. التبیان، ج‌۲، ص‌۴۹۹.
۴۳. جوامع الجامع، ج‌۱، ص‌۱۸۲.
۴۴. جامع البیان، مج‌۳، ج‌۳، ص‌۴۲۲‌۴۲۵.
۴۵. جوامع الجامع، ج‌۱، ص‌۱۸۲.
۴۶. تفسیر ابن‌کثیر، ج‌۱، ص‌۳۸۱.
۴۷. آل‌عمران/سوره۳، آیه۷۲.    
۴۸. جوامع الجامع، ج‌۱، ص‌۱۸۲.
۴۹. جامع‌البیان، مج‌۳، ج‌۴، ص‌۳۲‌۳۳.
۵۰. تفسیر قرطبی، ج‌۴، ص‌۱۰۰.
۵۱. لباب النقول، ص‌۶۵‌.
۵۲. آل عمران/سوره۳، آیه۹۹-۱۰۰.    
۵۳. جامع‌البیان، مج‌۳، ج‌۴، ص‌۳۲‌۳۳.
۵۴. تفسیر قرطبی، ج‌۴، ص‌۱۰۰.
۵۵. لباب النقول، ص‌۶۵‌.
۵۶. حشر/سوره۵۹، آیه۱۱.    
۵۷. جامع البیان، مج‌۱۴، ج‌۲۸، ص‌۵۹‌.
۵۸. مجمع البیان، ج‌۹، ص‌۳۹۵.
۵۹. المیزان، ج‌۱۹، ص‌۲۱۲.
۶۰. آل عمران/سوره۳، آیه۷۵.    
۶۱. التبیان، ج‌۲، ص‌۵۰۴‌.
۶۲. الصحیح من السیره، ج‌۶‌، ص‌۳۲.
۶۳. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۸۱.    
۶۴. جامع البیان، مج‌۳، ج‌۴، ص‌۲۵۸‌۲۶۱.
۶۵. اسباب النزول، ص‌۸۸‌.
۶۶. آل عمران/سوره۳، آیه۱۸۶.    
۶۷. مجمع‌البیان، ج۲، ص۹۰۳.
۶۸. زادالمسیر، ج۱، ص۵۲۰.
۶۹. بقره/سوره۲، آیه۲۴۵.    
۷۰. تفسیر قرطبی، ج‌۴، ص‌۱۹۳.
۷۱. مائده/سوره۵، آیه۵۷.    
۷۲. جامع‌البیان، مج‌۴، ج‌۶‌، ص‌۳۹۱.
۷۳. مجمع‌البیان، ج‌۳، ص‌۳۲۸.
۷۴. المیزان، ج‌۶‌، ص‌۲۷.
۷۵. مجمع البیان، ج‌۳، ص‌۳۲۹.
۷۶. المیزان، ج‌۶‌، ص‌۲۸.
۷۷. مائده/سوره۵، آیه۵۸.    
۷۸. جامع البیان، مج‌۴، ج‌۶‌، ص‌۳۹۳.
۷۹. تفسیر ابن‌کثیر، ج‌۲، ص‌۷۵.
۸۰. المیزان، ج‌۶‌، ص‌۲۸.
۸۱. مائده/سوره۵، آیه۵۹.    
۸۲. بقره/سوره۲، آیه۱۴۶.    
۸۳. آل‌عمران/سوره۳، آیه۲۰.    
۸۴. کنزالدقائق، ج۲، ص۴۶۸.
۸۵. صیانة القرآن من التحریف، ص‌۱۲۱‌۱۴۸.
۸۶. نورالبراهین، ج۲، ص۴۵۷‌۴۵۸.
۸۷. کشف‌الغطاء، ج۲، ص۳۸۸‌۳۸۹.
۸۸. انعام/سوره۶، آیه۹۱.    
۸۹. المیزان، ج‌۳، ص‌۱۲۴، ۳۰۸، ۳۳۰.
۹۰. نساء/سوره۴، آیه۵۱.    

دائرة المعارف قرآن کریم جلد پنجم، برگرفته از مقاله«اهل ذمه قرآن» شماره۵.    




جعبه ابزار